مهمترین اثر موسیقایی این گوشه به همین نام بسته نگار از آثار ماندگار محمدرضا لطفی، مجید کیانی و ناصر فرهنگ فر است. علاقه بسته نگار به فرهنگ و ادب و هنر در تألیفات او نیز مشخص است.
او کتابی با عنوان «حقوق بشر از منظر اندیشمندان» دارد. در این کتاب آرا و نظرات نویسندگان و اندیشمندان ادبیات و عرفان ایران که رنگ و بوی حقوق بشری داشته گردآوری کرده است. با مطالعه این کتاب در خواهیم یافت او که در رشته حقوق نیز تحصیل کرده بود در فهم و شرح مسأله حقوق بشر تا چه اندازه با روایتهایی از بزرگان ادبیات و تاریخ آشنا بوده است.
آقای بسته نگار از همان آغاز همراه با کتابها و کتابفروشیها بود. با همان کیف بزرگ و سنگینی که همیشه در دست داشت و هیچ وقت هم بدرستی نمیدانستیم درون آن چه کتابی، چه مقالهای و چه روزنامه ای است.
او مدت ها در شرکت سهامی انتشار، در خیابان جمهوری، ابتدای خیابان ملت رفت و آمد میکرد و دفتر کوچکی هم در آنجا داشت، پر از کتابهای قدیم و جدید که اکنون نمازخانه است. این ساختمان معماری ویژهای دارد و از اهمیت تاریخی برخوردار است.
از اینرو در یکی از تهرانگردیها به آنجا رفتیم و سندی را به آقای محسن هاشمی دادند که بیان میکرد مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز از سهامداران این کتابفروشی بوده است. از بالکن همین ساختمان در زمان فعالیت حزب ایران، دکتر محمد مصدق سخنرانی میکرد و آقای مهندس عزتالله سحابی در دهه هفتاد کلاسهای درس اقتصاد توسعه در آنجا برگزار میکرد.
علاقه و اعتماد مهندس سحابی به بسته نگار تا آنجا بود که بسیاری از امور مربوط به خود از نظارت بر شکل و محتوای کتابها تا حسابداری و امور مالی شرکت سهامی انتشار را تا بخش قابل توجهی به او میسپرد.
مدیر انتشارات و کتابفروشی شرکت سهامی انتشار آقای حسن محجوب، شخصیت دوست داشتنی و صاحب فکر و ذوق سلیم است که در کنار مرحوم شهید مطهری و آیتالله طالقانی و دکتر یدالله سحابی و دکتر کاظم یزدی و احمد آرام درست 60 سال پیش با چاپ کتابی با عنوان «خداپرستی و افکار روز» از مهندس بازرگان پایهگذار شرکت سهامی انتشار شد.
بسته نگار اغلب وقت خود را در شرکت انتشار به خواندن و نوشتن و رتق و فتق امور میگذراند؛ همکاران قدیمیاش میگویند تنها زمان اقامه نماز و غذا خوردن بود که او دست از کار میکشید. تألیفات او بیشتر به شرح و بسط نظرات، آرا و اندیشههای چهرههای ملی و مذهبی پرداخته است و نشان میدهد که او در مسائل نظری و فکری پیرو افرادی همچون بنیانگذاران و متولیان آن مؤسسه بوده است.
کتابفروشی سیروس که پیشترها در ناصرخسرو بود و سپس به شاه آباد آمد پاتوق دیگر مرحوم بسته نگار بود. اصغر آقا و احمد آقای افجهای صاحبان کتابفروشی سیروس از سال 1311 در چهارراه مخبرالدوله بودند و با خریداران کتاب از هر طبقهای و با هر سنی سلوک میکردند و برخی کتابخوانها یا حتی به اصطلاح کتاب بازها در این کتابفروشی قدیمی رفت و آمد و حساب دفتری داشتند و اگر کسی کتابی میخواست و تهیه آن دشوار بود برایش فراهم میکردند.
پدرشان هم در همین کار عمری گذرانده بود و از فرمانفرما، نفیسی و محمد رمضانی صاحب کلاله خاور خاطراتی داشت. هنوز ناشرانی هستند که جلسه آبگوشت صنف با حضور فرمانفرما در کتابفروشی آنها را بیان میکنند.
حاج محمد رمضانی پدربزرگ همین آقای علی رضا رمضانی مدیر موفق نشر مرکز است که در آن سالها هزینه سفر صادق هدایت به اروپا را با خرید امتیاز کل آثار او تأمین کرد که البته رقم چندانی هم نبود.
از مشتریان کتابفروشی سیروس، آقای محمود حکیمی نویسنده محبوب دوران کودکی نسل ما و عضو هیأت تحریریه نشریه مکتب اسلام بود که بعدها به نشریه نسل جوان نیز پیوست و همزمان به تدریس زبان انگلیسی در قم میپرداخت.
به هر حال این کتابفروشی موقعیت ویژهای داشت و عملاً مرکز بحث و گفتوگو میان اهل فرهنگ و کتاب تا دهههای پیش بود و این فرصت مغتنمی بود که گاهی بسته نگار از کیف حجیم خود، برگههای یادداشت را بیرون بیاورد و نکاتی بنویسد. بدون شک اگر آن یادداشتها باقی مانده باشد چیزهای ارزشمندی در آنها میتوان یافت که در کتابهای دیگر او نیست.
به هر حال آقای بسته نگار را میتوان از خادمان نشر کتاب به شمار آورد. کسی که داماد مرحوم آیتالله طالقانی بود و سالهایی را در زندان شاه گذراند و از ادامه تحصیل در رشته حقوق دانشگاه تهران بازماند و نمونه یک فعال سیاسی سلیم النفس دهههای 30 به بعد بود.
او در خواندن دقیق مطالب کتابها و بویژه روزنامهها و مجلهها مهارت خاص داشت و برخی از مطالب را انتخاب میکرد و حاشیه مینوشت؛ قسمتهای مهم نشریات را میبرید و با دیگران در میان میگذاشت.
یاد مرحوم آقای حسین شاه حسینی با آن قامت بلند و صوت رسا نیز گرامی باد که همین چندی پیش دعوت حق را لبیک گفت و از دوستان و همرزمان نزدیک آقای بسته نگار بود و برای نهضت ملی ایران یادگارهایی بر جا نهاد. او هم به نوعی از بازماندگان عیاران کهن سرزمین ما بود که در دولت مهندس بازرگان و دولت مرحوم رجایی معاون نخستوزیر و رئیس سازمان تربیت بدنی شد.
یاد همگی آنان، که برای سربلندی ایران تلاش کردند گرامی باد.
احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران