به گزارش خبرگزاری تسنیم، یک اندیشکده آمریکایی با حمله به اظهارات و دیدگاههای اوباما در خصوص عدم مداخله در سوریه، وی را به باد انتقاد گرفت. آنچه که مشخص است
اندیشکده شورای روابط خارجی در گزارشی به قلم «الیوت آبرامز» نوشت: طی دو سال گذشته، بسیاری از افرادی که خواستار مداخله امریکا در سوریه شده بودند (از جمله خود من)، به نامهای مختلفی خوانده شدند، مثلاً: نومحافظهکاران، آرمانگرایان خطرناک، ماجراجویان، احمقهایی که تجربیات عراق را فراموش کردهاند، و چیزهای دیگر. اما اخیراً زنگ خطرها در مورد تحولات سوریه به صدا در آمده است و شیوه مدیریت این اوضاع توسط دولت «اوباما» هر روز بیشتر از جانب گروههای موسوم به «دوراندیشان» یا طرفداران «اوباما» یا مخالفان مداخله مورد انتقاد قرار میگیرد («دیوید ایگناتیوس» نمونه خوبی از این افراد است).
*خطر هستهای شدن ایران، یکی از دلایلی است که غرب باید قاطعانه در سوریه مداخله نماید
«اکونومیست»، مجله خبری بریتانیایی، در مقالهای کوبنده با عنوان «آیا میتوان ایران را متوقف ساخت»، بدین شکل استدلال مینماید: خطر روزافزون هستهای شدن ایران، یکی از دلایلی است که غرب باید قاطعانه در سوریه مداخله نماید، و این کار را نه تنها با مسلح ساختن شورشیان، بلکه همچنین با ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع به انجام رساند. این کار آقای «اسد» را از مؤثرترین سلاح خود (بمبهایی که از هواپیماها افکنده میشوند) محروم خواهد ساخت و به شورشیان اجازه خواهد داد پایگاههایی نظامی درون سوریه تأسیس نمایند. این روزنامهها بارها در مورد انجام این کار به دلایل بشردوستانه استدلالهایی ارائه کرده است؛ اما نفوذ رو به رشد ایران را دلیل دیگری برای مداخله دانسته است، چرا که سلطهگری کشوری که موجودیت اسرائیل را زیر سؤال میبرد، در راستای منافع غرب نیست.
*حال که قدرت ایران در حال افزایش است، زمان عقبنشینی از خاورمیانه نیست
غرب هنوز هم از نفوذ اقتصادی و نظامی برای تحت تأثیر قرار دادن رویدادها در منطقه برخوردار است. حال که قدرت ایران در حال افزایش است، زمان عقبنشینی از خاورمیانه نیست.
ممکن است مدافعان دولت «اوباما» چنین استدلال کنند که با توجه به تلاش بیوقفه «کری»، وزیر امور خارجه، در امور مرتبط با مذاکرات اسرائیل-فلسطین، نمیتوان این شرایط را عقبنشینی تفسیر کرد. اما اینها مسائلی فرعی است، حقیقت اصلی در مورد اوضاع امروزی منطقه، بهره بردن ایران از قدرتهای خام و تازهکار سوریه، با پشتیبانی روسیه است. برای مقابله در برابر آن قدرت نظامی، که متشکل از نیروهای اعزامی ایران و حزبالله در سوریه است، شاهد گفتمانها و تصمیم اخیر امریکا در مورد مسلح ساختن شورشیان هستیم (که البته توسط یک مقام سطح سه از شورای امنیت ملی اعلام شده است، و نه توسط رئیس شورا یا معاون او، یا مشاور امنیت ملی یا معاون مشاور امنیت ملی). اما آنها را باید با چه تسلیحاتی مجهز کرد؟ چه زمانی باید این کار را انجام داد؟ مقامات کاخ سفید از صحبت در مورد این مسائل خودداری کردند. نظرات رئیس جمهور در برابر «چارلی رز» در تاریخ 17 ژوئن، نشان داد که مسئله سوریه فوریت چندانی برای وی ندارد، و این گفتگو بیشتر به بررسی دلایل پیچیده شدن موضوع، و این که چرا باید منتقدان را ساکت کرد، تخصیص یافت.
*دلایل اوباما برای اینکه چرا نباید برای درگیر شدن در جنگی دیگر در خاورمیانه شتاب کنیم
رئیس جمهور چنین گفت: حرف من این است که، شما در اتاق وضعیت نبودهاید که اطلاعات موجود را بررسی کنید، مستقیماً با افراد نظامی ملاقات کنید و بپرسید که همه گزینههای موجود چه مواردی هستند، سپس تمامی پیامدهای آنها را مورد بررسی قرار دهید و متوجه شوید که مثلاً، اگر یک ناحیه پرواز ممنوع ایجاد نمایید، ممکن است در واقع موفق به حل مشکل منطقه نشوید. یا اگر یک دالان هوایی انساندوستانه ایجاد نمایید، نه تنها به متوقف ساختن ورود هواپیماها به آن دالان، بلکه به جلوگیری از ورود موشکها به آن نیز متعهد شدهاید؟ و اگر چنین است، آیا بدین معنی است که باید جنگافزارها را از دمشق خارج کنید؟ و آیا پس از آن آماده بمباران دمشق هستید؟ اگر تلفات غیرنظامی وجود داشته باشد چه خواهد شد؟ و آیا ما از تمامی تأسیسات تسلیحات شیمیایی درون سوریه نقشهبرداری کردهایم که مطمئن باشیم بمبی روی یکی از تأسیسات شیمیایی نخواهیم انداخت و موجب انتشار سلاحهای شیمیانی و کشته شدن غیرنظامیان نخواهیم شد؟ چون حفظ جان غیرنظامیان دقیقاً همان کاری است که قصد انجام آن را داریم. تا زمانی که وارد چنین بحثها و گفتمانهایی نشده باشید، درک پیچیدگی اوضاع و این که چرا نباید برای درگیر شدن در جنگی دیگر در خاورمیانه شتاب کنیم، برای شما دشوار خواهد بود.
*کارشناس شورای روابط خارجی: حرفهای اوباما بیمعنی است!
این حرفها بیمعنی است. این ادعا که حتماً باید در اتاق وضعیت باشیم تا بتوانیم شرایط سوریه را درک کنیم، این پرسش را پیش میآورد: آیا سناتور «اوباما» هم چون به چنین شرایطی (حضور در اتاق وضعیت) دسترسی نداشت، نمیتوانست نظرات و عقاید خود در مورد جنگهای عراق یا افغانستان را بیان کند؟ و در مورد حرف ایشان در خصوص این که «نباید برای درگیر شدن در جنگی دیگر در خاورمیانه شتاب کنیم»، باید یادآور شوم که جنگ سوریه اکنون به سومین سال خود رسیده است. دو سال، زمانی کافی برای هر دولتی است که بتواند طی آن سیاستهای خود را تعیین کند.
*تضاد دیدگاههای شورای روابط خارجی و شورای اتلانتیک با اوباما
آیا «درک پیچیدگی اوضاع برای شما دشوار است؟» پس آن چه را که «فرد هاف» در این باره نوشته است مطالعه نمایید. «هاف» اکنون در شورای آتلانتیک بوده و از مقامات سابق ارتش امریکاست و سالها یکی از استراتژیستهای کلیدی دولت اوباما در خصوص مسائل سوریه بوده است. مطالعه مقاله «سوریه: هفت پرسش و پاسخ در مورد مداخله نظامی» نقطه خوبی برای آغاز است، و «هاف» پس از ترک کردن سمت دولتی خود، به طور مرتب مطالبی را در مورد سوریه نوشته است. این حرف رئیس جمهور یعنی این که شخصی مانند «هاف»، یا بقیه ما که مسائل سوریه را از نزدیک دنبال میکنیم (از جمله سناتورها، اعضای کنگره، مقامات سابق، و روزنامهنگاران)، نادانتر و ناآگاهتر از آن هستیم که بتوانیم در این باره اظهار نظر کنیم؛ و این حرف بسیار توهینآمیز است.
اگر این بهترین دفاعی است که او میتواند از سیاستهای دولت خود ارائه کند، جای تعجب نیست که تعداد منتقدان وی روز به روز بیشتر میشوند. مجله اکونومیست یک استدلال منطقی در مورد سیاست سوریه ارائه داد. رئیس جمهور نمیتواند تنها با واکنشی زودرنجانه و کژخلقانه به این نظریه پاسخ دهد و چنین استدلال نماید که فقط افراد درون اتاق وضعیت از آگاهی و دانش کافی برای تصمیم گیری و اظهار نظر در این زمینه برخوردارند.