شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20 - ۱۰ شوال ۱۴۴۵
۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۰۰

نقطه عطف

سخنان استراتژیک رئیس جمهوری در جمع مسئولان ارشد دولت را می‌توان نقطه عطفی درتاریخ پنج ساله دولت ایشان برشمرد. او با دعوت همه مدیران ارشد خود از سراسر کشور، دستور بسیج همگانی برای اتخاذ تدابیر لازم در مقابل تهدیدات جدید را صادر کرد و با تشریح شرایط و مخاطرات پسابرجامی، فرصت‌های پیش رو برای مقابله با فشارهای خارجی و حل مسائل داخلی را تبیین کرد.
کد خبر: ۲۳۱۰۳۶
صرفه‌ جویی، تلاش مضاعف مدیران، پاسخگویی و شفاف‌ سازی و اهتمام به حل مسائل مهم کشور مانند تولید، اشتغال و فقرزدایی محورهای اصلی دستورات رئیس جمهوری خطاب به مدیران دولت بود.
در عین حال رفع اختلافات و همکاری بیشتر با سایر دستگاه‌ها و گروه‌های منتقد برای تحقق وحدت ملی به‌عنوان شرط لازم برای موفقیت در قبال تهدیدات امریکا و هم‌پیمانانش مورد توجه و تأکید ایشان قرار گرفت.
این رویکرد رئیس جمهوری و دستورات ایشان، در شرایط کنونی می‌تواند تدبیری سرنوشت‌ساز برای تقویت امید ملی باشد، مشروط به آنکه با اقبال همگانی مواجه شود. همان‌طور که ایشان تأکید کردند، انتظار می‌رود تحرکی محسوس و جدید در خود دولت آغاز شود و چنانچه این حرکت در سایر قوا هم مشاهده شود، بی‌گمان جامعه نجیب و فرهیخته ایران، با استقبال و همراهی خود آن را تکمیل و تقویت خواهند کرد.
به‌ نظر می‌رسد مهم‌ترین رخدادی که شرایط جدید اقتصادی و سیاسی ایران را در ماه‌های اخیر تحت تأثیر قرار داده است، خروج امریکا از برجام و تهدیدات بعدی آن کشور نسبت به تعاملات بین‌المللی ایران در عرصه اقتصادی و سیاسی است.
این تهدیدها اگر چه سابقه‌ای دیرینه دارد ولی به وضوح می‌توان مشاهده کرد که، تهدیدات جدید جریان افراطی حاکم بر کاخ سفید نسبت به منافع ملی ایران به شدیدترین مرحله خود رسیده است. در طول 40 سال گذشته، تقابل میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده فراز و نشیب‌هایی را طی کرده و اکنون با استقرار کامل تیم آقای ترامپ و خروج او از برجام به مرحله‌ای بسیار حاد رسیده است.
این گروه که از ابتدا موضعی رادیکال در سیاست خارجی داشتند، هیچ فرصتی را برای اتخاذ مواضع یکجانبه گرایانه نسبت به ایران و سایر کشورهایی که سیاست مستقلی در قبال امریکا دارند، از دست نداده‌اند.
توجیه آنان تأمین منافع امریکا است و در این مسیر منافع اقتصادی را مهم‌ترین اصل در تدوین استراتژی‌های خود می‌دانند. به‌عبارت دیگر آنان صراحتاً رشد اقتصادی امریکا را مقدم بر مصالح جهانی و حتی اعتبار امریکا در روابط بین‌الملل تلقی می‌کنند.
بنابراین از نظر هیأت حاکمه امریکا، نقض توافق‌های بین‌المللی مانند برجام یا بی‌اعتمادی جامعه جهانی نسبت به امریکا و ضعیف شدن اعتبار بین‌المللی آن کشور و حتی نارضایتی بخش مهمی از نخبگان و رسانه‌های امریکایی در افق تأمین منافع تجاری و اقتصادی سرمایه‌داران امریکایی، موجه شمرده می‌شود.
موضع‌گیری‌های یک سال گذشته آقای ترامپ و همکارانش به روشنی این موضوع را نشان داده و اثبات کرده است. بنابراین چشم‌انداز آینده اقدامات امریکا در تعامل با ایران کاملاً قابل پیش‌بینی است.
کاخ سفید تقابل تمام عیار با جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک کشور مستقل و ناهمنوا با امریکا را به‌عنوان استراتژی خود انتخاب کرده و تمام توان خود را در عرصه اقتصادی و دیپلماتیک در این مسیر به کار گرفته است.
تشدید تحریم‌ها، اعزام اعضای تیم ترامپ به کشورهای مختلف برای اعمال فشار بر آنان در جهت محدودسازی روابط و همکاری با ایران، اتخاذ مواضع سیاسی رادیکال و فعال‌سازی رسانه‌های همسو برای تقابل علنی با ایران نمونه‌هایی از اقدامات امریکا برای پیاده‌سازی این استراتژی است.
نکته مهم آن است که رئیس جمهوری امریکا با اتخاذ این مواضع خصمانه، مسأله ایران را برای خود تبدیل به یک موضوع حیثیتی کرده است، بنابراین اگر نتواند در این مسیر به نتیجه مطلوب دست یابد، شکست فاحشی در روابط خارجی برای او رقم خواهد خورد.
پس تردید نباید کرد که تیم ترامپ از هیچ کوششی برای تضعیف ایران در سطح ملی و بین‌المللی فروگذار نخواهند کرد و از همه امکانات بالفعل و بالقوه خود و همپیمانان برای تخریب روابط ایران با سایر ملل و بویژه ایجاد تلاطم در درون جامعه ایران بهره خواهند برد.
در این میان البته عنصر تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز، تدابیر ایران برای حفظ اقتدار و انسجام ملی است. تجربه چهل سال گذشته نشان داده است که هرگاه انسجام داخلی، وحدت ملی و اعتماد مردم به مسئولان از استاندارد بالایی برخوردار بوده، تهدیدات خارجی کارساز نبوده است. بالعکس، در فقدان اعتماد و انسجام، مخاطرات داخلی و تهدیدات خارجی پررنگ و اثرگذار شده است.
با این تحلیل، سخنان پرشور رئیس جمهوری را که همراه با تواضع ستودنی در برابر منتقدان، اتخاذ تدابیر روشن و قاطع برای مدیران و فراخوان وحدت و همدلی برای هم‌افزایی ملی است، باید نقطه عطفی برای خنثی‌سازی تهدیدات فراملی و تبدیل آن به فرصتی برای برون رفت از تنگناهای موجود و محتمل و تقویت روند توسعه و پیشرفت تلقی نمود.
تحقق این مهم مستلزم اقدامات یا اصلاحاتی است که به ارتقای اعتماد عمومی و مشارکت همگانی خواهد انجامید.
برخی از اهم این اقدامات عبارتند از: 1- جدیت و تلاش مضاعف: همانگونه که رئیس جمهوری تأکید کردند، مدیریت موفق شرایط کنونی مستلزم تلاش بیشتر مدیران کشور در قوا و سازمان‌های مختلف بویژه مسئولان ارشد است.
نتیجه این تلاش باید در تسریع فرآیندها، کاهش دوره بازدهی طرح‌ها و بویژه در تسهیل امور جاری و دسترسی بیشتر و بهتر مردم به مدیران در هنگام مراجعه به دستگاه‌های دولتی، قضایی، پارلمانی و سایر نهادها تجلی یابد.
2- پاسخگویی و شفافیت عملکردها: روابط عمومی‌ها به‌عنوان کانون پیوند دستگاه‌ها با افکار عمومی و رسانه‌ها، نقش مضاعفی در مدیریت شرایط بحران دارند. بنابراین در شرایطی که نیاز بیشتری به شفافیت عملکردها و پاسخگویی مدیران به افکار عمومی احساس می‌شود، باید حلقه اتصال مدیران با مردم قوی‌تر گردد تا اعتماد جامعه نسبت به صحت عملکردها و کارآمدی مدیران افزایش یابد.
بی‌گمان پاسخگویی مدیران دولتی، مقامات قضایی، نمایندگان مجلس، شخصیت‌های فرهنگی و مذهبی، چهره‌های نظامی و انتظامی و همه نخبگان رسمی به رفع شبهات و ارتقای منزلت اجتماعی خود آنان کمک کرده و اعتماد ملی را تقویت خواهد کرد.
3- مرجعیت رسانه‌های داخلی: همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان قوه قضائیه تأکید کردند با کار رسانه‌ای حرفه‌ای، هنرمندانه و جذاب، باید سطح اعتماد عمومی به قوه قضائیه و سایر قوا ارتقا یابد. انتظار عمومی از رسانه‌های داخلی بویژه رسانه‌های رسمی آن است که بتوانند پیوند میان مسئولان و مردم را تقویت کنند.
این امر بدون مرجعیت رسانه‌های داخلی میسر نمی‌شود و در صورتی رسانه‌ها محل رجوع و ارجاع خواهند بود که بتوانند براساس اصول صحت، دقت و سرعت و با بهره‌گیری از تکنیک‌های حرفه‌ای و هنری و فناوری‌های نوین به‌عنوان امین افکار عمومی، واقعیت‌های موجود را به شایستگی بازتاب دهند.
چنانچه رسانه‌های داخلی نتوانند قابلیت‌های فنی و حرفه‌ای خود را به روز کنند، یا به‌دلیل محافظه کاری یا تعصبات غیرحرفه‌ای اعتماد مخاطبان را از دست دهند، قهراً رسانه‌های بیگانه محل رجوع افکار عمومی خواهند شد. در این صورت، این رسانه‌ها نمی‌توانند به ایفای نقش و وظیفه خود بپردازند و بویژه در شرایط بحران محلی از اعراب نخواهند داشت.
بنابراین اقتضای وظیفه شناسی و تعهد رسانه‌های ملی آن است که با اتکا و تعهد به اصول حرفه‌ای، اعتماد مخاطبان و مرجعیت رسانه‌ای خود را احیا کنند و در شرایط ویژه‌ای که نیاز بیشتری به نقش‌آفرینی آنان است، به تعهدات خود عمل کنند.
همه این اقدامات موجب تقویت همدلی، اعتماد و هم‌افزایی خواهد شد و در این صورت است که چه بسا تهدیدات خارجی تبدیل به فرصت‌هایی برای تحرک جدیدی در شناسایی و بهره‌برداری بیشتر از ظرفیت‌های ملی و «نقطه عطفی» در پیشرفت ایران می‌شود.

سید‌ ضیا هاشمی مدیر عامل ایرنا
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار