به گزارش ایران اکونومیست؛ اندرو آلویا در گزارشی که در BBC Sport منتشر شده، از اتفاق بزرگی خبر می دهد. با قرارداد جدید تلویزیونی، نیمی از بیست تیم حاضر در لیگ برتر انگلیس حتی بدون تماشاگر هم پیش از کسر مالیات سود میبرند.
حق پخش جهانی لیگ برتر در فصل 17-2016 به عدد 8 میلیارد و 300 میلیون پوند رسید، در حالیکه از هر یک پوند درآمد هجده تیم برتر این لیگ، کمتر از 20 پنس (یکپنجم پوند) درآمد روز مسابقه است. با صرف نظر از درآمد روز بازی، فصل 16-2015 فقط دو باشگاه بودند که قبل از کسر مالیات سود میبردند، اما این رقم در فصل 17-2016 به یازده باشگاه رسیده است.
**وقتی بدون تماشاگر هم بازی خواهید کرد
به گزارش بیبیسی، دکتر راب ویلسون، متخصص اقتصاد ورزش از دانشگاه شفیلد میگوید قرارداد قبلی پخش تلویزیونی که در سال 2012 به ارزش سه میلیارد و 18 میلیون پوند بسته شد، نشانههایی از بروز تغییراتی دائمی در فوتبال و هر چه بیشتر تجاری شدن آن داشت. چون «تمرکز اصلی به جای فروش بلیت در روز بازی به حق پخش تلویزیونی منتقل میشود. وقتی برای بازی در لیگ برتر 120 میلیون پوند به دست میآورید، اگر لازم باشد بدون تماشاگر هم بازی خواهید کرد. چشمانداز درآمدزایی تغییر کرده و باشگاهها دیگر به بلیت فروشی روز مسابقه وابسته نیستند.»
در میان تیمهای لیگ برتر، بورنموث با 11450 نفر، کوچکترین ورزشگاه را دارد. در فصل 17-2016 درآمد این باشگاه حدود 136 میلیون و پانصد هزار پوند بود که پنج میلیون و دویست هزار پوند آن از فروش بلیت به دست آمد. به عبارت دیگر کمتر از چهار پنس از هر پوند درآمد این فصل.
با این تفاسیر حضور تماشاگران در ورزشگاه دیگر چه اهمیتی دارد؟ مالکوم کلارک از انجمن هواداران فوتبال در این باره میگوید: «تماشاگران مهمترین عنصر فوتبال هستند. بازیکنان و مربیان میآیند و میروند ولی ما همیشه هستیم. دلیل این که باشگاهها میتوانند پیشنهادهای وسوسهانگیز برای پخش تلویزیونی بگیرند، تصاویر جمعیت و سر و صدای هواداران خودی و حریف و جو ورزشگاه است. از یک سو آنها دیگر از نظر مالی به تماشاگران متکی نیستند و از سوی دیگر برای جذاب نگه داشتن محصولشان به آنها احتیاج دارند. کافی است تصور کنیم لیگ برتر در ورزشگاههای خالی از تماشاگر چقدر خستهکننده است؟»
** معضل حق پخش تلویزیونی در ایران
حق پخش تلویزیونی، معضل مزمن فوتبال ایران که هر یک از طرفین صداوسیما و فدراسیون فوتبال دیگری را مسبب آن میداند، در اروپا و حداقل در لیگ برتر، لالیگا، سری A و بوندسلیگا مسئلهای حل شده است. اگر چه در این لیگها بهرهمندی از امکان فروش حق پخش بازیها به شبکههای خصوصی کار را آسانتر کرده، اما واقعیت این است که نحوه توزیع درآمدهای حاصل از فروش حق پخش بازیها در هر یک از این لیگها ساختار مشخصی دارد که باعث جلوگیری از بروز مشکلاتی میشود که نظیر آن در فوتبال ایران به چشم میخورد.
** تقسیم حق پخش بر اساس 3 فاکتور در انگلیس
در لیگ برتر انگلیس که فصل گذشته مسئولان آن حق پخش بازیها را با قراردادی 3 ساله از فصل 2015-2014 به مبلغ 5 میلیارد پوند فروختند، توزیع درآمدهای حاصل از فروش حق پخش میان بیست تیم حاضر در لیگ بر اساس 3 فاکتور صورت میگیرد.
فاکتور اول «توزیع عادلانه» است که 50 درصد از این درآمد را میان تمام تیمها به اندازه مساوی تقسیم میکند. فاکتور دوم «پرداخت بر اساس شایستگی» است که 25 درصد از درآمدها را بر اساس جایگاه تیمها در فصل گذشته میان آنها تقسیم میکند. فاکتور سوم هم که به نوعی «پاداش محبوبیت» است، تکلیف 25 درصد بقیه درآمدها را مشخص و آن را میان تیمها بر اساس تعداد دفعات پخش بازیهایشان تقسیم میکند. این تقسیم بندی مربوط به درآمدهای حاصل از فروش حق پخش در داخل انگلیس است.
درآمد حاصل از فروش حق پخش در خارج از این کشور به طور مساوی میان تمام تیمها تقسیم میشود.
** در اسپانیا؛ 43 درصد برای بارسا و رئال
در مورد توزیع درآمدهای حق پخش تلویزیونی در اسپانیا چیزی که جلب توجه میکند، «بدون سیستم» بودن آن است که توزیع به شدت نابرابری را در میان 20 تیم حاضر در لیگ دسته اول این کشور ایجاد میکند.
بر اساس قوانین فدارسیون فوتبال اسپانیا، تیمهای بارسلونا و رئال مادرید به عنوان بزرگترین تیمهای باشگاهی فوتبال این کشور میتوانند نزدیک به نیمی از کل درآمدهای حاصل از فروش حق پخش تلویزیونی بازیهای لالیگا (43 درصد آن) را که به رقمی نزدیک به 140 میلیون یورو در سال برای هر یک از آنها میرسد به خزانه خود واریز کنند.
این در حالی است که تیمهایی مانند والنسیا و اتلتیکو مادرید به عنوان سومین و چهارمین تیمهای پرطرفدار اسپانیا نزدیک به یک سوم درآمد، به ترتیب 48 و 46 میلیون یورو از محل فروش حق پخش تلویزیونی درآمد داشتهاند.
12 تیم از 20 تیم لالیگا هم تنها 13 تا 18 میلیون یورو و 7 تیم هم 14 میلیون یورو درآمد داشتهاند، یعنی تنها یک دهم از درآمد بارسا یا رئال.
** در ایتالیا؛ با 6 عامل
نحوه توزیع درآمدهای حاصل از حق پخش تلویزیونی در ایتالیا تا دو فصل پیش ساز و کار سادهتری داشت، به طوری که به دو بخش تیمهای شمالی و جنوبی تقسیم میشد. چرا که در ایتالیا مانند اسپانیا تا فصل 2012-2011 توزیع درآمدیهای حق پخش بر اساس سیستم مذاکرات فردی صورت میگرفت.
ایتالیاییها اما از دو فصل پیش درآمدهای را به صورت گروهی تقسیم میکنند که در این تقسیمبندی نسبتاً پیچیده شش عامل در نظر گرفته میشود؛ 40 درصد سهم یکسان برای تمام تیمها، 25 درصد سهم بر اساس تعداد هوادار، 15 درصد سهم بر اساس میانگین عناوین کسب شده در بازه زمانی 5 فصل اخیر، 10 درصد سهم بر اساس قدمت و نتایج تاریخی، 5 درصد سهم بر اساس جایگاه فصل گذشته و 5 درصد سهم بر اساس جمعیت شهری که هر یک از تیمها در آن مستقر هستند.
** در آلمان؛ به صورت گروهی
شیوه تقسیم بندی درآمدهای حاصل از حق پخش تلویزیونی در آلمان با سایر لیگهای اروپا متفاوت است و در حقیقی هیچ شباهتی به سایر لیگها ندارد.
در آلمان از سیستم امتیازدهی برای تقسیم درآمدهای فروش حق پخش تلویزیونی استفاده میشود به طوری که جایگاه تیمها در همان فصل، ضریب 40، مجموع جایگاههای هر تیم در هر یک از 34 هفته لیگ، جایگاهها تیمها در پایان فصل قبل، ضریب 30، جایگاه تیمها در دو فصل قبل، ضریب 20 و جایگاه آنها در سه فصل قبل، ضریب 10 دارد.
همچنین بخش کوچکی از درآمد حاصل از فروش حق پخش تلویزیونی با عنوان «سهم شایستگی» بر اساس تعداد بازیهایی که از هر تیم پخش میشود به آن تیم تعلق میگیرد.
** و اما در لیگ برتر ایران
البته نمیتوان لیگ ایران را با لیگهای ثروتمند اروپا مقایسه کرد، اما اینکه بگوییم به این دلیل، باید حق پخش فوتبال را نادیده گرفت، چندان منطقی نیست. فدراسیون فوتبال در زمان علی کفاشیان پیشنهاد 160 میلیاردی برای سه سال را به صدا و سیما داده بود که آنها اعلام کردند حداکثر 22 میلیارد پرداخت میکنند.
این موضوع مورد مخالفت فدراسیون فوتبال قرار گرفت تا کار به شورای امنیت ملی کشید و مسئولان این شورا حق را در نهایت به صدا و سیما دادند. با این حال کفاشیان به انتقاد شدید از صدا و سیما پرداخت و گفت که ورود دوربینها به ورزشگاهها غیر قانونی است، اما این موضوع همچنان ادامه دارد و به نظر نمیرسد اتفاق خاصی هم رخ دهد، چرا که فعلا صدا و سیما توانسته حرفش را به کرسی بنشاند.