جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19 - ۹ شوال ۱۴۴۵
۳۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۷

مدیریت مصرف سوخت ضرورتی چالش برانگیز

طی دهه ها تصوری از سوخت و مصرف آن در کشور شکل گرفته است که اکنون به یک فرهنگ تبدیل شده و تغییر آن نیازمند فراهم بودن شرایط و برنامه ریزی های بلند مدت است.
کد خبر: ۲۹۷۲۰۱

مدیریت مصرف سوخت ضرورتی چالش برانگیز کارشناسان حوزه های مختلف اقتصادی و انرژی بر این باورند که بدون مدیریت صحیح انرژی پیشبرد برنامه های مختلف توسعه در اکثر قریب به اتفاق کشورهای جهان، اگر غیر ممکن نباشد، بسیار مشکل خواهد بود. علاوه بر پیشبرد برنامه های توسعه،کل زندگی انسان به انرژی وابسته بوده و ادامه آن بدون انرژی ممکن نخواهد بود.
این وابستگی امر جدیدی نیست و بشر از ابتدای زندگی خود تاکنون به نوعی به انرژی وابسته بوده است. آنچه که در دنیای کنونی تفاوت ایجاد می کند جمعیت زیاد کره زمین و روند افزایشی آن است. بر اساس برآورد جمعیت شناسان انتظار می‌رود با فرض اینکه سطح باروری کاهش یافته است، جمعیت جهانی در سال 2030 به 8.6 میلیارد نفر، در سال 2050 به 9.8 میلیارد نفر و در سال 2100 به 11.2 میلیارد نفر برسد. شکی نیست که با این افزایش جمعیت، نیاز به انواع انرژی نیز افزایش خواهد یافت.
در جهان امروز تأمین این انرژی از طریق حامل های متنوعی مانند نفت، فرآورده های حاصل از نفت و گاز، زغال سنگ، برق و انرژی های تجدیدپذیر انجام می شود. از آنجایی که منابع نفت و گاز و به طور کل انرژی های فسیلی محدود بوده و زمانی به پایان می رسند، امروزه ضرورت مدیریت این منابع و انجام تحقیقات مناسب جهت دست یابی به انرژی های جایگزین و تجدید پذیر بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.
ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. کشور ما موقعیت فیزیکی و جغرافیایی متفاوتی داشته و از شرایط آب و هوایی متنوعی برخوردار است. به همین خاطر موضوع تأمین انرژی بسیار مهم بوده و حتی از حساسیت های اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. برای مثال تضادهای موجود بر سر پروژه های انتقال آب بیانگر اهمیت و حساسیت انرژی در کشور است. بنابر این، تولید، توزیع و مصرف انرژی نیازمند داشتن برنامه های دقیق و کارشناسی است.
با این وجود، کارشناسان معتقدند که در عمل تأمین انرژی کشور در سال های اخیر (که با اختصاص سهم بالا به گاز طبیعی دنبال شده است) بدون در نظر گرفتن منافع ملی و ملاحظات مدیریت بهینه انرژی و با توجه به سهولت دسترسی به حامل های فسیلی در کشور برنامه ریزی و اجراء شده که نه تنها به انتخاب صحیح و آینده نگرانه ای نینجامیده، بلکه با رشد و توسه اقتصاد ملی و منافع کشور نیز در تضاد و تعارض قرار دارد.

** مصرف انرژی در آیینه آمار
بر اساس دیدگاه متخصصان و صاحبنظران، کنترل رشد مصرف انرژی و هماهنگی آن با رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، می تواند نشانی از مدیریت صحیح مصرف انرژی و ضرورت مدیریت انرژی با تکیه بر تفاوت شاخص های انرژی باشد. اگر رشد مصرف انرژی در کشوری بیشتر از رشد اقتصادی، فرهنگی و رفاهی آن باشد، می توان دریافت که سیاست های نادرستی در حوزه انرژی آن کشور جریان دارد و میزان زیادی از انرژی مصرفی، به هدر می رود.
طبق برآورد کارشناسان، به طور متوسط، ایران حدود 4 برابر میانگین جهانی انواع انرژی‌ها را مصرف می‌کند. طبق آمارهای رسمی، ایران بعد از کشورهای آمریکا و روسیه، در رتبه‌ سوم مصرف جهان قرار دارد. برای نمونه، براساس آمار منتشر شده توسط بانک جهانی، متوسط مصرف جهانی برق در دنیا برای مشترکین خانگی 900 کیلووات ساعت در سال است؛ این در حالی است که مشترکین ایرانی در بخش خانگی سالانه 2900 کیلووات ساعت برق مصرف می‌کنند و این رقم دست کم بیش از 3 برابر میانگین جهانی است. درواقع طبق آمار منتشر شده ایران از نظر میزان مصرف برق جزء 20 کشور پرمصرف‌ دنیا است. همچنین سرانه‌ی مصرف سالانه‌ گاز در ایران 1700 مترمکعب و در جهان 600 مترمکعب است.
چنانچه رشد مصرف انرژی در کشور با روند فعلی ادامه یابد و زیر نظر مدیریت لازم قرار نگیرد، منابع هیدروکربوری کشور فقط برای تأمین انرژی مصرفی داخلی بهره برداری شده و تأثیری در کسب ارزش افزوده، ارزآوری، اشتغال زایی و توسعه صنعتی کشور نخواهد داشت. این مهم، بازنگری سیاست های توزیع و مصرف انرژی در کشور را ضروری می کند. این بازنگری نیازمند مطالعات گسترده در این حوزه در کنار ضرورت ترویج و فرهنگ سازی در خصوص نتایج حاصله بوده و مطالعات تخصصی در این حوزه را به مهمترین پیش نیازهای تدوین استراتژی انرژی کشور، تبدیل کرده است. لذا مطالعه استراتژی انرژی کشور در قالب برنامه های تولید، توزیع و مصرف حامل های مختلف انرژی و ارائه راهکار برای تولید و توزیع بهینه انرژی و مصرف مدیریت شده است.

** مدیریت و بهینه سازی مصرف انرژی
بر اساس نظر کارشناسان، منظور از بهینه سازی مصرف انرژی، انتخاب الگوها و اتخاذ و بکارگیری روش‌ها و سیاست‌هایی در مصرف درست انرژی است، که از نقطه‌نظر اقتصاد ملی مطلوب باشد و استمرار وجود و دوام انرژی و ادامه حیات و حرکت را تضمین کند. با عنایت به اقتصاد تک محصولی و متکی بر درآمدهای نفتی و سرانه مصرف بالای انرژی در کشور و از همه مهمتر اتلاف بی رویه آن، لزوم تلاش همگانی در جهت بهره‌وری و بهینه‌سازی مصرف انرژی به عنوان یک نیاز و ضرورت ملی کاملاً مشهود است.

** تاریخ و شکل گیری فرهنگ مصرف انرژی
مصرف انرژی در ایران را باید از منظر تاریخ اجتماعی کشور مورد توجه قرار داد. زمانی که نفت اکتشاف، استخراج و سپس به بازارهای جهانی عرضه شد دولت مرکزی کم کم به یک سرمایه دار و تاجر نفت بدل شد. تاجر پولداری که برای اداره جامعه نه تنها به درآمدهای مالیاتی اقشار و طبقات مختلف اجتماعی وابسته نبود بلکه برای کسب رضایت اجتماعی به انحاء مختلف سیستم یارانه ای را در کشور گسترش داد. از جمله یارانه سوخت، نان و غیره.
وقتی از این منظر به مصرف سوخت در کشور نگاه می کنیم مشخص می شود که در چند دهه ای که از پیدایش نفت در اقتصاد می گذرد به تدریج این تصور در جامعه شکل گرفته است که نفت و گاز به عنوان یک ثروت ملی سهم همه مردم بوده و باید به پایین ترین قیمت به دست مردم برسد و مصرف شود. جامعه بر این باور است که کشورهای دیگر به دلیل کمبود نفت و گاز مجبور به صرفه جویی هستند، ولی ما به وفور از این نعمت خدادادی برخوردار بوده و نیازی نیست که صرفه جویی کنیم. بنابر این در مدت یاد شده نوعی فرهنگ و سبک زندگی مصرف گرایانه و اسرافی در مورد انواع انرژی شکل گرفته است.
بعلاوه، در این دوره تاریخی، در مورد قیمت ارزان انرژی انتظارات اجتماعی به شدت افزایش یافته و هر بار که شرایط سختی پیش آمده و رکود و مشکلات اقتصادی جامعه را فرا گرفته هزینه ناشی از یارانه انرژی سنگینی خود را بر دوش دولت بیشتر نشان داده است. بنابر این افزایش قیمت حامل های انرژی همواره به عنوان یکی از راهکارهایی که از یک طرف منجر به کاهش هزینه های دولت شود و از طرف دیگر فرهنگ مصرف را اصلاح کند مد نظر بوده است.
اما نکته اصلی در اینجاست که قیمت انرژی باید با سایر بخش های اقتصاد همخوانی داشته باشد. مسئولین همیشه از نزدیکی و یا یکسانی قیمت حامل های سوخت با فوب خلیج فارس صحبت می کنند. اما به این مورد اشاره نمی کنند که همه بخش های اقتصاد و از جمله، رشد اقتصادی، اشتغال، درآمد و غیره نیز باید متناسب با فوب خلیج فارس باشد. درواقع زمانی سیاست های آزادسازی قیمت انرژی در کشور جواب می دهد که مواردی همچون ارزش پول ملی،سرانه درآمد و قدرت خرید مردم نیز به تناسب آن افزایش پیدا کند.

منبع: ایرنا

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار