شرکتهای خارجی که پس از برجام کموبیش فعالیتهایی را در صنعت نفت ایران آغاز کرده و پروژههایی را اجرا میکردند، با بازگشت تحریمهای یکسویه آمریکا از ادامه همکاری سر باز میزنند یا در این رابطه دچار تردیدهایی جدی هستند. در این شرایط راهکار چیست؟ توانمندی شرکتهای داخلی ایران برای پیشبرد پروژههای نفتی چقدر است و در این زمینه تا کجا میشود به توانمندیهای داخل تکیه کرد؟
ایرناپلاس در این زمینه با جلال رجبی، مدیرعامل شرکت تکنولوژی تکمیل چاه کیش و کارشناس حوزه نفت گفتوگو کرده است.
وی در این رابطه اظهار میکند: به جرئت میگویم شرکتهای داخلی در حوزه بالادست و پاییندست نفتی توانمند هستند و از پس اجرای پروژهها برمیآیند. الزاماتی در این رابطه وجود دارد و با گذاشتن پیشفرضهایی برای شرکتهای ایرانی میتوان این کار را انجام داد. یکی از آنها مربوط به استانداردهایی است که توسط دیگران تدوین شده است. برای نمونه شرکتهای ناظر از ما میخواهند یک استاندارد آمریکایی را برای محصول خود رعایت کنیم.
*محصولات استانداردی که تأیید نمیشود
رجبی میافزاید: البته این مسئله ایرادی ندارد و کسی نمیخواهد از استاندارد عدول کنیم. خیلی از شرکتها به سطح یک استاندارد میرسند، ولی روی دریافت یک گواهینامه تأکید وجود دارد. آن گواهینامه را هم جایی تأیید میکند که آمریکایی است.
وی ادامه میدهد: برای نمونه، محصولی توسط یک شرکت داخلی ساخته شده و به سطح قابل قبولی میرسد، کارفرما نیز میخواهد مطابق با آن استاندارد، گواهینامه ارائه شود. اما این گواهینامه را یک شرکت آمریکایی صادر میکند که خودش ما را تحریم کرده است.
*راهاندازی مرکزی برای صدور گواهینامهها
رجبی راهکار حل این مسئله را در داخلی شدن صدور گواهینامه دانسته و در این رابطه میگوید: دستکم برای صنایع پاییندستی، قطعهسازان و کسانی که تولیدات کوچک انجام میدهند، یک اقدام راهگشا میتواند این باشد که مرکزی راهاندازی شده و آن استانداردها را آزمایش کند. استانداردها دارای رویهها و روشهایی هستند و ما باید بتوانیم معادل آنها را در آن مرکز بسنجیم و تأیید بگیریم. در این صورت ایرادی ندارد که سختگیریهای زیادی نیز برای یک شرکت در نظر گرفته شود. تنها لازم است راهی وجود داشته باشد که گواهینامه صادر شود؛ نه اینکه اساساً ممکن نباشد شرکتی محصول خود را به آمریکا بفرستد و تأییدیه آن را بگیرد.
این کارشناس نفتی اظهار میکند: اکنون محصولی را ساختهایم که تصور میکنیم میتواند تأییدیه استانداردها را بگیرد، منتها مراکزی که این کار را انجام میدهند، در آمریکا قرار دارند.
*نیازی به تعریف استانداردهای داخلی نیست
وی در پاسخ به اینکه آیا نیاز به تعریف استانداردهای داخلی است، میگوید: خیر! نمیخواهیم استاندارد داخلی تعریف شود، تنها مرکزی وجود داشته باشد که استانداردهای بینالمللی را در داخل کشور آزمایش کند. در حال حاضر برخی از شرکتها ناچارند هزینههای چندگانه بسیار زیادی پرداخت کنند؛ هر شرکتی در زیرمجموعه خود شرکت دیگری ایجاد کرده تا بتواند آزمایشهایی از این قبیل را انجام داده و کار خود را پیش ببرد.
رجبی اضافه میکند: این هزینههای چندگانه میتواند در یک جا تجمیع شود. گمان میکنم مقدمات آن نیز انجام شده باشد، اما هنوز خیلی تأثیرگذار نبوده یا اینکه با استثنائاتی همراه است. این کار میتواند در داخل کشور و با تمام سختگیریهای بینالمللی انجام شود.
وی اینگونه ادامه میدهد: برای نمونه، هنگامی که یک شرکت نروژی محصولی را میسازد و میخواهد آن را آزمایش کند، در خود نروژ این کار را انجام میدهد یا برای انجام این کار محصولش را به آمریکا میفرستد. ولی ما اگر قطعهای هم بسازیم، قادر به آزمایش کردن آن نیستیم و این یکی از معضلات بزرگ ما است.
*همکاری با شرکتهای کوچک خارجی
رجبی درباره همکاری با شرکتهای خارجی اظهار میکند: هم توانمندیهای مالی و بازرگانی وجود دارد و هم بسیاری از شرکتهای خارج از کشور وجود دارند که حاضرند با ما همکاری کنند. از آنجایی که شرکتهای کوچکی هم هستند، شاید تحریمها نتواند فعالیت آنها را متأثر کند. میتوانیم با شرکتهای کوچک و متوسط نیز کار کنیم و به این ترتیب زنجیره خود را کامل کنیم.
وی درباره قابلیت شرکتهای داخلی میگوید: توانمندی شرکتهای داخلی هم در مدیریت پروژههای بزرگ و هم در حوزه اجرا و ساخت، بهاندازهای است که انجام کار را در بیشتر موارد ممکن میکند. در این زمینه ضعف فنی وجود ندارد، شاید ضعف مالی یا مشکلاتی در حوزه نقل و انتقالات پول وجود داشته باشد که این مربوط به صنعت نفت نیست و بانک مرکزی و نظام بانکی یا حاکمیت باید تدبیری بیندیشند که بتوان پول را جابهجا کرد.
*از عنوان دانشبنیان سوءاستفاده نشود
این کارشناس نفتی درباره شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه نفت نیز میگوید: عموماً تعریف ما از شرکتهای دانشبنیان این بوده که دانش خاصی دارند یا از شیوه خاصی در کار پیروی میکنند. بهعنوان نمونه، شرکتی 20 سال است که فعالیت میکند، اما ناگهان عنوان خود را عوض میکند تا بتواند از مواهب و مزایای دانشبنیان بودن استفاده کند. البته بهطور کلی در شرکتهای دانشبنیان نیز توانمندی زیادی میبینم که پروژهها را به سرانجام برسانند.
وی متذکر میشود: این موضوع در گروی این است که اقداماتی در رابطه با تسهیل شدن رویههای استاندارد انجام شود. منتها نباید بهصورت رانتی باشد و گفته شود اگر شرکتی فلان کار را انجام داد، اجرای پروژه را به آن میدهیم. دادن اعتبار به شرکتها مطلوب است، اما بررسی کردن سابقه آنها نیز مهم است.
رجبی میگوید: برای نمونه، امروز شرکتی دانشبنیان است، اما فردا اگر عنوان دیگری مطرح شود، تغییر نام میدهد تا از مزایای آن عنوان استفاده کند و این عادلانه نیست. زمان زیادی طول میکشد تا شرکتها بتوانند از مرحله رشد عبور کرده و خود را در آن حیطه تثبیت کنند و یک محصول قابل ارائه با برند و شناسنامه مشخص داشته باشند.
وی اضافه میکند: مواردی را سراغ دارم که فردی در صنعت نفت فعال بوده، اما وقتی نتوانسته موفق شود، در صنعت دیگری فعال شده است. مثلاً شرکتی که سازنده تجهیزات نفت بوده، اکنون دارد کار توسعه نرمافزار را انجام میدهد.
منبع: ایرنا