پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۳۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۳

بغض موسیقی بر زخم کرمانشاه در کنسرت ناظری و کامکارها

شهرام ناظری و کامکارها به عنوان خانوادگی ترین گروه موسیقی کشور، یک هفته پس از آنکه جراحت تیغ زلزله کرمانشاه را بر جان خود لمس کردیم، کنسرت خیریه ای را برای کمک به هموطنان پرآلام زلزله زده کرمانشاه برپا کردند.
کد خبر: ۱۸۵۵۱۲
به گزارش ایران اکونومیست؛ شمع ها روشن است، صحنه ماتم زده با پارچه های مشکی پوشیده شده و کامکارها و شهرام ناظری همگی سراپا مشکی پوشند.
دردهای کرمانشاه قهرمان از زلزله سهمگین یک هفته قبل در غرب کشور، این روزها همه را در اندوهی سنگین فرو برده و داغی عظیم بر روح ایران نشانده که البته همراه شدن همه مردم از گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی برای کمک به هموطنان زلزله زده شاید مرهمی بر این درد مشترک باشد.
اما دیشب(دوشنبه) گروه کامکارها به خوانندگی شهرام ناظری کنسرتی در تالار وزارت کشور برگزار کردند که تمام عواید آن به زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص می‌یابد. قیمت بلیت‌ها از 90 هزار تومان تا 250 هزار تومان تعیین شد تا مردم با خرید این بلیت‌ها به زلزله‌زدگان کرمانشاه کمک کنند.
اولین قطعه از دل ماتم زده مادر زاری گفت که مرگ از زمین همره داغ پسر آورده بُرون. لاله خونین کفن از خاک سر آورده بُرون.
خاک مَستوره قلب بشر آورده برون
دل ماتم زده مادر زاری است که مرگ
از زمین همره داغ پسر آورده برون
آتشین آه فرو مرده مدفون شده است
که زمین از دل خود شعله ور آورده برون
تصنیف «لاله بهار» که بر روی شعری از ملک الشعرای بهار ساخته شده است. تصنیفی که به زیبایی با سنتور اردوان کامکار همراهی شد، قطعه ای به یاد ماندنی از موسیقی کلاسیک ایرانی که مخاطب را مات خود می کند.
نوبت به تصنیف «سفر» رسید، صدای شهرام ناظری را به یاد بیاورید که می خواند:
به کجا چنین شتابان، گَون از نسیم پرسید دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری. ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.
شهرام ناظری سپس چند کلامی با مردم سخن گفت: ملت ایران همواره در مقاطع خاص نشان داده که وقتی می خواهد پیشتاز باشد و تصمیم بگیرد، پیش از همه حرکت می کند و این زیباترین نشان از اعتماد ملی یک کشور است.
وی افزود: از همه مردم بی نهایت سپاسگزارم و دست همه را می بوسم. دیدیم که مردم چگونه عاشقانه به کمک مردم سلحشور، ستمدیده و اصیل کرد رفتند که حقیقتا جای ستایش دارد.
ناظری ادامه داد: این برنامه را ما با ضرب العجل اجرا کردیم، عازم یک سفر خارج از ایران هستم، که از یکسال قبل دولت آلمان برنامه ریزی کرده است، با وجود اینکه در آستانه سفر هستم و انرژی برای انجام یک کنسرت نداشتم، میخواستم پس از دو هفته که بازگشتم اجرا انجام شود اما ممکن بود قضیه کمی سرد شود. بخاطر همین امشب آن را اجرا کردیم، کمترین کاری است که می توانیم انجام دهیم.
ناظری افزود: به همین دلیل با گروه کامکارها تماس گرفتم که از قدیم با هم همشهری هستیم، گروهی که هم از لحاظ تکنیک کار موسیقی و هم از لحاظ اخلاقی و اصالت نمونه است، آنها این اجرا را پذیرفتند که از شما نیز برای این استقبال خوب و گرم که در این شرایط ما را تنها نگذاشتید سپاسگزارم.
استاد آواز ایران گفت: حس وطن دوستی و انسانیت متبلور در همه شما، سرمایه ای عظیم و دلگرم کننده است. وقتی برای تمرین نداشتیم اگر نقصانی در کار وجود دارد ما را عفو بفرمایید اما مهم گردهم آمدن در این شب برای کمک به هموطنان است.
پس از سخنان شهرام ناظری، هنرنمایی خانواده کامکارها با تصاویری از زلزله زدگان و آوازی کردی ادامه یافت، کامکارهایی که هنرشان مسحور کننده است.
شهرام ناظری سپس از حضور هنرمندان تشکر کرد، نام چکناواریان را برد، همچنین از حضور علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدردانی کرد و گفت که او یاریگر هنرمندان در این سالها بوده است.
وی ادامه داد که یکی از بازیگرای بافرهنگ، رویا نونهالی است و از او خواست که برای صحبت روی صحنه بیاید.
رویا نونهالی نیز پس از آمدن روی صحنه گفت: از اینکه در کنار اساتید هستم افتخار می کنم، همه برای تصمیمات بزرگ باید مشوق هم باشیم. وقتی نان نیست، سقف نیست و ترس هست، همه ما تصمیماتی می گیریم که نتیجه آن را دیدیم و اکنون نانی هست، چادری هست و پتویی هست اما اینها امکانات اولیه به شمار می رود که حتما عده ای از این امکانات اولیه نیز برخوردار نیستند.
این بازیگر سینما گفت: اما هنگامی که درد دردناک است حتما یک مسکن لازم است و اقداماتی که همه انجام دادند مسکن است، اما روزها و سالها می گذرد، درد نهفته آشکار می شود و آنگاه تصمیم بزرگ لازم است.
نونهالی اضافه کرد: برای محقق شدن تصمیمی که بزرگانی همچون شهرام ناظری و اساتید کامکارها گرفته اند، به اینجا دعوت شده ایم. دعوت به اینکه ما نوازش کائنات را تجربه کنیم، سفر به مهر و امید کنیم که لازمه زندگی است، شنیدین شعر که از کلام عبور می کند و موسیقی که از صوت می گذرد.
بازیگر فیلم سینمایی «نیمه شب اتفاق افتاد» ادامه داد: برای پاسداشت همه اینها و به یاد همه آنها که رفتند، کسانی که شجاعانه ماندند و برای آنها که بی تزلزل بر سر بحران زلزله ایستادند، به پا خیزیم و تشویق کنیم کسانی را که حتما بار هستی را تحمل می کنند.
مردم سپس ایستاده و شروع به تشویق کردند.
بزرگمهر حسین پور که در حین اجرای کنسرت به عنوان نقاش پرفورمنس در حال مصور کردن چهره زلزله زدگان بود، پس از پایان کار نقاشی، دوربین بر روی اثرش متمرکز شد که چهره پیرمرد کردی را نشان می داد که این روزها سلفی یکی از بازیگران با او دست به دست در فضای مجازی می چرخد و البته انتقاداتی را نیز در پی داشته است، همچنین آن زنی که دست زیر چانه روی تلی از آوار خانه اش نشسته و در غمی سنگین فرو رفته است.
اجرای بعدی شیدا شدم، قطعه ای که قلبت را می لرزاند و تو را مسخ خود می کند.
پیدا شدم پیدا شدم پیدای ناپیدا شدم
شیدا شیدا شیدا شدم شیدا شدم شیدا شدم
من او بدم من او شدم
با او بدم بی او شدم
در عشق او چون او شدم
زین رو چنین بی سو شدم
در عشق او چون او شدم
نوبت رسید به قطعه عاشقی پیداست از زاری دل، علت عاشق ز علتها جداست.
قطعه بعدی را چه زیبا خواند این خواننده موسیقی سنتی ایرانی «دوش چه خورده ای دلا، راست بگو نهان مکن، چون خمشان بی‌گنه روی بر آسمان مکن باده خاص خورده‌ای نقل خلاص خورده‌ای، بوی شراب می زند، خربزه در دهان نکن»
شهرام ناظری این قطعه بی نظیر را اینگونه توضیح داد: مولانا گاهی در اشعار خود گریزی به ضرب المثلی می زند تا توجه ها را جلب کند، همچون این قطعه که می گوید راست بگو چرا دروغ می گوییم، مولانا می گوید تکیه به این جهان مکن. چرا ما تا این حد پنهانکاریم و دروغ می گوییم.
ناظری سپس افزود: وقتی می خواستیم برای اجرای این برنامه بیاییم نمی دانستیم چگونه اجرا کنیم، اندوهگین باشد یا خیر، گفتیم اگر همه قطعات اندوهناک باشد، ممکن است دوستان رسانه ای بگویند که عزاخانه راه انداخته اند و گفتیم اگر کنسرتی شاد اجرا کنیم ممکن است بنویسند این همه هموطن جان باخته اند، آنگاه کنسرت شاد بپا کرده اند.
ساز و آواز کردی، تصنیف‌های کُردی «گل ونوشه‌ی باخانمی»، «کرماشانیکم» و «گل نوباخی» قطعه‌های پایانی این کنسرت بود.
شهرام ناظری گفت: کردی، فرهنگی است که غم، حماسه و رزم همه در کنار هم است. کردها آداب و رسوم قدیمی را نگاه داشته و حافظ بسیاری از آداب ما ایرانی ها هستند.
وی ادامه داد: یکی از آهنگهای کرمانشاهی را اجرا می کنیم، ما که همه زندگیمان تقدیم به کردها و ایران است و این آهنگ را به شما تقدیم می کنیم که به خاطر هموطنان خود اینجا آمدید.
اما وقفه های بین قطعات کمی تمرکز را بهم ریخته بود، اردشیر کامکار که لحظاتی از اجرای یکی از قطعات می گذشت، از گروه خواست؛ اجرا را از ابتدا بنوازند و گفت: از اول شروع کنیم، انقدر صحبت شد که تمرکزم را از دست دادم.
سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» پایان بخش این کنسرت بود، همه ایستاندند و خواندند:
ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم، جان من فدای خاک پاک میهنم.
در بروشور این کنسرت خیریه نوشته شده بود:
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار