سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 23 - ۱۳ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۷

به این می‌گویند برندسازی

چندی پیش در پرونده‌ای به موضوع برندهای فراموش شده، غبارگرفته یا از رده خارج ایرانی پرداختیم. در آن پرونده حرفمان این بود که چرا بسیاری از برندهای معتبر ایرانی که روزی جزو برندهای معتبر در ایران و جهان بوده است، این روزها فروغ خود را از دست داده و نام و نشان گذشته را ندارد.
کد خبر: ۳۱۴۳۰

ذیل آن نیز تلاش کردیم اهمیت برند و برندسازی در اقتصاد را به مدیران گوشزد کنیم تا برای برندهای بایگانی شده یا به حاشیه رفته کشور فکری بکنند. اما آنچه باعث شد این سطور به نگارش درآید، مجموعه اخباری بود که در روزهای اخیر درباره جنگ تجاری اپل با سامسونگ و نوع برخورد با برندهای آنها منتشر شده و دقت در آن واقعا آموزنده و قابل تامل است.

ماجرا از این قرار است که ماه هاست اپل و سامسونگ درگیر یک جنگ تجاری بر سر کپی رایت یا حق مالکیت هستند. در شکل خلاصه و ساده ماجرا، این دو کمپانی، هر کدام ، یکدیگر را متهم به سرقت فناوری و اختراع به کار رفته در گوشی های تلفن همراه و تبلت ها می کنند.

حال در اوج این جنگ، دادگاهی آمریکایی و کمیسیونی به نام کمیسیون بین المللی تجارت آمریکا به نفع سامسونگ که یک کمپانی غیرآمریکایی است، رای داد و بر اساس آن، فروش برخی مدل های قدیمی آیفون و آی پد را که در آن از اختراعات سامسونگ استفاده شده بود هم در آمریکا و هم در دیگر نقاط دنیا ممنوع کرد.

با این حال شخص باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا وارد ماجرا شد و این تصمیم را به نفع اپل وتو کرد. صرف نظر از درست یا غلط بودن این وتو، نفس این تصمیم آموزنده است.

این که رئیس جمهور یک کشور وقتی پای منافع یکی از بزرگ ترین کمپانی های ملی اش وسط می آید، مستبدانه و بی قید و شرط به نفع آن کمپانی وارد عمل شود و کمپانی رقیب را حتی با زور از میدان به در کند، اهمیت برند و توجه به نقش آن در اقتصاد ملی کشورها را می رساند.

اپل جزو سه شرکت برتر جهان است که میلیون ها شغل و فرصت در داخل و خارج آمریکا ایجاد کرده است.

این کمپانی نشانه ای از برتری فناوری آمریکا در جهان و صادرکننده فرهنگ این کشور است و به گونه ای فخرفروشانه و متکبرانه می خواهد خود را سلطان فناوری ارتباطات و اطلاعات جلوه دهد.

بنابراین وقتی پای این گونه منافع برندی و شرکتی به میان می آید، شخص رئیس جمهور وارد عمل می شود و با پشت پا زدن به تمام معیارهای اخلاقی، حقوقی، حرفه ای و بین المللی، مستبدانه و بدون توضیح، از برند خود دفاع می کند که دفاع از برند دفاع از اشتغال و درآمد و نفوذ ملی است.

جالب است که رسانه های آن کشور نیز در برابر این تصمیم سکوت می کنند و برخلاف آرمان های اخلاقی که همیشه بر آن پای می فشارند، چنین تضییع حقی را به چالش و سوال نمی کشند.

تمام این نشانه ها و رفتارها، اهمیت برند و برندسازی و دفاع از حیات و ادامه حیات برندهای ملی را گوشزد می کند و در مقابل برای رفتار مدیران با برندهای ملی جای تاسف باقی می گذارد.

اکنون به نظر می رسد با آمدن دولت جدید، نگاه مدیران اقتصادی نیز به برندهای ملی باید تغییر کرده و حمایت از برند، حمایت از اقتصاد و درآمد و اشتغال و افزایش نفوذ سیاسی و فرهنگی محسوب شود.

  جام جم

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار