شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20 - ۱۰ شوال ۱۴۴۵
۲۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۶

ترامپ و دیپلماسی شوک

تفسیرهای مختلفی درباره علل، زمینه‌ها و پیامدهای دیدار ترامپ و کیم وجود دارد. انجام چنین دیداری تابعی از ضرورت‌های موازنه قدرت منطقه‌ای است. مؤلفه‌های ساختاری نظام بین‌الملل نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری این دیدار داشته است.
کد خبر: ۲۲۷۲۷۹
اگر چین و روسیه مخالف توافق در حال ظهور بودند، طبعاً روند شکل‌گیری مذاکرات و موضوعات مندرج در آن با تغییراتی همراه می‌شد. روند موجود بیانگر آن است که الگوهای کنش سیاسی کشورهای منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ در حال تغییر است.
رهبران امریکا و کره شمالی مبادرت به تنظیم «توافق کلی و فراگیر» کردند. خلع سلاح هسته‌ای کره‌شمالی در‌برابر پایان دادن تحریم‌های اقتصادی را می‌توان موضوع اصلی توافق دانست.
به همان گونه‌ای که «کیسینجر» در سال 1971 و در زمانی که به‌عنوان مشاور امنیت ملی امریکا ایفای نقش می‌کرد، دیدار محرمانه‌ای را با مقام‌های چینی به انجام رساند و زمینه برای «توافق بزرگ» به وجود آمد. در آن دوران رهبران چین آمادگی لازم برای حل اختلافات امریکا - چین را دارا بوده و به این ترتیب زمینه برای سفر نیکسون به چین فراهم شد.
در شرایط موجود، پومپئو نقشی سیاسی، مشابهی با کیسینجر ایفا می‌کند. ترامپ درصدد است تا ساختار بین‌الملل و محیط منطقه‌ای را در شرایط «شوک سیاسی» قرار دهد. بنابراین از الگوهای حل مسالمت‌آمیز اختلافات بهره خواهد گرفت. این معادله بخشی از سیاست خلع سلاح مرحله‌ای کره شمالی خواهد بود.
هشدار سناتورهای امریکایی برای تحقق اهداف کامل و فراگیر در جهت خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی را می‌توان بخشی از چاشنی ساختاری جهت نشان دادن اراده سیاسی ترامپ دانست. اگر چه مذاکرات در 12 ژوئن 2018 انجام پذیرفت، اما هنوز معلوم نیست که این مذاکرات چه نتایج و پیامدهای عملی برای سیاست خارجی چین، کره شمالی و امریکا خواهد داشت.
اگر کیم جونگ اون از سازوکارهای مماشات استفاده کند، در آن شرایط موضوع پایان دادن به تحریم‌ها را فراموش خواهد کرد در حالی که کیم تلاش دارد تا ثمره دیپلماسی مقاومت و اقدام متقابل را در دستور کار قرار دهد.
ناچار خواهد بود تا خود را در شرایط پیروزی قرار دهد، در حالی که هیچ نشانه‌ای از اعتماد به نفس در چهره او مشاهده نمی‌شد، کیم نه تنها با شرایط «دیپلماسی قله‌ای» بیگانه بود، بلکه احساس می‌کرد که مذاکره و توافق همانند «توتم سیاسی» خواهد بود.
هم‌اکنون تابوی مصالحه کیم در برابر امریکا و فشارهای سیاست بین‌الملل تا حدی خدشه‌دار شده است. اگر کیم بتواند از طریق مصالحه و خلع سلاح هسته‌ای اهداف سیاسی و اقتصادی خود را در راستای «عادی سازی روابط با سیاست جهانی» و «غیر امنیتی‌سازی کره شمالی» فراهم آورد، نتایج مثبتی برای امنیت منطقه‌ای خواهد بود.
در حالی که الگوی مبتنی بر سیاست قدرت دونالد ترامپ چالش‌های بیشتری را برای آینده سیاسی منطقه ایجاد خواهد کرد.
گذار از بحران از طریق «دیپلماسی قله‌ای» ممکن است با برگشت‌پذیری همراه شود در روند دیپلماسی قله‌ای، رهبران سیاسی مسئولیت مذاکرات را عهده‌دار می‌شوند اگرچه کره شمالی اهداف و مراحل متفاوتی را آزموده، اما نیل به موفقیت در راستای اهداف تعیین شده، اصلی‌ترین داور سرنوشت کره شمالی خواهد بود.
واقعیت آن است که جنگ سرد هیچ‌گاه تداوم تاریخی نخواهد داشت. هم‌اکنون کره شمالی و امریکا از وضعیت جنگ سرد، وارد مرحله «صلح سرد» شده‌اند. صلح سرد نیازمند دستاوردهای دیپلماتیک است. دستاورد دیپلماتیک باید ملموس باشد.
اگر تحریم‌های امریکا و شورای امنیت علیه کره شمالی ادامه پیدا کند، در آن شرایط امکان بازگشت جنگ سرد وجود خواهد داشت. هرگاه روندهای بحرانی در شرایط بازگشت و اعاده قرار گیرند، در آن مرحله امکان تصاعد بحران وجود خواهد داشت. در مذاکره 12 ژوئن 2018 نه تحریم‌ها برداشته شد و نه خلع سلاح هسته‌ای کره انجام گرفت.

ابراهیم متقی کارشناس روابط بین‌الملل
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار