سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19 - ۸ رمضان ۱۴۴۵
۰۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۳۱

نقش والدین در شکل‌گیری هویت جنسی کودکان

یک روان‌شناس با تأکید بر دوران نوجوانی در چگونگی شکل‌گیری هویت جنسی افراد گفت: در صورت بروز اختلال هویت جنسی، فرد مایل است در کالبد جنس مقابل باشد و حتی در شدیدترین حالت مایل به تغییر جنسیت می‌شود.
کد خبر: ۲۳۶۲۹۷
به گزارش ایران اکونومیست، گوهریسنا انزانی با اشاره به اینکه به طور معمول مختصات جنس و جنسیت هماهنگ هستند، افزود: اما گاهی اوقات ناسازگاری‌هایی بین این دو رخ می‌دهد که باعث مشکلات عدیده‌ای برای نوجوانان در هویت‌یابی جنسی می‌شود. طی سال‌های اخیر  بیشتر شاهد نوجوانانی بوده‌ایم که تمایلی به جنسیت خود ندارند و مایل هستند با تغییر جنسیت یا حتی نشان دادن رفتارهایی متضاد با جنس خود نارضایتی خود را از جنسیت‌شان بیان کنند. در این مورد خانواده‌ها مهم‌ترین نقش تربیتی و آموزشی را ایفا می‌کنند، چراکه  نهاد خانواده، اساسی‌ترین و مهم‌ترین محیط هویت‌یابی، به ویژه هویت‌یابی جنسی است.
 
 
وی با تاکید بر اینکه تجارب والدین بر رشد هویت جنسی پایدار فرزندان مؤثر است، گفت: نوع ارتباط والدین در چگونگی شکل‌گیری هویت فرزندان به ویژه هویت جنسی آنها نقش بسیار پیچیده و مهمی دارد؛ نوجوانانی که بحران هویت دارند، معمولا از جانب والدین خود طرد شده‌اند و دچار مشکل هویت جنسی می‌شوند. آنها از جنسیت خود ناراضی هستند و معمولاً تعارض‌هایی در مثلث «اُدیپال» را تجربه می‌کنند. این به آن معناست که هر چیزی که در محبت طفل نسبت به والد جنس مقابل و همانند سازی با والد جنس خودی تداخل ایحاد کند، با رشد طبیعی هویت جنسی او نیز تداخل خواهد داشت.
 
انزانی با بیان اینکه هویت جنسی اکثر افراد تا سن ۳ تا ۴ سالگی ایجاد می‌شود و معمولا با جنسیت زیستی فرد هماهنگی دارد، اظهار کرد: این درحالیست که  در اختلال هویت جنسی، فرد مایل است در کالبد جنس مقابل باشد و حتی در شدیدترین حالت مایل به تغییر جنسیت می‌یابد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد مادرانی که هویت زنانه خود را نپذیرفته‌اند، دختر بودن را باعث درد و رنج می‌دانند، بیشتر قدرت مردانه از خود نشان دهند، مایل به پسردار شدن دارند، در خانواده  خود بابت این که دختر هستند مورد سرزنش قرار گرفته‌اند، بیشتر احتمال دارد فرزند دخترشان را به نشان دادن رفتارهایی از جنس مخالف تشویق کنند و وقتی فرزند دختر برای انجام رفتارهای پسرانه از سوی مادر که مهم‌ترین فرد زندگی است تأیید بگیرد، قطعاً این رفتار به شکل عادت درآمده و تغییر آن بسیار مشکل می‌شود.
 
 
وی با اشاره به اینکه در سن ۳ تا ۷ سالگی، برای هر کودک، والد غیر هم جنس پراهمیت می‌شود، تصریح کرد: اگر دختران با پدر خود همانندسازی کنند، احتمال بیشتری دارد که به رفتارهای مردانه اقدام کنند. در این حالت مایل به بودن کنار پدر هستند، علاقه شدیدی به فعالیت‌ها و ورزش‌های مردانه دارند، مادر را تحقیر می‌کنند و در کل رفتارهای پسرانه‌تری از خود بروز می‌دهند. همچنین وقتی پسرها با مادر خود همانندسازی کنند رفتارهای زنانه‌تری از خود بروز می‌دهند؛ مثلاً ممکن است موهای خود را بلند کنند. در سن ۸ تا ۷ سالگی علاقه به لاک زدن داشته باشند، از دیدن کارتون‌های دخترانه بیشتر لذت ببرند و نتوانند مسئولیت پذیری‌های متناسب با جنس خود را بیاموزند.
 
 
این روانشناس افزود: براساس بررسی‌های انجام شده، چنانچه در محدوده هویت‌یابی جنسی، پسران با مادر خود همانندسازی کنند، پدر نقش پررنگ و فعالی نداشته باشد، امکان برقراری ارتباط عاطفی قوی بین پدر و پسر میسر نباشد، پدر جایگاه متناسبی در منزل نداشته یا فوت کرده یا طلاق گرفته باشد و فرزند صرفأ با مادر زندگی کند، در این حالت احتمال بیشتری دارد که فرزند پسر به رفتارهای متناسب با جنسیت زنانه گرایش پیدا کند.
 
 
انزانی با اشاره به نقش نوع بازی‌ها و کارتون‌ها در هویت‌یابی جنسی هر فرد اظهار کرد: به طور مثال دختری که کشتی می‌گیرد، تفنگ بازی می‌کند و علاقه به کارهای خشن‌تر دارد، بیشتر احتمال دارد رفتارهای پسرانه نشان دهد و برعکس پسری که با عروسک بازی می‌کند، لاک می‌زند و بیشتر کارتون‌هایی با محتوای زنانه می‌بیند، بیشتر رفتارهایی غیر متناسب با جنسیتش از خود نشان می‌دهد. پژوهش‌های دیگر نیز نشان می‌دهد طلاق عاطفی بین زوجین، اعتیاد والدین، مادر و پدری که خود دچار هویت‌یابی ناسازگار هستند، مادرانی که از سوی همسرشان کتک می‌خورند، طلاق رسمی و زندگی فرزند با والد غیر هم جنس، افسردگی والدین، مادر پرخاشگر، پدری که از نظر عاطفی با فرزندان خود ارتباطی ندارد،  آسیب‌های جنسی در دوران کودکی و کودکانی که مورد آسیب جسمی شدید قرار می‌گیرند، فرزندشان با احتمال بیشتری تمایل به نشان دادن رفتارهایی مغایر با جنسیت خود خواهند داشت.
 
وی با بیان اینکه "نوجوانی"  یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مراحل رشد هر انسان است که طی آن فرد نوجوان، بلوغ را تجربه می‌کند، افزود: این دوران  بر رشد جسمی، شناختی، اخلاقی، جنسی و کل ساختار شخصیت فرد اثر می‌گذارد.  نوجوانی، دوره گذار از کودکی به بزرگ سالی است و در این مرحله نوجوان از سردرگمی هویت، به دستیابی هویت و از بحران زدگی به ثبات و آرامش می‌رسد.
 
 
این روانشناس با اشاره به اینکه برخی نظریات روانشناسی بحران اصلی دوران نوجوانی را بحران هویت می‌دانند، گفت: حل این بحران باعث می‌شود فرد به هویت معناداری از خودش دست یابد و گام‌های محکمی به سوی ارزشمندی و خشنودی  بردارد. در این مرحله نوجوان نیازمند تفکر، تامل، آگاهی، حمایت والدین و حمایت اجتماع است تا بتواند به هویت یکپارچه دست یابد،  وارد جامعه شود و از شغل، تحصیل، انتخاب همسر و سایر انتخاب هایش لذت ببرد و به هدف‌هایی که در نظر دارد دست یابد.
 
 
انزانی با بیان اینکه دوره نوجوانی تولدی دوباره است اما بسیاری از نوجوانان در این دوران دچار هویت نامنسجم می‌شوند، اظهار کرد: آنها نمی‌دانند چه می‌خواهند، چه هدفی دارند و با جنسیت خود در تعارض قرار می‌گیرند. آنها گاهی  از حل مسائل بسیار ساده ناتوان می‌شوند، معیارهای کودکی دیگر برایشان کافی نیست، معیارهای بزرگسالی را نمی‌شناسند و در دریافتن هویت خود دچار شک و تردید بسیار زیاد می‌شوند.
 
به گفتی وی در اثر همین شرایط ممکن است نوجوانان نقش هایی متضاد با جنسیت خود بروز دهند و برای مثال  اگر دختر هستند به شدت رفتارهای پسرانه از خود بروز می‌دهند و تصویر روشنی از خصوصیات و ویژگی های شخصیتی خود ندارند.
 
وی با اشاره به نشانه‌های بحران هویت در نوجوانان تصریح کرد: در زمان وقوع بحران هویت، نوجوانان در مورد اهداف بلند مدت ، شغل و  رفاقت‌ها و دوستی‌هایش دچار تردید می‌شود. این به آن معناست که  دوستان مناسب و منطبق با شخصیت خودش را نمی‌شناسد و گاهی اوقات درگیر دوستان ناباب می‌شود. آنها همچنین ممکن است در مورد  رفتارها و تمایلات جنسی، نظام ارزش و اخلاقیات، مذهب و گرایشات مذهبی و تعهد گروهی دچار سردرگمی شوند.
 
این روانشناس با بیان اینکه  با توجه به پژوهش های انجام شده به نظر می‌رسد که در مرحله  هویت‌یابی تعداد زیادی از نوجوانان دچار مشکلاتی شده و در مرحله گذار از کودکی به بزرگسالی دچار مسائلی می‌شوند، اظهار کرد: آن‌ها نمی توانند اهداف واقع بینانه‌ای را برای خود شناسایی کنند، قابلیتها و توانمندی‌های خود را نمی‌شناسند، مهارت‌های اجتماعی لازم برای زندگی ایمن و گذار از مرحله بلوغ نوجوانی را نمی‌آموزند، افراد یا گروه‌های ایمن مشابهی برای همانند سازی در کنار خود ندارند، نمی‌توانند در مورد شغل و تحصیل خود اطلاعات متناسب را کسب کنند و خصوصا با توجه به عدم آگاهی صحیح و همانند سازی‌های اشتباه در مهم‌ترین وجه هویت‌یابی یعنی هویت جنسی، دچار تعارض شدیدی می‌شوند.
 
 
انزانی ادامه داد: این که انسانی زن یا مرد نامیده می‌شود از مهم‌ترین وجه شناسایی و ارزش‌گذاری هر فرد از سوی خود و محیط پیرامون او است، پس هویت جنسی، بخش قابل ملاحظه هویت هر انسان  و دربردارنده تصویر هر فرد به عنوان مرد یا زن از خودش است. در این مرحله فرد می‌آموزد چون زن یا مرد است،  باید به چه شیوه‌ای بیاندیشد و رفتار کند، تا بتواند به هویت یکپارچه دست یابد.
 
 
وی با بیان اینکه هویت جنسی انسان تحت تأثیر دو مؤلفه است، توضیح داد: این دو مؤلفه شامل  مؤلفه اکتسابی مانند جنسیت و غیراکتسابی مانند جنس است. این به آن معناست که جنسیت، زن و مرد را از نظر اجتماعی و فرهنگی از هم جدا می‌کند و بر اساس ویژگی هایی که به عنوان خصوصیات زنان و مردان محسوب می‌شود، شکل می‌گیرد، مثلاً اینکه زنان باید چگونه رفتار کنند یا چه کارهایی مردانه است؟ ویژگی‌های اکتسابی هستند. این درحالیست که ویژگی‌های زیستی، کالبدی، کروموزومی، جسمانی را مؤلفه های غیر اکتسابی می‌گویند؛ چرا که  از بدو تولد همراه فرد هستند.
 
وی افزود: از آن جایی که هویت‌یابی جنسی نقش مهمی در هویت‌یابی فرد دارد و هر نوجوانی نیاز است مراحل هویت یابی را با موفقیت طی کند،  والدین باید با آگاهی از مشکلات نوجوانان خود، رابطه عمیقی با آن ها برقرار کنند و به محض دیدن نشانه‌ها یا گفتارهایی که نشانگر عدم تطابق با جنسیت اصلی نوجوان است به سرعت با مشاور متخصص ارتباط برقرار کرده و از مشکلات احتمالی جلوگیری کنند.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار