پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28 - ۱۷ رمضان ۱۴۴۵
۰۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۵

رفتارهای پر خطر در بین مردم افزایش یافته است

معاون اجتماعی وزیر بهداشت گفت: گر چه سواد کلاسیک مردم افزایش یافته است اما هنوز سطح سواد سلامت در جامعه پایین است و رفتارهای پر خطر و آسیب رسان به سلامت در کل جامعه و حتی در بین قشر تحصیلکرده بیشتر شده است.
کد خبر: ۲۴۳۳۱۵
 به گزارش ایران اکونومیست؛ به بهانه برگزاری جشنواره سلامت فرصتی شد تا با محمدهادی ایازی معاون اجتماعی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت و گو نیم و علاوه بر جشنواره گذری هم بر نقش مردم و مدیران در ارتقای سلامت جامعه داشته باشیم.
 
 تعریف و برداشت از واژه‌ها و مفاهیم با پیشرفت جوامع و نیازها هر روز تغییر می‌کند، با در نظر گرفتن این موضوع، تعریف شخص شما از سلامت چیست؟

وقتی از سلامت در چهار حوزه جسم، روان، اجتماع و معنوی صحبت می‌کنیم، باید در نظر داشته باشیم سلامت جسم به این باز می‌گردد که فرد رفتارهایی را در زندگی شخصی خود پیش می‌گیرد تا به بیماری مبتلا نشود. مثلا فرد می‌بایست تحرک لازم را داشته باشد یا در تغذیه از خوراکی استفاده کند که منجر به بیماری نشود و در کل این مهم مصادیق بسیاری دارد که تمامی آنها با اصلاح سبک زندگی محقق می‌شود.

در سلامت روان فرد باید به شیوه‌ای زندگی کند که استرس‌های وارده بر خود را کاهش دهد و با توسل به این روش، روان خود را کمتر در معرض آسیب قرار دهد. متاسفانه میزان ابتلا به بیماری‌های روانی در جوامع مختلف رو به افزایش است. از این‌رو بسیار مهم است که افراد سبک زندگی‌ را در پیش بگیرند که کمتر به این نوع بیماری‌ها مبتلا شوند.

دایره بیماری‌های روانی گسترده است؛ از بیماری‌های حاد نظیر اسکیزوفرنی گرفته تا بیماری‌های ساده‌تر و کم‌خطرتری مثل افسردگی. به هر حال می‌بایست در تمام این حوزه‌ها احساس خطر داشت و رسیدگی کرد.

دسته سوم سلامت اجتماعی ماست که در این راستا می‌بایست رفتارهایی را در جامعه پیش بگیریم تا پیرو آن رفتار، آسیب اجتماعی کمتری در اجتماع ایجاد شود. مثلا اعتیاد یک آسیب اجتماعی ا‌ست. طلاق یا حاشیه‌نشینی شهر جزو آسیب‌های اجتماعی ا‌ست. اگر به این موارد بی‌توجهی شود، سلامت اجتماعی دستخوش مسائلی قرار می‌گیرد که جامعه از این بابت آسیب جدی می‌بیند.

در سلامت معنوی پایبندی به ارزش‌های معنوی جامعه بسیار حائز اهمیت است. اگر این پایبندی وجود داشته باشد، می شود گفت که نتیجه و محصول آن سلامت معنوی به‌شمار می‌آید.

به عنوان نمونه در موضوع دینداری وقتی افراد جامعه، دین‌گریز بشوند، سلامت معنوی جامعه تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در ایام ماه مبارک رمضان یا محرم و صفر میزان جرائم کاهش پیدا می‌کند، بنابراین دین در سلامت معنوی و در نهایت اجتماعی می‌تواند نقش داشته باشد.
 
برای تحقق این گستره‌ای که شما درباره آن صحبت کردید، می‌بایست تمام ارگان‌ها و نهادها دست در دست هم دهند تا شرایط سلامت برای زندگی افراد جامعه فراهم شود، اما در بسیاری از نهادها و سازمان‌ها این اتحاد و همکاری دیده نمی‌شود، نگاه شما به این مهم چگونه است؟
 
ما به عنوان مدیران حوزه سلامت همیشه گفته‌ایم و خودمان هم واقفیم که 75 درصد از فعالیت‌ها خارج از حوزه مدیریتی وزارت بهداشت اتفاق می‌افتد. 25 درصد آن هم در اختیار ما در وزارت بهداشت است. برای نمونه اقداماتی که در حوزه بهداشت و درمان و دارو و توانبخشی انجام می‌دهیم. وقتی هوای شهر آلوده می‌شود ما مدیران حوزه سلامت که در آلودگی آن نقشی نداریم، اما برای کنترل پیامدهای آلودگی هوا نقش ایفا می‌کنیم.

وقتی می‌گوییم در سال 95، در حوادث جاده‌ای 330 هزار نفر مصدوم و مجروح شده‌اند که ما مقصر نیستیم، اما پیامد آن به ما برمی گردد. در مجموع باید بگویم هر دستگاه و سازمان و اداره‌ای در ایجاد سلامت نقش دارد، بنابراین جملگی آنها باید نقش مثبت خود را در این زمینه ایفا کنند.

در این میان برخی از دستگاه‌ها کارکرد منفی‌ در حوزه سلامت دارند. مثلا کارخانه‌ای احداث می‌کنند که سبب ایجاد آلودگی در فضای شهری می‌شود یا کارخانه‌ای از آب شُرب مردم استفاده می‌کند. طبیعی ا‌ست که این اقدامات سلامت مردم را به خطر می‌اندازد.

احداث کارخانه وجه مثبت دارد، چرا که باعث اشتغالزایی می‌شود و به سلامت روان کمک می‌کند، اما برای کارکرد مثبت آن باید به خیلی از نکات هم توجه شود. مثلا می‌شود همین کارخانه در شهرهای بندری احداث شود تا از آب دریا استفاده کند.

حال برای چنین کاری باید مرجعی وجود داشته باشد که ما در ذیل آن بتوانیم این مشارکت‌های بین بخشی را ایجاد کنیم و با اتکا به این‌دست همکاری‌ها بتوانیم تاثیر مثبتی در حوزه سلامت داشته باشیم.

در همین رابطه، وظیفه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی به ریاست رئیس جمهوری همین است. اما یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه ما هنوز نتوانسته ایم در این زمینه یک همکاری خوب را به‌وجود آوریم تا از ظرفیت‌های همدیگر به نفع مردم استفاده کنیم. بنابراین از این بایت با اینکه اقدامات مثبتی صورت گرفته است، اما خروجی‌های مثبت و کاملی را شاهد نبوده‌ایم.

در همین رابطه در حوزه سینما مثالی می‌زنم. ما می‌دانیم که دخانیات به سلامت افراد آسیب می‌زند، حال چرا وقتی تهیه‌کننده یا کارگردانی یا خود مدیریت ارشاد می‌بیند در یک فیلمی تا حد زیادی از سیگار استفاده می‌شود اجازه می‌دهند،چنین فیلمی تولید شود؟ چرا اجازه می‌دهیم هنرمندی که مورد اقبال مردم هم هست در فیلمی تا حد زیادی سیگار دست بگیرد.

ما خیلی از موضوعات را مشخص کردیم و به سایر دستگاه‌ها ابلاغ کردیم، اما توفیقی که انتظار داریم هنوز کسب نشده است. البته یک بخش آن هم به خود مردم برمی‌گردد، بدین معنا که مردم به این باور برسند که بیشتر از هرکسی خودشان می‌توانند به حفظ سلامتشان کمک کنند.
 
وقتی این همکاری در افراد چه مسئولانی که در رأس هستند و چه کل جامعه شکل نگرفته است، چطور می‌شود انتظار داشت در بین اهالی رسانه، هنرمندان و در نهایت در مردم شکل بگیرد. درست مثل یک دومینو است، وقتی ابتدای دومینو خالی باشد کار به مشکل می‌خورد.
 
 ما یک باوری داریم و آن اینکه هرکسی باید از خودش شروع کند. ما باید سواد سلامت مردم را افزایش دهیم. وقتی سطح آگاهی بالا برود، دیگر مردم تنها در سلامت خودشان نقش ندارند، بلکه به سلامت اجتماع هم کمک می‌کنند. در سازمان جهانی بهداشت تاکید روی این موضوع است که به موضوع آگاهی رسانی و بالابردن سواد سلامت توجه ویژه داشته باشند.

شرط محقق شدن این خواسته این است که هرکس در هر موقعیتی که هست به نحو احسن نقش خود را ایفا کند. برای نمونه شما به عنوان یک فرد که اهل رسانه هستید وقتی مثلا روی موضوع سیگار و دخانیات تاکید داشته باشید تا فرد سیگاری با خواندن آن موضوع متوجه بشود که حتی اگر خودش می‌خواهد سیگار بکشد این کار را جلوی اعضای خانواده انجام ندهد تا آنها آسیب نبینند، خود گامی‌ است در راستای سلامت که به برداشتن گام‌های دیگر هم منجر می‌شود.
 
این باور شماست، در حالی که خیلی‌ها نگاهشان مثل شما جزء به کل نیست. در واقع، درست برعکس شما فکر می‌کنند و از کل به جزء می‌رسند. این دسته معتقدند اگر قرار باشد موضوعی نهادینه شود تاثیرگذارترین قشر مسئولان و مدیران هستند. این اختلاف نظر بالاخره کی حل و فصل می‌شود؟
 
به نظرم کاملا دو طرفه است. هم شیوه استقرایی داریم و هم شیوه قیاسی. آنچه من می‌گویم اتحاد است. یعنی من به عنوان مدیر کارم را درست انجام دهم، شما به عنوان یک خبرنگار و فلان آدم هم به عنوان یک بازاری؛ تا آنچه باید حاصل شود. مادامی که ما نتوانیم خودمان را تغییر دهیم، نمی‌توانیم انتظار تغییرهای بزرگتری را داشته باشیم. حال اگر این نگاه را در حوزه سلامت مردم دنبال کنیم، مشارکت همگانی ایجاد می‌شود.
 
الان در دولت سلامت در اولویت چندم است؟ چون سال‌های گذشته شاید جزو اولویت‌های چهار و پنج حساب می شد...
 
 راستش نمی‌شود گفت الان به اولویت اول تبدیل شده است، اما در این دوره ما تلاشمان را کردیم تا آن را جزو اولویت‌های ضروری و مهم قلمداد کنیم. خوشبختانه در حوزه سلامت اقدامات جدی صورت گرفته است. اجرای طرح تحول سلامت شاید نمونه خوبی برای مثال زدن باشد. دو نعمت مجهول داریم که بهش توجهی نداریم. یکی سلامتی است و یکی دیگر هم امنیت. این دو مورد خیلی تنگاتنگ هم حرکت می‌کنند و می‌توانند تاثیرگذار باشد. امنیت بی‌سلامت و سلامت بی‌امنیت بسیار بی معناست.
 
در تعاریف مختلفی که از سلامت عرضه شده (حتی از سوی مسئولان و نهادهای مرتبط) می‌بینیم که در جامعه امروز، تنها راه، اجرایی شدن مضمون سلامت، نگاه پروسه‌ای و فرایندی ا‌ست، به نظر شما این نقص در دیدگاه از کجا می‌آید؟
 
وقتی می‌گویم بالا بردن سطح آگاهی افراد دقیقا به همین موضوع اشاره می‌کنیم. زمانی که فرد از این نعمت مجهول مانده، وقتی به آن برسد، قطعا برای او اولویت می‌شود. در ادامه به‌طبع رفتارهایشان هم به نحوی می‌شود که دچار بیماری نشوند. یعنی همین ارتقای سطح آگاهی هم سبک زندگی آنان را تغییر می‌دهد و هم سبب می‌شود تا برای ارتقای آن تلاش کنند. بعد از بالا رفتن سطح آگاهی باید به موضوع پایبندی اشاره کرد.

به اعتقاد من اگر ما موفق بشویم سواد سلامت را بالا ببریم و کاری کنیم که جامعه به انجام آن مقید شود، بسیاری از مشکل‌ها به خودی خود حل می‌شود و دیگر برای اجرایی شدن سلامت به طرح و برنامه قهری و تشویقی هم احتیاجی نیست. این واقعیت وجود دارد که گرچه سطح سواد کلاسیک مردم افزایش پیدا کرده اما سطح رفتارهای پر خطرشان هم زیاد شده است. مثلا بسیاری از افرادی که سیگار می‌کشند، اتفاقا از سواد خوبی هم برخوردار هستند.
 
به نظر شما برگزاری جشنواره‌هایی نظیر سلامت می‌تواند تاثیری در تبیین و ارتقای سطح سلامت جامعه داشته باشد؟
 
بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها تاثیرگذار بوده است. مثلا سریال «پریا» با مضمون پیشگیری از ایدز با همکاری وزارت بهداشت ساخته شد. بعد از این فیلم افراد زیادی به پایگاه‌های وزارت بهداشت مراجعه کردند. هنر می تواند به ایجاد سلامت مردم کمک شایانی کند. از این‌رو معتقدیم برگزاری جشنواره‌های با کیفیت هنری با مضمون سلامت می‌تواند تاثیر مطلوبی بر ایجاد سلامت جامعه داشته باشد.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار