پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28 - ۱۷ رمضان ۱۴۴۵
۰۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۹

طلاق عاطفی و زوج های از هم دور افتاده

طلاق عاطفی یا طلاق خاموش که شکل امروزی و شیک بسوز و بساز قدیم است به دلیل فراوانی اش در جامعه امروز و همراه بودنش با آسیب های اجتماعی بسیار نیازمند اتخاذ سیاست ها و راهکارهایی جدی از سوی متخصصان است.
کد خبر: ۲۷۶۶۱۶

به گزارش ایران اکونومیست؛ طلاق عاطفی علاوه بر ایجاد مشکلات اجتماعی صدمات جبران ناپذیری به فرهنگ و روابط عاطفی میان فردی زوجین وارد می کند. به عبارتی می توان گفت طلاق عاطفی یکی از بحران های روز جامعه ایران است که مهمترین شاخصه آن عدم داشتن هر گونه رابطه احساسی و عاطفی نسبت به شریک زندگی است.
طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می شود که وجود این مشکل زمینه بی مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می شود. در این حالت زوج ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده و فقط حکم یک همخانه را برای یکدیگر دارند. اگرچه آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست اما می توان به جرات گفت که آمار طلاق عاطفی در کشور ما از طلاق قانونی بسیار بیشتر است.
مطالعات و تحقیقات بسیاری هم در این زمینه صورت گرفته که عدم درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و نهایتا بی علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی را از جمله دلایل طلاق عاطفی در زندگی زوج ها می دانند.
بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و به منظور واکاوی بیشتر مساله پژوهشگر ایرنا با دکتر سید حسن حسینی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران به گفت و گو نشست.

**طلاق عاطفی و تفاوت آن با طلاق رسمی
حسینی در خصوص طلاق عاطفی و تفاوت آن با طلاق رسمی گفت: وقتی از طلاق صحبت می کنیم یعنی از جدایی صحبت می کنیم. وقتی زن و مردی با هم ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند در واقع یکسری وظایف نسبت به یکدیگر دارند که بایستی آنها را خوب و با توجه به امکانات موجود انجام دهند تا همواره مورد رضایت طرف مقابل قرار بگیرند.
حسینی افزود: اما مشکلاتی هم در زندگی پیش می آید که این مشکلات باعث می شوند، زن و مرد در انجام وظایفشان ناتوان باشند. انجام وظایف می تواند گفتمانی، فکری و عشق و علاقه ای باشد و باید این موارد را در حوزه روابط عاطفی زن و مرد به حساب آورد. هر عاملی که موجب سستی گفتمان این افراد و عشق آنها در این زمینه ها شود، زمینه را برای ایجاد کشمکش و فاصله میان زن و شوهر فراهم می کند.
وی افزود: در واقع منظور از طلاق عاطفی در اینجا، فاصله فکری و روانی است. طلاق عاطفی جایی است که زن و شوهر نسبت به هم کم کم سرد شده تا جاییکه دیگر نمی توانند در یک بستر یکدیگر را تحمل کنند. کمتر با یکدیگر صحبت می کنند، ترش رویی می کنند و سنگین صحبت می کنند. این وضعیتی است که گفته می شود یک جدایی صورت گرفته هر چند یک جدایی رسمی و قانونی نیست. در واقع طلاق نقطه پایان کشمکش زناشویی و طلاق عاطفی میان دو همسر است. لذا وقتی این امر تحقق پیدا می کند دیگر ما بحثی از طلاق عاطفی نمی کنیم. گفته می شود طلاق عاطفی پروسه ای است که تقریبا مدت زمان زیادی از آن گذشته و چون این زن و شوهر نتوانسته اند مشکلات خود را با یکدیگر حل کنند به طلاق رسمی منجر شده است.

**عوامل بستر ساز طلاق عاطفی
حسینی در خصوص عوامل بستر ساز طلاق عاطفی گفت: وقتی که ما به وظایفمان در زندگی زناشویی درست عمل نکنیم، خود به خود امکان کشمکش پیش می آید و با بروز کشمکش یک تاریکی ذهنی نسبت به طرف مقابل ایجاد می شود که در گفتار و رفتار زن و شوهر نسبت به یکدیگر تاثیر می گذارد و در درجه بالا به نوعی از نفرت تبدیل می شود.
این استاد دانشگاه افزود: اینکه چه عواملی بستر ساز هستند به نظر من بیشتر عوامل فکری و اختلافات فکری است که منجر به به بروز کشمکش میان زن و شوهر و بروز طلاق عاطفی میان آنها می شود. به میزانی که یک زن و شوهر به لحاظ فرهنگی و فکری با یکدیگر نزدیک باشند حتی عوامل سخت افزارانه نیز مثل بحران های اقتصادی، کمبود امکانات و چیزهای دیگر نمی تواند میان زن و شوهر فاصله چندانی ایجاد کند.

** آسیب های اجتماعی طلاق عاطفی
حسینی در خصوص آسیب های اجتماعی طلاق عاطفی گفت: آسیب های مترتب بر طلاق عاطفی در ابتدا گریبانگیر این زن و شوهر می شود و اگر فرزند یا فرزندانی داشته باشند در مرحله بعد گریبانگیر آنها خواهد شد.
وی اضافه کرد: یکی از بهترین محیط هایی که در دنیای امروز می توانیم آن را تجربه کنیم محیط زناشویی و خانوادگی است. در واقع بهترین محیطی که می تواند به ما آرامش دهد محیط خانواده است. حال اگر ما با یک خانواده متشنج و دارای کشمکش مواجه شویم طبیعتا آرامش خود را از دست می دهیم و در چنین فضای متشنجی نه تنها نمی توانیم کارهای شخصی و روزمره خود را به خوبی انجام دهیم بلکه حتی اگر در بیرون از خانه هم شاغل هستیم نمی توانیم کارهای خود را به درستی و دقیق پیش ببریم. به عبارتی در انجام امور روزمره خود دچار سستی و عقب ماندگی می شویم.
این استاد دانشگاه افزود: وقتی در یک خانواده طلاق عاطفی صورت می گیرد محیط خانواده به یک فضای بسیار سرد و غیر قابل تحمل تبدیل می شود و زن وشوهری که برای هم غیر قابل تحمل هستند در ساعاتی که زیر یک سقف زندگی می کنند در واقع بدترین ساعات زندگی شان را می گذرانند. از اینجا به بعد هم مشکل دیگری بروز می کند و آن ارتباط مرد با زنان دیگر و ارتباط زن با مردان دیگر و مشغولیت آنها با پدیده های دیگر است.
وی افزود: در چنین فضایی که میان زن و شوهرطلاق عاطفی صورت گرفته و روابط میان اعضا سرد و غیر قابل تحمل و همراه با توهین و خشونت است، فرزندان هم شاهد این اختلافات هستند و نه تنها فضای خانه برایشان غیر قابل تحمل می شود بلکه حتی به انجام کارهای پرخاشگرانه و حتی فرار از خانه می پردازند. نکته دیگر اینکه فرزندان این افراد نیز در زندگی آینده خود دچار مشکل می شوند و حتی از بدبین ترین افراد نسبت به زنان و یا همسران خود می شوند.

** دلایل رواج طلاق عاطفی در جامعه امروز
حسینی در خصوص دلایل رواج طلاق عاطفی در جامعه امروز گفت: همیشه اختلافات زناشویی بوده و هیچ زندگی زناشویی نمی بینید که در آن اختلافات وجود نداشته باشد اما به میزان سرمایه فرهنگی زن و شوهر، اختلافات خانوادگی نیز قابل حل است. یعنی هر چه نزدیکی فکری و فرهنگی زن و شوهر به هم نزدیک باشد به همان میزان اگر در مورد موضوعی اختلاف پیدا کنند می توانند آن را حل کنند و این اختلاف می تواند منحر به طلاق عاطفی نشود.
وی افزود: پس بحثی که وجود دارد این است که اختلاف در میان گروه های اجتماعی و یا خانوادگی از عوامل نرمال و طبیعی زندگی ما انسانها است اما اگر اختلافات نتوانند حل شوند میان افراد ادامه پیدا می کند و تعمیق می شود. اما چرا در حال حاضر در جامعه رواج یافته شاید یکی از دلایلش این باشد که مردم مسائلشان را به بیرون بروز می دهند. درواقع ما در دنیایی زندگی می کنیم که از طریق رسانه ها مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تکثیر می شوند و به اطلاع مردم می رسند. پس اطلاع رسانی ها باعث شده نسبت به چیزهای زیادی از جمله کشمکش های زناشویی اطلاع داشته باشیم.
این استاد دانشگاه افزود: اینکه چرا طلاق عاطفی افزایش پیدا کرده در واقع باید گفت روابط زناشویی شکننده تر شده و این شکننده تر شدنش موجب این شده که دچار اختلاف فکری و ذهنی شوند. چون در دنیای متنوعی زندگی می کنیم و مدام در معرض امواجی از بیرون هستیم که به هر میزان که نسبت به دریافت این امواج سطح نگر باشیم ، به همان میزان بیشتر زندگی های خانوادگی مان دچار مشکل می شود.

** راه کارها چیست
حسینی در خصوص راهکارهایی برای کاهش میزان طلاق عاطفی میان زوجین گفت: من به عنوان کسی که 30 سال است که جامعه شناسی خانواده درس می دهم معتقد هستم به هنگام انتخاب همسر باید یک انتخاب فکری مناسب به لحاظ فکری، فرهنگی، سلیقه و رفتار از همسر آینده خود داشته باشیم. به عبارتی من نمی گویم که دختر و پسری که با هم می خواهند ازدواج کنند صد در صد به لحاظ فکری با یکدیگر منطبق باشند اما برای یک زندگی زناشویی بد نیست که 65 درصد مسائل فکری شان اشتراک داشته باشد. این مهمترین امر است.
وی افزود: زنان و مردان باید بتوانند در تمام زندگیشان این سلیقه های مشترک را اولا حفظ کنند و دوما در باره یکسری المان ها و عوامل فرهنگی دیگر که با آن مواجه می شوند به توافق برسند. اختلاف زناشویی ناشی از اختلافات فکری است. هر چه میان زنان و مردان اختلافات فکری کمتر باشد و توافقات بیشتری با یکدیگر داشته باشند، از کشمکش های زناشویی آنها کاسته می شود و خود به خود طلاق عاطفی و به دنبالش طلاق رسمی هم پیش نمی آید.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار