جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۷

من پشیمانم، تو پشیمانی، آنها خوشحالند!

من پشیمانم، تو پشیمانی، آنها پشیمانند. نهضت پشیمانی از رای به روحانی این روزها به شدت فراگیر شده است. حق هم دارند. بالاخره زندگی سخت شده است. به معنای واقعی کلمه آینده بسیاری از مردم شده است نان شب.
کد خبر: ۱۸۹۶۰۲
حق هم دارند روحانی هنوز نتوانسته است بخش اعظمی از شعارهای خود را محقق کند. مردم چشم به راه گشایش‌های بزرگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هستند. گشایش‌هایی که هنوز اتفاق نیفتاده است.
 
به نظر می‌رسد تیم همراه رییس جمهور نمی‌تواند پابه‌پای شعارهای انتخاباتی او بیاید. آنها نه وسط کار نه بلکه همین ابتدای مسیر دولت دوازدهم کم آورده‌اند.
 
من هم بسیاری از نقدهای مطرح شده به روحانی را قبول دارم اما مانند برخی نمی‌توانم پشیمان باشم. چون می‌دانم روحانی چگونه به سرکار رسید و چه کشوری را تحویل گرفت.
 
ایران بعد از احمدی نژاد به مثابه ایرانی جنگ زده بود. این را من نمی‌گویم. هاشمی رفسنجانی می‌گفت که خود دولتی را تحویل گرفت که میراث دار جنگ 8 ساله بود. او شرایط دولت روحانی را از دولت خود سخت تر می‌دانست.
 
روحانی با ایرانی سروکار داشت که ناگهان از زمین مسطح به دره‌ای عمیق افتاده بود. او در چهارسال اول تلاش کرد ایران را از دره خارج کند. تا حدودی نیز موفق بود.بگذارید بگویم ایران قبل از روحانی چگونه ایرانی بود.
 
ایران قبل از روحانی با مشکلات بی‌شمار اقتصادی حاصل از تحریم‌ها روبرو بود. بخش های صادرات نفت، تجارت و مبادلات بانکی ایران زیر ضربات شدید تحریم ها در حال نابودی بود. پول‌های ایران بلوکه شده بود و حتی در برخی موارد ایران مجبور بود مانند دوران قبل از اختراع پول مبادله کالا با کالا انجام دهد. مثلا نفت بدهد و برنج بگیرد. اوضاع ایران شبیه دوره نفت در برابر غذای صدام شده بود. ایران نفت صادر می کند و به جای پول آن کالا دریافت دریافت می کرد. صادرات نفت ایران نیز گام به گام در روند کاهشی به سمت صفر شدن حرکت می کرد.
 
میزان نقدینگی ایران به پایین تر سطح خود رسیده بود. این یعنی حتی پرداخت حقوق به کارمندان دولت و یارانه‌ها به خطر افتاده بود.روحانی توانست به هر وسیله‌ای از جمله برجام این مشکلات بزرگ را تا حدودی حل کند.
 
اگر در سال 92 شرایط کشور اینگونه رقم نمی‌خورد و روحانی با حمایت اصلاح طلبان به قدرت نرسیده بود، معلوم نبود چه سرنوشتی انتظار ایران و ایرانی را می‌کشد.ایران حالا در حال نزدیک شدن به دورانی است که هنوز احمدی نژاد سرکار نیامده بود. دورانی که در سپهر سیاست ایران به دولت اصلاحات معروف بود.
 
حالا تقریبا پاهای ایران روی زمین است. این خود دستاورد بزرگی برای روحانی است. شرایط کشور عادی شده است و در شرایط عادی، مسئله‌ای همچون پشیمانی ایجاد می‌شود.  
 
بسیاری از مردم هنوز از مشکلات کشور خبر ندارند. هنوز نمی‌دانند دولت در برابر چه سدی از مشکلات قرار دارد. این که مردم نمی‌دانند مشکل مردم نیست مشکل دولت و شخص رییس جمهور است.
 
یکی از مشکلات بزرگ روحانی این است که با مردم زیاد سخن نمی‌گوید. رییس جمهور در این شرایط که مردم در مورد بودجه و عملکرد او سوال دارند باید به طریق مختلف سخن بگوید. روحانی نه صد روز یک بار بلکه هر هفته باید به تلویزیون بیاید و با مردم حرف بزند.
 
بیایید فراموش نکنیم. امروز به راحتی می‌توانیم به خاطر بودجه‌ای که دولت به مجلس ارائه داده است، روحانی را نقد کنیم و حتی بگوییم پیشمانیم. روزی روزگاری بسیاری از مردم نمی‌دانستند کدام دستگاه و کدام نهاد چقدر بودجه می‌گیرند و این بودجه‌ها را صرف چه کاری می‌کنند. امروز به واسطه شبکه‌های اجتماعی بسیاری از اخبار در اختیار مردم قرار دارد.
 
ما همه به روحانی نقد داریم. نقدمان هم جدی است. اما هیچگاه از رای به روحانی پیشمان نمی‌شویم. پشیمانی ما یعنی عدم شرکت در انتخابات. عدم شرکت ما در انتخابات یعنی روی کار آمدن کسانی که ایران را به ته دره انداختند.تا می‌توانیم روحانی را نقد کنیم. اصلا به او رای دادیم که بتوانیم نقدش کنیم. به او بگوییم اشتباه می‌کند. بلند هم بگوییم، داد بزنیم. اما پشمیان نشویم.

ما یک مسیر را انتخاب کردیم که به نظر می‌رسد مسیری درستی است. راهی که در زمان دولت اصلاحات نیز آن را طی کردیم. شاید راننده‌ای اشتباه کنند اما این اشتباه بدین معنا نیست که مسیر اشتباه است.  باید کمک کنیم کشور دوباره از این مسیر خارج نشود.

آنهایی که ایران را از مسیر خود خارج کردند امروز از برخی پشیمانی‌ها خوشحال هستند. چون می‌دانند پشیمانی ما یعنی عدم شرکت در انتخابات. عدم شرکت در انتخابات یعنی بازهم به قدرت رسیدنی آنها.
 
شاید روحانی در برخی جاها اشتباه کرده باشد اما حق نداریم از مسیری که رفته‌ایم پشیمان باشیم و ناامیدی را تزریق کنیم.
 
منبع: عصر ایران
نظر شما در این رابطه چیست