جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۲۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۷

ضرورت مشارکت درپرداخت مالیات

از آنجائی که مالیات یکی از مهمترین منابع تامین کننده درآمد دولتها محسوب می گردد می تواند تکیه گاه مطمئنی نیز برای دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی واقع گردد، بنابراین دولتها برای اداره امور کشورها نیازمند منابع مالی متعددی هستند تا بدان وسیله بتوانند به مردم خدمت کرده و مشکلات مختلف جامعه را حل و در حفظ و حراست از شئون مردم، تربیت و رشد استعدادها، سلامتی جسم انسانها و غیره اقدام نمایند.
کد خبر: ۲۱۴۶۹۰
به گزارش ایران اکونومیست؛ از آنجائی که مالیات یکی از مهمترین منابع تامین کننده درآمد دولتها محسوب می گردد می تواند تکیه گاه مطمئنی نیز برای دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی واقع گردد، بنابراین دولتها برای اداره امور کشورها نیازمند منابع مالی متعددی هستند تا بدان وسیله بتوانند به مردم خدمت کرده و مشکلات مختلف جامعه را حل و در حفظ و حراست از شئون مردم، تربیت و رشد استعدادها، سلامتی جسم انسانها و غیره اقدام نمایند.

از این رو در سالهای اخیر کلیه کشورها تلاش می کنند که برای تامین هزینه های جاری خود سهم بیشتری را به مالیات اختصاص دهند.با افزایش توسعه و پیشرفت جوامع بشری و نقش موثر و فزاینده دولتها در تأمین نیازهای اساسی جامعه، تأمین منابع مالی به منظور نیل به اهداف توسعه ای در اولویت کاری دولتها قرار گرفته که یکی از اصلی ترین منابع تأمین کننده حوائج مالی دولتها مالیات است که از منایع مختلف با توجه به شرایط اقتصادی کشورها از فعالان اقتصادی براساس قوانین موضوعه و مدرن هر کشور اخذ می گردد.

تامین این هزینه ها یا از طریق منابع تحصیل درآمد (منابعی که بهره برداری از آنها تاثیری در ازدیاد بدهی دولت نداشته و وجوه حاصله از این منابع قدرت مالی دولت را جهت انجام وظایف و مسئولیتهای مختلف افزایش می دهد.) و یا از طریق قرض ممکن می گردد.

اما از آنجائیکه قرض میزان تعهدات دولت را افزایش می دهد نمی توان آنرا بعنوان درآمد تلقی نموده و مورد استفاده قرار داد از طرف دیگر منابع تحصیل درآمد به دو دسته قابل تقسیم است.

1) درآمدهای مالیاتی که شامل کلیه درآمدهایی که از طریق انواع مالیاتها و عوارض موضوعه و براساس مقررات و قوانین مربوط به حیطه وصول در می آید.

2) درآمدهای غیر مالیاتی مانند منابع سرمایه گذاری ها و عملیات بازرگانی دولت، درآمدهای اداری از قبیل جرائم، هدایا و کمکهای بلاعوض و درآمد حاصل از فروش و بهره برداری اموال دولتی و منابع طبیعی در ادوار گذشته بعلت محدودیت وظایف و مسئولیت دولتها، هزینه ها محدود بود و درآمد دولت از محل املاک دولتی و اخذ مالیات تکافوی آن هزینه ها را می نمود اما بتدریج با توسعه و گسترش وظایف دولتها نیاز به منابع درآمدی بیشتری احساس گردید که با توجه به آنچه که قبلا اشاره شد بهترین منابع درآمدی برای دولتها "مالیات" می باشد. با بررسی و مطالعه مطالب فوق می توان به این نتیجه دست یافت که مالیات یکی از اجزای اصلی منابع درآمدی دولت را تشکیل می دهد.

لذا نقش و اهمیت مالیات بر هیچ کس پوشیده نیست زیرا بسیاری از کشورها به علت اتکاء و وابستگی بیش از حد به یک محصول و منبع خاص (نفت، شکر، قهوه و...) متحمل آثار و تبعات ناگواری شده اند.

بدین ترتیب که قیمت جهانی اینگونه محصولات در اثر مداخله دولتهای استکباری و سیاستهای آنان با افت شدیدی مواجه گردیده که بالطبع اثرات سوئی بر اقتصاد آنها وارد نموده است، لذا این کشورها نیز که تا این زمان برای مالیات اهمیت چندانی قائل نبودند، تصمیم گرفتند که با تهیه و تدوین قوانین مالیاتی خویش سعی نمایند تا آنجا که می توانند سهم درآمدهای مالیاتی را در ساختار بودجه کشور افزایش دهند.

در کشور ما نیز در سالهای اخیر این سیاست روی میز کار دولت قرار گرفته و همه ساله در تهیه لایحه بودجه سعی شده است که سهم درآمدهای مالیاتی را نسبت به سال قبل افزایش یابد تا از این طریق مالیات بتواند جایگزین درآمدهای نفتی گردد.

بنابراین نظام مالیاتی با اتخاذ روشها و شیوه های گوناگون باید به نحوی عمل کند که مشارکت آحاد جامعه در پرداخت داوطلبانه و بموقع مالیات افزایش یابد.

یکی از شاخص های اصلی توسعه مشارکت مردم، وجود فرهنگ مالیات است.متاسفانه فرهنگ پرداخت مالیات در فرهنگ اجتماعی ایران جا نیفتاده است، که این موضوع می تواندریشه در مسایل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی و غیره داشته باشد که شکل گرفتن این باورهاموجب عکس العمل مردم در مقابل نظام مالیاتی می شود.

به عبارتی دیگرفرهنگ مالیاتی مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش وعکس العمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی است . این طرز تلقی به طور قطع با یک قانون مناسب و نیز عملکرد مامورین مالیاتی در بکار گیری ومراجعه با مودیان نقش اساسی دارد.

 مسلم است فرهنگ مالیاتی متاثر از فرهنگ عمومی جامعه است وچگونگی روابط مردم یک جامعه متاثر از عوامل عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و…….آن جامعه می باشد پس لازم است با گسترش فرهنگ مالیاتی در سطح جامعه و شناسایی اهمیت آن در توزیع درآمد و ایجاد عدالت اجتماعی و از میان بردن فاصله‌های طبقاتی، مالیات جایگزین پول نفت شود.

 افزون بر آن، باید بسترهایی بوجود آید تا مالیات‌دهی جزو وظایف و تکالیف مهم آحاد جامعه تلقی و این باور عمومی نهادینه شود که مالیات صرف امنیت و رفاه اجتماعی، احداث مراکز درمانی و کارهای عمرانی و زیربنایی می‌شود و مردم خود از مزایای آن بهره‌مند خواهند شد.
نظر شما در این رابطه چیست