جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۴

توازن استراتژیک در خاورمیانه

گذر از دوران موسوم به «جنگ سرد» و پایان توازن استراتژیکی که بر اساس مقتضیات آن دوران بر جهان و نیز خاورمیانه حاکم بود، پیچیدگی‌های چند وجهی را بر معادلات امروز حاکم کرده است.
کد خبر: ۱۸۵۷۳۵
چنان که بسیاری از کشورها با بحران هویت و تعریف جایگاه خود در نظام پس از جنگ سرد مواجه شده‌اند و بخشی از تحولات روی داده در جهان و بخصوص خاورمیانه حاصل این دوره گذار بوده است.
دوره گذاری که عراق، لیبی، سوریه، یمن و افغانستان در کنار عوامل مؤثر داخلی تا حدود زیادی قربانیان آن بوده‌اند. اما امروز خاورمیانه در حال گذر و رسیدن به توازن استراتریک مجدد است و در چنین فضایی رقص شمشیر و طبل جنگ را نباید چندان جدی گرفت.
بحران میان تهران و ریاض به جنگ مستقیم منجر نخواهد شد، مگر آنکه معادلات منجر به توازن استراتژیک در منطقه بشدت تغییرکند. خارج از این احتمال درگیرها و جنگ‌ها در مناطق و حوزه‌های نفوذ، کماکان نیابتی خواهد بود.
واقعیت منطقه وجود ایران، ترکیه، مصر و عربستان به عنوان قدرت‌های اصلی و پایدار خاورمیانه است که جایگاه و قدرت‌شان در نظام بین‌الملل حاصل معادلات گذرا نبوده و نیست بلکه بر پیشینه تاریخی و دولت‌داری ویژه آنها متکی است.
بر همین اساس خاورمیانه اگرچه دوران بسیار سخت و خطرناکی را طی می‌کند اما اگر عقلانیت برخاسته از منطق متکی بر منافع متقابل بتواند کشورها را به سوی برقراری روابط متوازن سوق دهد، بازگشت ثبات استراتژیک و در نتیجه آن صلح و توسعه هدفی دور در این منطقه پیچیده نخواهد بود.
تأثیر تعامل بازیگران فرامنطقه‌ای نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. بازگشت روسیه به خاورمیانه و ابتکار عمل آنها برای صلح در سوریه با همراهی ایران و ترکیه با سکوت یا پذیرش امریکا همراه بوده است و در صورت موفقیت خاورمیانه را در شیبی آرام به سوی برقراری ثبات استراتژیک نزدیک می‌کند.
علاوه بر آنکه با توجه به ابعاد فاجعه بحران در یمن، اگر ابتکارات و تجربه ورود روسیه به سوریه با موفقیت همراه شود، می‌تواند درباره بحران یمن نیز تکرار شود.
با وجود اختلافات، نه واشنگتن و نه مسکو در خاورمیانه اجازه تسلط یک قدرت منطقه‌ای بر قدرت دیگر و برهم خوردن موازنه استراتژیک را در این منطقه نخواهند داد. هر چند قدرت برتر شدن در خاورمیانه برای هریک از قدرت‌های چهارگانه ایران، ترکیه، مصر و عربستان یک رؤیاست، اما کشورهای خاورمیانه باید از راهبرد قدرت منطقه‌ای عبور و به سمت راهبرد منطقه قوی‌تر حرکت کنند.
راهبردی که از سوی دولت ایران در سال‌های اخیر بارها مورد تأکید قرار گرفته است و شایسته است که همه این کشورها در این فرصت با آن همراه شده و برای رسیدن به آن تلاش کنند.
زیرا منطق منطقه قوی‌تر، ضمن پایان دادن به رقابت‌های مخرب، بزرگترین عامل رسیدن به توازن استراتژیک بوده و می‌تواند تضمینی برای حرکت خاورمیانه به سوی ثبات، صلح و توسعه باشد.
خاورمیانه نیاز دارد که امنیت و توسعه به مفهومی همگانی و همه‌گیر در آن تبدیل شود و کشورهای منطقه امنیت و توسعه دیگری را امنیت و توسعه خود بدانند. در تعاملی ایجابی میان این خاورمیانه و نظام جهانی، گام برداشتن قدرت‌های منطقه در مسیر همکاری و برقراری تعادل و موازنه استراتژیک، می‌تواند صلح و توسعه را به ارمغان آورد.
رویکردی که به نحوی در بازگشت روسیه به معادلات خاورمیانه قابل ملاحظه است. زیرا اگر چه مسکو در عین رعایت برخی از ملاحظات کشورها، منافع کلان خود با امریکا را در تحولات مد نظردارد اما واقعیت آن است که مذاکرات آستانه که مذاکرات ژنو را نه به حاشیه بلکه به بایگانی برده است؛ به ابتکار مسکو و در توافق با آنکارا و با همراهی ایران و با نظارت امریکا برگزار می‌شود و خود به نحوی نمایانگر آن است که در میان تحولات خاورمیانه استراتژی برقراری توازن میان قدرت‌های آن، از منظر امریکا و روسیه همواره جایگاه محوری داشته و خواهد داشت.

صادق ملکی کارشناس مسائل خاورمیانه
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار