جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19 - ۹ شوال ۱۴۴۵
۰۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۱

رسانه ها و فرهنگ سازی مالیاتی

رسانه ها بخش عمده ای از فضای ارتباطی افراد را تشکیل می دهند،هر روزه مخاطبان یا کاربران بخش قابل توجهی از اوقات خود را به آنها می گذرانند، با شخصی شدن وسفارشی شدن رسانه ها روز به روز حضور آنها در زندگی مخاطبانشان بیشتر می شود،در حال حاضر شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی تا عمیق‏ترین وخصوصی ترین لایه های زندگی افراد پیش رفته اند، بسیاری کاربران روز خود را با خواندن مطالب این رسانه‏ ها شروع می کنند و قبل از خواب نیز با مطالعه آنها به پایان می رسانند، این بیانگر قدرت نفوذ رسانه ها در زندگی افراد است.
کد خبر: ۲۲۴۳۲۰
به گزارش ایران اکونومیست؛ رسانه ها بخش عمده ای از فضای ارتباطی افراد را تشکیل می دهند،هر روزه مخاطبان یا کاربران بخش قابل توجهی از اوقات خود را به آنها می گذرانند، با شخصی شدن وسفارشی شدن رسانه ها روز به روز حضور آنها در زندگی مخاطبانشان بیشتر می شود،در حال حاضر شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی تا عمیق‏ترین وخصوصی ترین لایه های زندگی افراد پیش رفته اند، بسیاری کاربران روز خود را با خواندن مطالب این رسانه‏ ها شروع می کنند و قبل از خواب نیز با مطالعه آنها به پایان می رسانند، این بیانگر قدرت نفوذ رسانه ها در زندگی افراد است.

اما رسانه ها با فرهنگ چه کار می کنند؟رسانه ها از یک طرف انعکاس دهنده زندگی روزمره و در ارتباط با فرهنگ عمومی هستند و از طرف دیگر محملی محسوب می شوند که پیام ها را می‏ رسانند وبه خلق معانی فرهنگی مبادرت می‏ ورزند.فرهنگ چارچوب یا زمینه ای است که در آن شیوه گویش، پوشش مردم، شیوه تهیه ومصرف، شیوه تقسیم زمان وفضا، شیوه گسترش واجتماعی کردن ارزش ها وشیوه زندگی روزمره شکل می گیرد.

حال اگر بخواهیم برای درک بهتر فرهنگ آن را لایه بندی ومقوله بندی کنیم به شش لایه مرتبط با هم می رسیم که عبارتند از :باورها، ارزش ها،هنجارها،نمادها واسطوره ها، آیین و آداب ورسوم و فناوری ها، مهارت ونوآوری ها.سه لایه نخست هسته وسه لایه دیگر پوسته فرهنگ هستند.

رسانه ها در مقوله فرهنگ سازی عمدتا می توانند روی لایه های بیرونی فرهنگ تاثیر بگذارند و اثر گذاری روی لایه های درونی تر فرهنگ دشوارتر و مستلزم اراده تعامل وهمکاری ساختارها ونهادهایی فراتر از رسانه هاست.

اگر مالیات را موضوعی برای فرهنگ سازی در نظر بگیریم نیز به این شکل است. اگر بخواهیم بدانیم هسته های درونی فرهنگ مالیاتی چگونه شکل گرفته و چه باورها وارزش هایی در در مورد مالیات وجود دارد باید به گذشته رجوع کنیم.

تا قبل از استقرار نظام مالیاتی مدرن در ایران در دوره مشروطه، عمدتا روش های مالیاتی مانند دریافت هدایا وخراج از سرزمین های تحت کنترل،مالیات از املاک و مستغلات، مالیات‌های شرعی مانند زکات و خمس، حقوق گمرکی، مالیات اغنام و احشام‌ و.. رواج داشت.

هرچند در برخی دوره ها مالیات ستانی مبتنی بر عدالت وانصاف بوده است ولی غالبا این شیوه ها چندان به عدالت نزدیک نبوده ودلبخواهی وسلیقه ای بوده و در نتیجه ارزش ها وباورهای منفی در مورد مالیات ایجاد می کند که می‏تواند نسل به نسل منتقل شود.

پس از مشروطه نیز علیرغم ایجاد نظام مالیاتی مدرن، مقاومت ها وتصورات وباورهای منفی در خصوص مالیات، نظام مالیاتی را ناکارآمد کرد. با اینکه امروزه آنچه به نام فرهنگ مالیاتی در جامعه وجود دارد، تغییر کرده است ولی هنوز بخش هایی از تصورات وارزش ها وتفکرهای منفی وضد مالیاتی نیز در فرهنگ عمومی وجود دارد.

برای فرهنگ سازی مالیاتی باید به این مسئله توجه کرد،رسانه ها به تنهایی نمی توانند این لایه های درونی فرهنگ را تغییر دهند، درکنار آموزش شهروندان در نظام آموزشی، سازمان ها ونهادهای مدنی رسانه ها می توانند به تثبیت وتحکیم آنها کمک کنند.

وقتی نظام آموزشی به فرد یاد داد فرار از مالیات ضربه زدن به دیگران وسوء استفاده از منابع عمومی است، رسانه ها می توانند این باور را در قالب فیلم وسریال وسایر محتواها تثبیت کنند.

از طرف دیگر رسانه ها می توانند با همکاری نهادها ومراکز تحقیقاتی، ضد فرهنگ ها ،ارزش ها و باورهای منفی در مورد مالیات را شناسایی کنند و آنها را نقد کنند.

در خصوص لایه های بیرونی فرهنگ رسانه ها وسعت عمل بیشتری دارند، ساخت نمادها وشخصیت های که به توسعه فرهنگ مالیاتی یاری رساند شیوه ای موثر است.

طبیعتا کارآفرین یا تولید کننده ای که محصول یا خدماتی ارائه می کند ودر عین حال مالیات خود را پرداخت می کند وبه رفاه عمومی کمک می کند نماد وچهره ای ارزشمند است که شایسته تقدیر است.مفهوم هایی مانند مالیات، فرار مالیاتی، عمل به تکالیف قانونی خود اظهاری و.. را می توان به نمادهای قابل درکی برای مخاطبان تبدیل کرد.

در خصوص آیین ها و آداب نیز می توان گفت: آداب وآیین های مبتنی بر همکاری،یاری رساندن ومشارکت در فرهنگ عمومی وجود دارد که پتانسیل های کافی برای فرهنگ سازی مالیاتی دارند.

آموزش در خصوص مالیات نیز عرصه ای است که رسانه ها به آن کم توجهی کرده اند، وقتی شهروندان به تکالیف وحقوق خود آگاه باشند، همدلی ومشارکت بیشتری در خصوص مالیات خواهند داشت، ساده سازی و به تصویر درآوردن قوانین ومقررات مالیاتی در قالب های رسانه ای می تواند به این مسئله کمک کند.

فرهنگ سازی مالیاتی محدود به رسانه های محیطی وجمعی نیست، بلکه رسانه های اجتماعی وپیام رسان های اینترنتی نیز می توانند در این فرایند سهیم باشند،گروهها ،کانالها وافراد سرشناس یا سلبریتی ها همانگونه که در مسائل و دغدغه های عمومی مانند محیط زیست، مدیریت شهری ومسائل فرهنگی وهنری صحبت می کنند می‏تواند مالیات را به مثابه مسئله ای اجتماعی ودر پیوند با رفاه اجتماعی در کانون بحث وگفتگو قرار دهند و ظرفیت های رسانه های اجتماعی را برای مشارکت شهروندان بکارگیرند.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار