به گزارش ایران اکونومیست؛ اکنون در حالی که مدیران پیامرسانهای داخلی فقدان سرمایه لازم و همچنین حضور رقبای خارجی را دلیل عدم اقبال مخاطبان میدانند، به عقیده اکثر کارشناسان این حوزه، مخاطبان به این دلیل راهی سروش، گپ، آی گپ، ویسپی و بیسفون نشدند که به آنها اعتماد کامل نداشتند.
اتکا به بودجه عمومی به جای رشد طبیعی مبتنی بر خلاقیت و نداشتن مدل درآمدی واقع بینانه معضل جدی دیگری است که این نرم افزارها را در رقابت با رقبایی چون تلگرام که به تدریج رشد کرده و برای بقا مدلهای درآمدی دارند، دچار مشکل کرده است.
دیماه سال گذشته بود که نامه 170 نماینده مجلس به سران سه قوه برای جایگزینی پیامرسانهای داخلی بهجای پیامرسانهای خارجی، فیلترینگ تلگرام را که زمزمه آن از ماهها قبل شنیده میشد، وارد فاز اجرایی کرد تا در اوایل سال جاری، دسترسی به تلگرام بدون فیلترشکن غیرممکن شود.
همزمان بودجه زیادی برای حمایت از توسعه پیامرسانهای داخلی در نظر گرفته شد و صداوسیما بهعنوان تریبون رسمی تبلیغات برای این پیامرسانها دست بهکار شد.
**بازار داغ فیلترشکنها با فیلترینگ تلگرام
در همان زمان، صحبت از مهاجرت گسترده ایرانیان از تلگرام به پیامرسانهای داخلی بر سر زبانها افتاد، اما در عمل این پیامرسانها با اقبال روبهرو نشدند و بخشی از همان تعدادی که با تبلیغات گسترده یا با خیال کسب جوایز عضو شده بودند، عطای پیامرسان داخلی را به لقایش بخشیدند و با فیلترشکنها یا نسخههای غیررسمی مانند طلاگرام و هاتگرام راهی تلگرام شدند.
کار به آنجا رسید که صدای دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه بلند شد و با بیان اینکه هاتگرام و طلاگرام پیامرسان نیستند و درواقع دو فیلترشکن داخلی با مدیریت واحد بهشمار میآیند، تأکید کرد که این دو بهطور غیرقانونی و بر خلاف دستور قضایی با امکانات وزارت ارتباطات دسترسی کاربران ایرانی را به شبکه اجتماعی فیلترشده 'تلگرام' فراهم میکنند.
پس از آن بود که خبر مسدود شدن هاتگرام و طلاگرام داغ شد و تا امروز نیز ادامه دارد. مسئولان و مدیران پیامرسانهای داخلی که بیش از همه بهدنبال فیلترشدن پیامرسانهای خارجی هستند، علاوهبر آنکه رقیب خارجی را دلیل شکست جذب مخاطب در نمونههای داخلی میدانند، نبود امکانات و منابع مالی را بزرگترین چالش خود عنوان میکنند.
**ماجرای صداوسیما و پیامرسانهای بیمشتری
این بار نیز صداوسیما در جایگاه مدعیالعموم ظاهر شده و وزارت ارتباطات و وزیر جوانش را بهدلیل عدم حمایت کافی از این پیامرسانها به چالش کشیده است.
با این حال محمدجواد آذری جهرمی در توییتر خود به این صحبتها پاسخ داد و نوشت: «وام به پیامرسانها، ارائه پهنای باند رایگان، نیمبها شدن مصرف آنها برای کاربران،ارائه فضای مراکز داده رایگان به آنها که در مصوبه شورای عالی فضای مجازی در حمایت از پیامرسانها آمده و در بیانیهای مدیران پیامرسانها آن را تأیید کردهاند، یکجا در (برنامه خبری) 20:30 تکذیب شد.»
البته ماجرا در همین نقطه تمام نشد و جاویدنیا، معاون امور فضای مجازی دادستانی کل کشور با وجود آمار بازگشت مخاطبان تلگرام به این پیامرسان، فیلترینگ تلگرام را موفقیتآمیز دانسته و دلیل آن را شناسایی نقاط ضعف پیامرسانهای داخلی عنوان میکند.
**درخواست بودجههای کلان برای رونق قصر بیپادشاه
وی همچنین نبود امکانات مالی را دلیل عدم موفقیت پیامرسانهای داخلی در جذب مخاطب دانسته و عقیده دارد پیامرسانهای داخلی برای رقابت با تلگرام، نیاز به 300 میلیارد تومان بودجه و امکانات دارند.
اما کارشناسان این حوزه، به دلایل دیگری که به جذب مخاطب در رسانههای جدید و پیامرسانها منجر میشود، اشاره میکنند، اما با هزینههای بالا میتوان به آینده پیامرسانهای داخلی امیدوار بود؟
**پروژهای که امیدوارکننده نیست
در همین مورد کیوان نقرهکار، کارشناس فناوری اطلاعات با بیان اینکه به نظر میرسد این عدد و رقم با توجه به تجربهای که ما در مدت اخیر درباره پیامرسانها و پیش از آن درباره مدلهای بومی دیگر در کشور شاهد بودیم موضوعیتی ندارد، گفت: حتی نمونهای مانند روبیکا که از پشتوانه رسمی صداوسیما هم برخوردار است، پروژهای نیست که بتوان به آینده آن امیدوار بود.
وی با اشاره به اینکه اساساً هر تکنولوژی که بخواهد به سمت رشد در بازار و توسعه در محصول برود، نیازمند آن است که از لحاظ مالی حمایت شود، ادامه داد: تزریق مالی یا از طریق درآمدهایی است که در آن سازمان ایجاد میشود و بخشی را برای توسعه محصول در نظر میگیرند، یا میتواند سرمایههای جانبی از سمت سرمایهگذاران بهدست آورد.
نقرهکار افزود: بنابراین دور از انتظار نیست مواردی از این دست که قرار است چند ده میلیون نفر را پشتیبانی کند، به هزینه بالایی نیاز داشته باشد، اما باید موضوع را کلانتر ببینیم.
**تلاش صداوسیما برای توسعه پیامرسانها
وی درباره این سؤال که آیا مشکل اساسی پیامرسانهای داخلی در جذب مخاطب مسئله کمبود منابع مالی است، گفت: فرض کنیم اکنون پیامرسانی در حد استانداردهای بینالمللی در کشور ایجاد شود، آیا اقبال و اعتماد عمومی از لحاظ جو جامعه وجود دارد که از آنها استفاده کند؟ هرچند که این اتفاق هم افتاده و رسانهها هم بهنوعی کمکحال پیامرسانها در مقاطعی بودند، با این حال جذب مخاطبی صورت نگرفته است.
این کارشناس فناوری اطلاعات تأکید کرد: حتی اگر تعداد زیادی مخاطب روی اپلیکیشن حاضر شوند، اما بهواسطه رسانه و جوایز متعدد جذب آن شده باشند، باید دید که میتوانند بدون رسانه و این جوایز با حداقلترین نمونههای خارجی موجود در ایران رقابت کنند؟
**درخواست سرمایههای کلان بیمعنی است
وی با بیان اینکه اینها نکاتی است که باید به آنها توجه شود، ادامه داد: از همین رو، هزینههای کلانی که صاحبان این پیامرسانها بابت توسعه محصولات و توسعه بازار میطلبند بیمعنی است و باید اشکال را در جای دیگر جستوجو کنیم.
نقرهکار به بزرگترین پیامرسان جهان اشاره کرد و افزود: واتسآپ نیز زمانی که راهاندازی شد شرکتی مانند فیسبوک آن را خریداری کرد و سرمایهگذاری کلانی روی آن انجام داد. حتی در نمونههای دیگر در سایر کشورها شاهد حمایتهای دولتی هستیم، بنابراین این امر دور از ذهن نیست که هزینههای بالایی داشته باشد، اما این هزینه باید مقرون بهصرفه باشد.
وی با اشاره به اینکه سرمایهگذاری صورت گرفته باید یک بازگشت و منفعتی برای مخاطب و جامعه هدف داشته باشد، گفت: نمونههای جهانی که معروفترین آنها واتسآپ است با قیمتهای چند ده میلیارد دلاری توسط شرکتهای بزرگتر پشتیبانی میشود، اما تعدادی از این پیامرسانها مانند تلگرام نیز وجود دارد که عمدتاً منبع تأمین مالی آنها مشخص نیست. زیرا تلگرام مدلهای درآمدی روشن ندارد و بهطور مستقیم از کاربران خود کسب درآمد نمیکند.
**چالش فقدان مدل کسب و کار
این کارشناس فناوری اطلاعات، بحث شروع کار و ادامه آن را دو بحث متفاوت دانست و افزود: در ابتدا شاید بتوان با سرمایه و هزینههای کمتر کار را شروع کرد، اما زمانی که کار توسعه پیدا کرده و مخاطب و کاربر زیاد میشود، بحث توسعه فنی، سرورها، امنیت و نفراتی که باید در کنار این سیستم قرار گیرند، از جمله عواملی است که باعث میشود یک اپلیکیشن مدلهای کسب و کار را برای خود تعریف کند.
وی یکی از مشکلات پیامرسانهای داخلی را فقدان مدل کسب و کار دانست و ادامه داد: نامشخص بودن این موارد نیز بر عدم رضایت عمومی بیتأثیر نیست.
نقرهکار رایجترین مدلهای کسب درآمد پیامرسانها در دنیا را فروش استیکر، بحث تبلیغاتی یا استفاده از مدلهایی مانند بلاکچین و تنوع خدمات در قالب فروشگاهها روی یک پیامرسان عنوان کرد و گفت: این فعالیتها از آن رو صورت میگیرد تا بتواند تمامی شاخصههای زندگی دیجیتال را پوشش دهد.
**درآمدهای غیرمستقیم در دستور کار باشد
به گفته نقرهکار، پیامرسانهای داخلی برای جذب مخاطب، باید در فاز اول بخش بزرگی از خدمات را رایگان عرضه کنند و مدل درآمدی آنها نباید مستقیماً از سوی کاربر باشد.
وی ادامه داد: بهطور مثال اگر خدماتی روی پیامرسانی رایگان یا با تخفیف ارائه شود و بعد از سوی دیگر محتوایی که ایجاد میشود از سوی مخابرات یا سایر نهادها برای پیامرسان درآمدزایی داشته باشد، میتواند بهتر و کارآمدتر بوده تا اینکه بهصورت مستقیم وارد شوند و فرآیندی ایجاد شود که در همان فاز اول از کاربران انتظار کسب درآمد مستقیم وجود داشته باشد.
این کارشناس افزود: از تبلیغات نیز میتوان استفاده کرد، اما باید در نظر بگیریم که استفاده از این نوع مدلهای درآمدی نباید خیلی پررنگ باشد. در مجموع میتوان گفت تبلیغات، فروش استیکر، مسابقات، جوایز و مواردی از این دست میتواند جذابیتهایی را برای این پیامرسانها ایجاد کند، اما پیششرط همه این موارد این است که در ابتدا بتوانند اعتماد مخاطبان را بهدست آورند.
**شکست پروژه به دلایل فرهنگی
امیر کمالی، کارشناس فناوری اطلاعات و فعال در حوزه مارکتینگ و برند با اشاره به اینکه مشکل پیامرسانهای داخلی، مسائل مالی نیست، گفت: پیامرسانهای خارجی بهدلیل اینکه طیف گستردهای از مردم جهان را پوشش میدهند، بزرگتر هستند و این در حالی است که پیامرسانهای داخلی برای استفاده مردم ایران برنامهریزی شدهاند و نمیخواهند سرویس را فراتر از مرزها ببرند.
وی با بیان اینکه در سالهای گذشته روی سیستم عامل ملی ایران کارهایی انجام شد، ادامه داد: پروژهای بود که در دانشگاه شریف شروع شد تا لینوکس را فارسی کرده و بهعنوان سیستم عامل ملی معرفی و جایگزین ویندوز کنند. به آن پروژه نیز پول زیادی تزریق شد، اما موفق نبود.
کمالی دلایل فرهنگی را یکی از عوامل عدم موفقیت پروژهها در ایران دانست و افزود: برخی پروژهها به دلایل فرهنگی موفق نمیشوند، زیرا بسیاری از مردم به آنها اعتماد ندارند. در مورد پیامرسانهای داخلی نیز بیم رصد شدن پیامها یکی از دلایل بود. بنابراین حتی با وجود سرویس و نرمافزار درست، هر چقدر پول به این پروژهها تزریق شود باز هم این اعتماد شکل نمیگیرد.
**جذب سرمایه بهشرط اثبات توانمندی
وی تأکید کرد: معمولاً استارتآپها، کار خود را با مبالغ اندک آغاز میکنند و زمانی که توانمندی خود را نشان دادند و اثبات کردند، سرمایهگذار جذب میکنند. در همین راستا اخیراً یکی از اپراتورهای تلفن همراه، در دو اپلیکیشن فعال، حدود 60 میلیارد تومان سرمایهگذاری کرد. بنابراین اگر خوب و مناسب حرکت کنیم دیده میشویم و سرمایهگذار جذب خواهد شد، اما اگر بخواهیم فقط پول بگیریم نتیجهای نخواهد داشت.
این کارشناس فناوری اطلاعات با بیان اینکه شرکتهایی در کشور، اپلیکیشن مشابه تلگرام ساختند، گفت: البته برای تولید این اپلیکیشنها، به سرمایههای خیلی زیادی نیاز نیست. اکنون نیز فقدان سرمایه لازم را میتوان بیشتر بهانهای برای جبران شکست دانست.
به گفته کمالی شرکتهای دانشبنیانی وجود دارند که میتوانند این فعالیتها را با ارقامی به مراتب کمتر انجام دهند، ولی باید در این گردونه بازی قرار گیرند که تا کنون قرار نگرفتهاند.
**پولهایی که به ناکجاآباد رفت
وی افزود: در آن زمان پنج پیامرسان انتخاب شد که اکنون قرار است دو تای آنها حذف شود. افرادی که آن پولها را دریافت کردهاند، اکنون باید پاسخگو باشند که در مقابل دریافت پول، چه کاری صورت گرفته، زیرا حافظه تاریخی ما ضعیف است و کمکم فراموش میکنیم این پول چه شد.
این فعال حوزه مارکتینگ با اشاره به اینکه این پول از بیتالمال پرداخت شده و قرار بود یک سرویس ملی در قبال آن ارائه شود، ادامه داد: اصل کسب و کار این است که باید با سرمایه اولیه کار کرده و درآمد و شغل ایجاد شود، اما در مورد پیامرسانهای داخلی، مشخص نیست این پولها به چه نتیجهای رسیده است.
**جذب مخاطب؛ پیششرط درآمدزایی
وی با بیان اینکه تلگرام کمپینهایی داشته و از آن طریق کسب درآمد کرده، گفت: زمانی میتوانید به کسب درآمد فکر کنید که مخاطب داشته باشید و زمانی مخاطب با یک اپلیکیشن همراه میشود که بتواند نیازهای خود را از آن طریق پاسخ دهد، اما پیامرسانهای داخلی توان پاسخگویی به این نیازها را نداشتند.
کمالی ادامه داد: بهطور مثال، یکی از این پیامرسانها، نمیتوانست پاسخگو باشد. به این صورت که اگر تعداد گروههایی که عضو میشدید بالا میرفت، تلفن همراه هنگ میکرد. از همینرو حتی مخاطبان اندکی که جذب شده بودند از آن فاصله میگرفتند.
این کارشناس فناوری اطلاعات افزود: استارتآپهای بزرگ در دنیا از یک جای کوچک آغاز کردهاند و اینگونه نبوده که به سرمایههای بزرگ وصل باشند تا رشد کنند. این وابستگی به پول نفت و بیتالمال است که اجازه رشد را به ما نداده، زیرا برای رشد لازم است تا خلاقیت و نوآوری داشته باشیم.