جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26 - ۱۶ شوال ۱۴۴۵
۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۱

در وصف یکی از اسطوره های موسیقی ایران

رضا مهدوی منتقد موسیقی گفت : استاد علی تجویدی زمان و زمانه خود را به خوبی‌ می‌شناخت و با وجود آنکه آدمی بود متعلق به گذشته، درک می‌کرد که در هر دهه‌ای باید چه مزه و فرم‌های نویی را در موسیقی خود به کار گیرد.
کد خبر: ۱۸۲۹۲۸
 
به گزارش ایران اکونومیست؛   امروز، 15 آبان ماه، زادروز مردی است که اگر دست اجل در زمستان 1384 امان می‌داد و او را از موسیقی ایران نمی‌گرفت، می‌توانستیم در 98 سالگی‌اش برایش بزرگداشت یا مراسمی در خور بگیریم و به‌مَثل ترتیبی دهیم تا ارکستر ملی ایران همراه با علیرضا افتخاری بیایند و در پیشگاه نگاه نافذ و باابهتِ او برایش قطعه‌های خاطره‌انگیز «یاد استاد» یا «به دنبال دل» را اجرا کنند و بعد همگان دسته‌گل‌هایشان را تقدیم استاد کنند و بر دستانِ هنرمندش بوسه بزنند و ببالند به خود که «یاد استاد» را در محضر استاد به او تقدیم کرده‌اند و بزرگش داشته‌اند.
اما دریغ که استاد نیست، سال‌ها است که در هیچ مراسمی حضور ندارد و در بزرگداشت‌هایی که برای همکارانش برپا می‌شود دیگر نمی‌آید روی صحنه تا هم اجرا کند و هم حاصل پژوهش‌های عمیق موسیقایی خود را در چند دقیقه کوتاه، به زبانی ساده و همه‌فهم برای حاضران بیان کند؛ مانند آنچه در مراسم مرحوم رضوی سروستانی درباره یکی از غزل‌های حافظ (بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب...) گفت و خواند و نواخت.
امروز، سال‌روز تولد استاد علی تجویدی، یکی از بزرگ‌ترین آهنگسازان، موسیقی‌دانان و نوازندگان ساز ویلون است. هنرمند نامداری که کوشید آهنگ‌هایش «ایرانی» باشد و به حق که موسیقی ملّی را در معنا و مفهوم راستینش می‌توان در آثار استاد تجویدی شنید و احساس کرد.
به مناسبت زادروز استاد تجویدی ، رضا مهدوی یکی از نوازندگان سنتور و از منتقدان موسیقی ایران که سال‌ها در محضر استاد تجویدی کسب فیض کرده و خاطره‌های فراوانی از هم‌نشینی با آن استاد علی‌قدر موسیقی ایران دارد، در گفت‌وگویی به سوال های  درباره استاد تجویدی پاسخ داد.
 
** استاد تجویدی در ساخت موسیقی به درون خود مراجعه می‌کرد
 
سوال: به‌ نظر شما چرا آثاری که استاد تجویدی ساخته، در موسیقی ایران همواره از جایگاهی بسیار بلند برخوردار بوده است؟
 
مهدوی : استاد علی تجویدی از نوادر موسیقی‌دانان معاصر ایران بود که در مکتب استاد صبا و روح الله خالقی پرورش یافت و موسیقی و ارکستر او در ادامه مکتب نوین موسیقی بود که کلنل وزیری و شاگردش، روح‌الله خالقی، در هنرستان موسیقی ملی بنا گذاشته بودند.
استاد تجویدی جدای از شاخصه آرشه‌کشی‌اش در ویلون (که سازی فرنگی و وارداتی بود) که سعی می‌کرد ایرانی بنوازد و سازش مثل استاد صبا طعم و لهجه ایرانی داشته باشد، در موسیقی‌نویسی‌های خود نیز علی‌رغم اینکه نُت‌نگاری و علوم نظری موسیقی را کاملاً خوب درک کرده بود، به درون خود مراجعه می‌کرد.
ایشان ردیف موسیقی دستگاهی را به خوبی می‌شناخت اما هیچ‌گاه در این‌باره ادعایی نداشت، زیرا معتقد بود که ردیف را باید یاد گرفت برای اینکه در آهنگسازی از آن الهام بگیریم، نه اینکه بخواهیم عین ردیف را نعل‌ به ‌نعل اجرا کنیم. به همین دلایل بود که نغمه‌ها و ملودی‌هایی که به‌شکل جوششی از وجود او بیرون می‌تراوید، برای خوانندگان مرد و زن آن دوران منشأ خیر و اثر می‌شد، تا جایی که حتی الگوآفرین می‌شد برای دیگر موسیقی‌دانانی که سعی می‌کردند به نوعی از ایشان تقلید کنند.
استاد تجویدی با بزرگان ترانه‌سرای آن دوران مانند بیژن ترقی، معینی کرمانشاهی، ابوالقاسم حالت و فریدون مشیری محشور بود. این‌ها با هم زندگی می‌کردند و به خانه‌های هم رفت‌وآمد داشتند و در همین باهم‌بودن‌هایشان شعر و موسیقی هم‌زمان با هم شکل می‌گرفت و اصلاح، تولید و اجرا می‌شد.
طعم و تمبر ارکستر استاد تجویدی طعم همان ارکستری بود که مرحوم داوود پیرنیا در برنامه گل‌های رادیو راه‌اندازی کرد. تجویدی نقش مؤثری در آهنگسازی‌های گل‌ها و معرفی خوانندگان جدیدی که یکی از یکی بهتر بودند و هیچ‌یک تکرار صدا‌های قبلی یا بعدی نبودند، داشت. این، نکته مهمی است که امروزه در موسیقی ایران از دست رفته و خوانندگان عموماً مقلد هستند و کمتر اتفاق می‌افتد ما کسی را متفاوت ببینیم تا بتوانیم او را یک شاخص یا الگو قلمداد کنیم و بگوییم دیگران در ابتدای راه از او تقلید کنند و بعد برای خود شخصیت‌سازی کنند.
 
** آرزوی برآورده نشده استاد
 
سوال: از شخصیت آهنگسازی استاد تجویدی بفرمایید.
 
مهدوی : استاد علی تجویدی در کنار دیگر استادان زمان خود، یک شخصیت واحدی داشت که مرکز ثقل قرار می‌گرفت و کسی بود که شعاع بزرگی را ایجاد می‌کرد و طیف وسیعی از ملودی‌ها و ریتم‌های اختصاصاً ایرانی و وطنی را می‌آفرید و در نوع اجرای خود آن‌چنان منحصر به‌فرد عمل می‌کرد که ما تا زمان حاضر نیز نمونه‌اش را شاهد نبوده‌ایم.
قطعه «تذرو»، آخرین اثر ایشان است که پس از انقلاب به درخواست شاگردِ خود، استاد فرهاد فخرالدینی، آن را با شعری از بیژن ترقی در سال 1377 برای ارکستر موسیقی ملّی ساخت و استاد شجریان آن را خواند. سال‌ها من چهارشنبه‌ها هفته‌یی یک‌بار خدمت استاد تجویدی می‌رسیدم و با ایشان محشور بودم. ایشان یک سنتوری از استاد دلشاد داشت که من هم نمونه آن را داشتم و در حین کار ایشان توصیه‌هایی را به بنده می‌کرد. استاد این گله را داشت و می‌گفت من تا زمانی که هستم دوست دارم این آهنگ «تذرو» منتشر شود و خواهشم این است که آقای شجریان از هر طریقی که شده این اثر را منتشر کند. اما متأسفانه این کار منتشر نشد و به جز همان یک بار که به شکل کنسرت در تالار وحدت اجرا شد، دیگر به گوش کسی نرسیده و محسور مانده است.
مطمئناً اگر این کار منتشر شود، می‌توان به قدرت شخصیت موسیقی‌دانی چون تجویدی پی برد؛ مردی که بعد از انقلاب به ‌نوعی مثل برخی از موسیقی‌دانان نخبه گوشه‌نشین شد. من مطمئن هستم که اگر این کار پخش شود، روح استاد تجویدی بسیار شاد خواهد شد. این اثر یک نوع شکوه و جلال موسیقایی در دهه هفتاد را نشان می‌دهد که اگر منتشر شود هم می‌توان قدرت آهنگسازی را به خوبی در آن دید و هم قدرت رهبری ارکستر و خوانندگی را.
 
** استاد تجویدی می‌دانست موسیقی‌اش در هر دهه‌ای باید چه مزه‌ای داشته باشد
 
سوال: چه جادویی در آهنگ‌ها و ملودی‌های استاد تجویدی وجود دارد که موجب می‌شود این آهنگ‌ها این قابلیت را داشته باشند که بارها در زمان‌های مختلف بازخوانی شوند و هر بار هم که بازخوانی و باز اجرا می‌شوند، مورد پسند مخاطبان قرار می‌گیرند؟
 
مهدوی:دلیل نخست این مسئله، به هویت ذاتی ایشان باز می‌گردد که از یک خانواده بزرگ برخاسته که برادرانش طراح و مینیاتوریست و نقاش بودند و پدرش نیز محفل‌دار هنرمندان بزرگ این سرزمین بود که همین مسئله در شکل‌گیری هویت استاد در دوران کودکی نیز مؤثر بوده است. نکته دیگر، دانش ذاتی ایشان در کنار مطالعه‌های وسیعشان در حوزه‌های مختلف است.
من می‌دانستم که استاد تجویدی رمان‌های قوی را می‌خواند و تاریخ را مطالعه می‌کند. استاد اشعار را درمی‌نوردید و شعر حافظ و سعدی و مولانا را به خوبی توضیح می‌داد، ضمن‌ اینکه اشعار نو را هم به درستی می‌شناخت.
نکته سوم در این‌باره این است که ایشان زمان و زمانه خود را به خوبی‌ می‌شناخت و با وجود آنکه آدمی بود متعلق به گذشته، ولی درک می‌کرد که در هر دهه‌ای باید چه مزه و فرم‌های نویی را به کار گیرد و از چه خوانندگانِ جوانی بهره ببرد که آثارش هیچ وقت کهنه جلوه نکند.
مسئله دیگر، اینکه استاد تجویدی شناخت عمیقی از فرهنگ ایران‌ زمین داشت؛ یعنی اینکه مطالعه بسیطی که درباره تاریخ ایران داشت و اینکه عمق وجودش با تاریخ و فرهنگ این سرزمین گره خورده بود، سبب شده بود فراز و نشیب و جنگ‌ها و رشادت‌ها و پیروزی‌ها و تلخ‌کامی‌ها و شادکامی‌های تاریخ این سرزمین را در موسیقی خود بیان کند؛ از این ‌رو می‌دانست کجا باید چهارگاه استفاده کند و کجا سه‌گاه و در کجا هر یک از هفت دستگاه و پنج آواز و سیزده مقام موسیقی ایران را به کار گیرد.
نکته آخر هم اینکه استاد تجویدی یک میهن‌پرست درجه یک بود و حاضر بود برای آیین موسیقایی این مملکت که گره خورده با آیین‌های هنری و فرهنگی این سرزمین است، به دنبال نغمه‌ها و ملودی‌ها و الحان نویی باشد تا برگی به برگ‌های موسیقی ایران بیافزاید.
 
** اشک استاد هنگام اجرای گوشه «مسیحی»
 
سوال : شما سال‌ها در حضور استاد تجویدی بودید و محضرشان را درک کرده‌اید؛ اگر از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی مرحوم استاد بفرمایید، به‌یقین برای نسلِ جوانی که از نزدیک با شخصیت ایشان آشنایی ندارند، تازگی خواهد داشت.
 
مهدوی : تا قبل از آنکه به آن بیماری سخت دچار شوند، زمانی که با استاد تجویدی هم‌کلام می‌شدم، ایشان همیشه به استادهای من احترام می‌گذاشت و تک‌تک آنان را می‌شناخت و خصوصیات اخلاقی آنان را لابه‌لای صحبت برای من بازگو می‌کرد که این، برای بنده شگفت‌آور بود.
می‌گفتم مگر استاد، شما چه‌قدر با این افراد محشور بودید که این اطلاعات را دارید. ایشان می‌گفت بخشی از آدم‌ها را باید با آنان زندگی کرد و رفیق گرمابه و گلستان بود، که من با بیژن ترقی یا خیلی‌های دیگر این‌ طور رفاقت داشتم. بخش دیگری از انسان‌ها را باید در سفر شناخت و تعدادی را هم باید از آثار و عملکردهایشان شناخت. می‌گفتند اثرِ یک هنرمند می‌تواند نشانگر روح پاک او یا حسادت و دانش و زیاده‌گویی و تواضعِ صاحب‌اثر باشد. این حرف استاد بسیار برای من جالب بود و من نیز از آن در سخنرانی‌ها و آموزش‌هایم به دیگران بهره فراوان برده‌ام.
این‌ها نشان می‌دهد که استاد تجویدی چه‌قدر دنیا دیده و فهمیده است و چه‌قدر خودش متخلق به آداب تربیتی خانوادگی است که در جایگاه یک مدرس مبرّز و یک موسیقی‌دان با شخصیت که آلوده به هیچ فرقه و رفتاری نادرستی نبود، شاگردان خوبی را تربیت کرد و باعث آبرو و حیثیت موسیقی معاصر ایران شد که نسل‌های بعدی مانند ما، این‌گونه قوی از او دفاع می‌کنند.
 
** موسیقی ما دور از شعائر مذهبی ما نیست
 
سوال: می‌شود از نکته‌های تاریخی و موسیقایی که به شما می‌گفتند، برایمان بگویید؟
 
مهدوی: استاد تجویدی در کتاب ردیفی که برای ویلون نوشته و انتشارات سروش آن را چند سال قبل از فوت او منتشر کرد، گوشه‌ای به نام «مسیحی» را آورده است. روزی که در خدمت ایشان بودم، استاد این گوشه را با ویلون زد و گفت که من با سنتور تکرار کنم و بعد ماجرای این گوشه را برای من تعریف کرد. گفت بعد از واقعه عاشورا یک مسیحی از کربلا عبور می‌کند و واقعه عاشورا را روایت می‌کند، که این گوشه مسیحی برآمده از ماجرای آن فرد مسیحی است و بیانگر این است که موسیقی ما دور از شعائر مذهبی ما که نیست، اتفاقاً در خدمت این شعائر مذهبی نیز هست و این، ریشه تاریخی دارد و ساخته جدیدی‌ها نیست. وقتی هم که استاد این گوشه را با ویلون اجرا می‌کرد، مو بر تن من سیخ می‌شد و می‌دیدم که گوشه چشمشان اشک جمع می‌شد. از ایشان می‌پرسیدم که چه احساسی دارند؛ می‌گفتند یاد دوران کودکی‌ام می‌افتم که سینه‌زنی‌ها را می‌دیدیم یا پدرم از تکیه دولت برایم روایت می‌کرد.
 
** ریشه یابی بسیاری از آثار موسیقی از سوی استاد تجویدی
 
سوال: اگر می‌شود باز هم از این گفته‌های استاد برایمان بفرمایید.
 
مهدوی: به یاد دارم که استاد تجویدی می‌گفت آن قطعه معروف «به خاطر تو غرق گریه شدم» که پرویز یاحقی آن را داد همسرش خواند و آقای مختاباد نیز بعدها آن را به نام «شبانگاهان» خواند و منتشر کرد، تعزیه‌ای بود که در استان مرکزی و مازندران، تعزیه‌ خوان‌ها آن را اجرا می‌کردند.
استاد تجویدی بسیاری از این آثار را ریشه‌یابی کرده بود اما متأسفانه عمرش کفاف نداد و آن مریضی اجازه نداد استاد این کارهایش را مدون کند. این‌گونه روایت‌ها را زنده‌یاد داریوش صفوت و مرحوم استاد حسین ملک هم داشتند ولی متأسفانه چون حرف‌های آن استادان را ضبط نکردیم، امروز شاید بخشی از آن‌ها را نیز به یاد نیاوریم.
 
** اظهار نظر استاد تجویدی درباره سالار عقیلی
 
سوال: در مدتی که در محضر مرحوم استاد تجویدی بودید، آیا شده بود ایشان به صراحت علاقه‌مندیشان را نسبت به اثر یا اجرای یکی از هنرمندان ابراز کنند؟
 
مهدوی: سال 1380 بود که بزرگداشتی برای استاد تجویدی در مرکز فرهنگی، هنری ایران، که الآن سینما ایران شده، برگزار کردند. جلسه با شکوهی بود و من نیز با یکی از دانشجویانم که الآن جزو شخصیت‌های مطرح ما است، یعنی آقای سینا جهان‌آبادی که ویلون می‌زد، اجرای سنتور و ویلون و تنبک داشتیم. سالار عقیلی آن‌زمان تازه داشت مطرح می‌شد؛ اولین اجرایش را در تالار وحدت برگزار کرده بود که در کمال ناباوری به‌اصطلاح بسیار هم گل کرده بود. آن شب قرار بود قطعه «جام مدهوشی» (شد زمین مست، آسمان مست، بلبلان نغمه‌خوان مست، باغ مست و باغبان مست) که استاد علی‌اصغر شاهزیدی خوانده، اجرا شود و چون کار عجله‌ای شده بود و امکانش نبود که آقای شاهزیدی از اصفهان بیاید، قرار شد سالار عقیلیِ جوان این قطعه را آن شب بخواند. عقیلی شاید این قطعه را تمرین نکرده بود و فقط شنیده بود، اما آن‌ چنان عالی خواند که استاد تجویدی به من گفت که آقای مهدوی، این جوان آینده بسیار درخشانی دارد و فوق‌العاده زیبا خواند و گفتند که آرزو دارم برای او کار بسازم. اما خب، متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد.
 
** رضایت استاد تجویدی از «یاد استاد» علیرضا افتخاری
 
سوال: راستی در ماجرای انتشار آلبوم «یاد استاد» با صدای آقای علیرضا افتخاری که برخی اختلاف‌ها بین ناشر و شاعر اثر پیش‌آمد؛ استاد تجویدی نظرشان چه بود؟
 
مهدوی: استاد تجویدی از کار و اجرای آقای افتخاری راضی بودند، اما تنظیم‌کننده آن اثر، کار را برای جای صدای آقای افتخاری ننوشته بود و تنظیم را بالا نوشته بود، که قرار شد بعد اصلاح شود. البته اعتراضی هم آقای معینی کرمانشاهی (ترانه‌سرای اثر) کرد و کار به جراید کشید، که من هم مطلبی را در روزنامه سلام نوشتم با عنوان «ناظر موسیقی ایران کجاست؟». آن زمان آقای مهرجردی مسئول نظارت بود و مرا فراخواند. به ایشان گفتم شما باید در این زمینه نظارت می‌کردید تا بین دو رفیق اختلافی نیافتد. البته آن مسئله حل شد و غرامتی هم خواسته نشد، اما ناشر و تنظیم‌کننده باید احتیاط می‌کردند؛ وگرنه استاد تجویدی با طیب خاطر آثارشان را داده بودند تا آقای افتخاری بخوانند. آقای افتخاری هم عاشقانه دوست داشت آن آهنگ‌ها را اجرا کند و می‌دانست که آقای تجویدی نیز دوست دارد که وی آن آثار را بخواند. منتها تنظیم‌کننده باید تنظیم‌ها را قبل از اجرا به استاد تجویدی نشان می‌داد.
 
سوال: آیا نسخه دوم «یاد استاد» کاملاً مورد تأیید استاد تجویدی بود؟
 
مهدوی: بله؛ ایشان کاملاً از آن اجرا خوشحال بود. بعد نیز خود استاد تجویدی آلبومی را به نام «به یاد استاد» منتشر کردند که در آن، خودشان هم سه‌تار زدند و هم خواندند، که یادگاری است که از ایشان مانده.
 
** چرا خیابان یا تالاری به نام علی تجویدی نباشد؟
 
* و کلام پایانی؟
مهدوی: آخر کلام اینکه، نباید در حق استاد تجویدی‌ها جفا شود؛ باید محلی به نام استاد تجویدی نام‌گذاری شود، یا اینکه خانه استاد به موزه تبدیل شود، تالار یا خیابانی به نام ایشان شود. تجویدی و امثالِ او نگین فرهنگ ایران‌ زمین هستند. ایران را نباید تنها به واسطه نفت و فرش و ایثارگری مردمانش بشناسند؛ بخشی از فرهنگ غنی ایران‌زمین همین موسیقی آن است.
هیچ کس ماندنی نیست و همه هنرمندان سرانجام روزی می‎میرند و باید به‌سوی خدای خود باز گردند، اما ماهایی که مسئولیت داریم باید بکوشیم تا به نحوی نام این بزرگان را زنده نگاه داریم، هرچند نام این استادان هنرمند همواره زنده است و می‌بینیم که نامشان در شبکه‌های مجازی مدام تکرار می‌شود و نسل تازه هم از آثارشان بهره می‌برد.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار