پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۴

تحریم نفتی وفرصتها

شرایط بسیار خاص و ویژه ای در فضای اقتصادی کشور حاکم شده است که عمدتاً به مســائل تحریم برمی گردد. امروز در شرایطی هســتیم که بودجه دولت به شدت با کمبود منابع مواجه است، درآمدهای نفتی به دلیل تحریم به حداقل رسیده و مشکات انتقال وجه و مسائل بانکی نیز این تنگناها را بیشتر کرده است اما فرصت های این موضوع چیست؟ 
کد خبر: ۳۰۳۲۰۴

تحریم نفتی وفرصتها

1)از حدود ۲۰۰ کشــور جهان ۲۰ کشــور به عنوان کشورهای نفت خیز و تولید کننده و فروشنده عمده نفت به شــمار می روند به عبارتی از هر ده کشور فقط یک کشور قســمت عمده ای از درآمد خود را از طریق فروش نفت تامیــن می کنند و ۱۸۰ کشــور دیگر از روش های دیگری تامین کننده درآمد خود هســتند کشــورهای مختلف موفــق در کســب و کار مانند ژاپن- چین- هند- آلمان - فرانسه و ... عمدتاً وارد کننده نفت بوده و از قدرت های بزرگ اقتصادی دنیا نیز به شمار می روند لذا مبحث اینکه حتماً برای گذران زندگی و رشد اقتصادی می بایستی به نفت متکی باشیم نمی تواند رابطه معنی داری باشد و برعکس به دلیل سهل الوصول بودن درآمد نفتی تاش جدی برای پیدا کردن واقعی مدل اقتصادی در ســال های فروش خوب نفت انجام نپذیرفته است.

 ۲ )درآمد فــروش نفــت در ایران کــه عمدتاً صرف هزینه های جاری شده که یکی از عوامل اصلی ایجاد تورم در این سال ها بوده است. دولت درآمد حاصل از فروش نفت را به بانک مرکزی می فروشد. بانک مرکزی باید در مقابل آن ریال به دولت بدهد و با این کار پایه پولی افزایش یافته و نقدینگی اضافی ایجاد می شود و رابطه معنا داری بین رشد نقدینگی و تورم وجود دارد. بحث نفت همواره مساله اصلی سیاست و اقتصاد ایران بوده است و به رغم این ثروت خدادادی نتوانسته موجب خوشبختی مردم شود.

 3 )باا بودن هزینــه های دولت و بدنــه کم تحرک و غیر بهره ور نیروی انسانی و عوامل تولید و مدیریت در بخش دولتی عمدتاً به دلیل داشتن درآمد مجانی حاصل از نفت بوده که خود باعث کاهش بهره وری شده است. در بسیاری از کشورهای دنیا بیش از ۵۰ درصد رشد اقتصادی از محل افزایش بهره وری است این در حالی است که عمدتاً بهره وری در ایران یا منفی و یا در حدود نیم درصد بوده اســت.

یکی اقداماتی کــه باید برای افزایش بهره وری در نظر بگیریم بودجه و تسهیات سیستم بانکی است، ارزیابی ها نشان می دهد که هر دو بصورت کاماً غیرکارآمد تخصیص داده می شود و درک ایــن موضوع که در شــرایط جنگ اقتصادی قرار داریم و روش بودجه ریزی بر اســاس سال های گذشــته دیگر نمی تواند جوابگو باشد و باید سیستم بودجه ریزی عملیاتی انجام پذیرد بدین معنی است که بین منابعی که به دســتگاه اختصاص می یابد و تعهدات آن دســتگاه و خدمات و یا تولیداتی که ارائه می کند باید رابطه برقرار شود و با این شیوه محصوات و خدمات تولیدی وزارتخانه ها و موسســات دولتی و قیمت تمام شده آنها قابل محاسبه و مقایسه بوده و این موضوع می تواند انگیزه ای برای افزایش بهره وری در فعالیت هایی که به بودجه عمومی دولت مرتبط است باشد. در خصوص پرداخت تسهیات بانکی هم همین گونه باید برنامه ریزی شود، تسهیات بانکی باید مولد شده و توان افزایش بهره وری در اقتصاد را دارا باشد.

۴ )مالیات اصلی ترین درآمد برای جبران هزینه های دولت در تمامی کشــورهای توســعه یافته است و اما بحث این اســت که اواً: دولت آنقدر بزرگ شــده که هرچه درآمد مالیاتی کســب کنیم کفاف و جوابگوی هزینه های آن نخواهد بــود و این بحث که مالیات باید تامین کننده هزینه های دولت باشد در زمانی صحیح اســت که هزینه های دولت نیز معقول و منطقی باشد ثانیاً: بــا توجه به کاهش درآمدهای اقتصادی آشــکار کشور و مشکات صنعتگران و تولید و حتی قانونمدار بخش تجارت کشور امکان دریافت مالیات بیشتر وجود ندارد. پس این سوال ایجاد می شود که از طرفی درآمد نفتی کاهش یافته و از طرفی امــکان وصول مالیات از بخش رسمی کشــور بیش از این وجود ندارد پس غیر از چاپ اســکناس و افزودن به پایه پولــی و در نتیجه کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم چه کاری دیگری می توان انجام داد؟

پاسخ این است که مالیات از بخش غیر شــفاف و زیر زمینی کشور گرفته شــود. مسائل حوزه ارز و سکه نشــان داد که افتصاد بسیار بزرگ غیر شفاف توان انجام هر کاری در فضای اقتصادی را دارد و می تواند تمامی تاش های مســئوان بانک مرکزی و دولت در کنترل نرخ ارز را بی رنگ ســازد و هر زمان با هجوم به بخش ارز و طا نســبت به افزایش آن اقدام نماید .

راه ممکن در شرایط فعلی اخذ مالیات از بخش به اصطاح زیر زمینی اقتصاد است البته با نیم نگاهی به وضعیت حســاب های بانکی این افراد، چندان اقتصاد پنهان و زیر زمینی ای وجــود ندارد و طرف هر فعالیت اقتتصادی تبادل پول از طریق سیستم بانکی است و به راحتی قابل رصد کردن است. فرضاً کسانی با نام افراد کارتن خواب حســاب بانکی باز و گــردش های ده ها میلیاردی در آن ایجاد می کنند قابل شناسایی هستند و توان فهمیدن اینکه اهلیت باز کننده حســاب بانکی چه میزان است و این فرد چه شغلی دارد و تا چه سقفی قابلیت واریز و برداشت وجه با کد ملی این افراد می تواند ایجاد شود موضوع راحت و آسانی است، اگر فردی که معروف به کارتن خواب است دارای گردش میلیاردی شد در حالی که قباً گردش مالی چندانی نداشته است مشخص می شــود که می تواند منشأ پول غیر شفاف داشته و گردش عملیاتی آن محل بررسی بوده و توسط نرم افزار بانک ها می توان این موضوع را به آسانی مدیریت کرد و مبنای گردش عملیاتی چند ساله گذشته هر فرد، پایه ای برای گردش عملیاتی بانکی فعلی آن فرد قرار بگیرد. در این رهگــذر دو نفع حاصل می شــود؛ اواً می توان نسبت به رصد کردن پول های غیر رسمی اقدام و از التهاب بازار ارز و افزایش تقاضای غیر واقعی جلوگیری کرد و هم با اخذ مالیات از این نوع حساب ها به فرض که عملیات غیر قانونی نباشد نسبت به تامین و جایگزینی کاهش درآمد نفتی اقدام کرد.

 تــوان نقدینگی ای که توانســته نرخ دار را ظرف یک سال ۴ برابر کند میزان مالیات آن می تواند جبران قسمتی از کاهش درآمد نفتی را داشته باشد. در صورت عدم کنترل نقدینگی و گردش بانکی غیر شفاف، با هجوم این نقدینگی به بازار طا و ارز هر روزه شــاهد تاطم در این بازار خواهیم بود و از این رهگذر نسیب ملت فقط گرانی و کاهش ارزش پول ملی و نفع عده ای محدود سودجویی است.

محمدرضا شهیدی کارشناس اقتصادی

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار