اخبار در مورد احتمال نامزدی افراد جدید در صحنه انتخابات همچنان ادامه دارد. یک اقتصاددان به شکافتن آمارهای اقتصادی کشور پرداخته است و در روزهای پایانی دولت احمدی‌نژاد ارزیابی عملکرد وی و چرایی دشواری این روزها به روزنامه‌ها راه یافته است. یک سیاستمدار قدیمی هم به داستان کودکی معلول ذهنی در زمان دولت هاشمی رفسنجانی پرداخته است.
نامزدهای جدیدی که برای انتخابات مطرح می‌شوند
در روزی که همچنان اخبار در مورد ائتلاف نامزدها و یا احتمال کناره‌گیری آنها به نفع دیگران در روزنامه‌ها زیاد است، دو نام جدید هم برای اعلام نامزدی مطرح شده است. یکی صادق واعظ زاده معاون سابق علمی و فنآوری رئیس جمهوری است که ظاهرا تعدادی از دانشگاهیان و نخبگان از وی دعوت به حضور در انتخابات کرده‌اند و دیگری علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی است.
روزنامه اعتماد به برنامه‌های آخر هفته رئیس مجلس در قم اشاره کرده است و این سوال را مطرح کرده که آيا علی لاریجانی رقيب دولتي ها در انتخابات خواهد بود؟ اعتماد خود در پاسخ به پرسش طرح شده نوشته است:
با در نظر گرفتن اين نكته، مي توان گفت كه حمايت نكردن لاريجاني از كانديداهاي پرتعداد اصولگرايان در كارزار انتخابات يازدهم رياست جمهوري، نشانه يي قابل تامل از تمايل رييس مجلس براي نشستن بر مسند رياست جمهوري است. شايد وقايع روز استيضاح وزير كار و انتشار فيلم مربوط به فاضل لاريجاني از سوي تيم دولت را هم بتوان دليل ديگري براي تقويت اين احتمال ارزيابي كرد چراكه تيم دولت احمدي نژاد در سال هاي گذشته نشان داده، براي افشاي پشت پرده هاي رقباي خود اشتياق ويژه يي دارد و نحوه مواجهه آنها با لاريجاني حداقل نشان دهنده اين است كه آنها هم رييس مجلس را رقيب بالقوه خود مي دانند. البته رييس فيلسوف مجلس اصولگرايان كه در صحنه رويارويي با احمدي نژاد نشان داد معمولابراي اين نوع تقابل ها تدابيري را از قبل مي انديشد، هنوز در عرصه انتخابات، اقدامي در مقابل دولتي ها و ساير رقباي احتمالي انجام نداده است. ولي منتشر نشدن گزارش حوادث 22 بهمن قم و استمرار انتقادها از «ريشه هاي» اين واقعه، نشان مي دهد كه گزارش حوادث 22 بهمن قم هم مي تواند يكي از برگ برنده هاي رييس مجلس براي روز رقابت با تيم دولت باشد. شايد جدي ترين مانع برسر راه كانديداتوري لاريجاني در انتخابات، متقاعد كردن لشكر كانديداهاي اصولگرا براي كناره گيري به نفع رييس مجلس باشد. مانعي كه اگر رفع شود، در كارزار انتخابات 92، مي توانيم شاهد پرده آخر رويارويي لاريجاني و تيم احمدي نژاد در انتخابات منهاي اصلاح طلبان باشيم.
اگر کسی به دنبال دلیل دیگری برای نامزدی علی لاریجانی در انتخابات باشد می‌تواند آن را در خبر روزنامه ابتکار در مورد سازنده فیلم‌های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات جستجو کند. ابتکار در این مورد نوشته است: حالا درست در اوايل سال 92 و با شروع حال و هواي انتخاباتي در کشور نجواهاي ميان سينماگران براي ساخت فيلم هاي انتخاباتي وجود دارد که از ميان اين شنيده ها مي توان به دو موردي که موثق تر به نظر مي رسد اشاره کرد.شنيده مي شود پس از حضور فريدون جيراني در همايش انتخاباتي حسن روحاني صحبت هايي براي ساخت فيلم تبليغاتي وي داشته است.
از سوي ديگر سيد محمود رضوي که در سال گذشته با فيلم دهليز در جشنواره حضور داشت صحبت هايي با ائتلاف دو به علاوه يک داشته است تا براي اين گروه سه نفره شامل باقر قاليباف، غلامعلي حداد عادل، علي اکبر ولايتي فيلم بسازد.
مطمئنا با نزديک شدن به انتخابات خبرهاي و شايعات زيادتري به گوش مي رسد که براي تائيد و تکذيب آنها بايد فقط چند هفته صبر کنيم. البته مجتبي توانگر در مورد اين انتخاب ها گفت: هنوز نامزد نهايي ائتلاف پيشرفت مشخص نشده كه سازنده آن مشخص شود. ائتلاف پيشرفت هنوز در مرحله كار گفتماني، هماهنگي و انسجام نيروهاست و براي ساختن فيلم با هيچ كارگردان و فيلم سازي در اين زمينه گفتگويي صورت نگرفته است.وي در مورد تعيين زمان معرفي سازنده فيلم ائتلاف پيشرفت گفت: هر زمان نامزد نهايي ائتلاف براي پيشرفت مشخص شد با توجه به سليقه نامزد مورد نظر، رايزني با فيلم سازان متعهد، انقلابي و متخصص آغاز خواهد شد.
حضور جيراني در جلسه انتخاباتي حسن روحاني در چند روز گذشته حاشيه‌هاي فراواني را براي او به وجود اورده است. جيراني در واکنش به اين خبرها مي‌گويد: خبر ساخت فيلم انتخاباتي حسن روحاني نامزد انتخابات را نه تاييد و نه تکذيب مي‌کنم.حضور فريدون جيراني همايش کانديداتوري روز پنجشنبه حسن روحاني يکي از نامزدهاي شرکت در انتخابات خرداد گمانه‌هايي را مبني بر ساخت فيلم انتخاباتي اين چهره در رسانه‌ها به وجود اورده است.جيراني اگرچه رسما اين مسئله را تأييد نکرد اما صحبت‌هاي مبهم او در مورد تکذيب ساخت فيلم انتخاباتي به ابهامات بيشتر دامن زد.جيراني با بيان اينکه فعلا قصد ساخت فيلم انتخاباتي براي هيچ کانديداتوري را ندارد گفت: خبر ساخت و توليد فيلم انتخاباتي حسن روحاني نامزد يازدهمين دوره رياست جمهوري را هم نه تأييد و نه تکذيب مي‌کنم.جيراني در مورد دليل شرکت در اين برنامه انتخاباتي گفت: در جلسه چند روز گذشته بنا به دعوت يکي از دوستان حاضر شدم، اما در اين جلسه هيچ گونه صحبتي در مورد ساخت فيلم انتخاباتي نشد.هنوز چند ماه مانده به شروع فعاليت‌هاي تبليغاتي نامزدها ظاهرا خيلي از نامزدها برنامه‌ريز براي ساخت فيلم انتخاباتي را شروع کرده‌اند و در روزهاي آينده بايد شاهد تکذيب‌ها و تاييدهاي ديگري از اين جنس باشيم.يکي از نزديکان علي لاريجاني نيز خبر ساخت فيلم تبليغاتي او توسط مجيد مجيدي را تکذيب کرد.ظاهرا رقابت در سينماي ايران در ماه‌هاي آينده علاوه بر گيشه‌ها بر صفحات تلويزيون در شب‌هاي انتخابات هم قرار است پيگيري شود.
رمزگشایی از آمار داخلی با مثالهای بهت‌آور!
در روزهایی که مسائل اصلی کشور در پناه سیاست و انتخابات پنهان شده است، روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم بهمن آرمان اقتصاددان به بررسی چرایی عدم اطمینان به آمارهای داخلی پرداخته است. وی پس از اشاره به مساله استانداردهای مربوط به آمارگیری نوشته است: بايد گفت كه يكي از دلايل كاهش نرخ تورم در امريكا، كاهش ارزش دلار براي افزايش صادرات و دليل ديگر در نظر گرفتن سياست هاي تشويقي براي سرمايه گذاري است. در ايران، يكي از دو راهكار فوق يعني كاهش ارزش ريال به مرحله اجرا درآمد كه نشان دهنده شهامت دولت دهم در اجراي سياست تركاندن حباب ريال است كه بايد سال ها پيش تر انجام مي گرفت. در كشوري كه طي 16 سال اخير و حتي دوره سازندگي داراي نرخ تورم دورقمي بوده تا جايي كه در دولت آقاي هاشمي رفسنجاني به علت سرمايه گذاري هاي سنگين توسط دولت در ايجاد تاسيسات زيربنايي مانند آزادراه ها، سدها و صنايع پايه مانند فولاد، نيروگاه برق و ساير موارد تورم به 52 درصد هم رسيده بنابراين طبيعي است كه ارزش ريال در حد هزار تومان در مقابل دلار تضعيف شده يي كه نرخ برابري آن از 87 سنت مثبت به 3/1 منفي است، كاهش پيدا كند: مساله يي كه گرچه ممكن است در ابتدا بازتاب هاي منفي داشته باشد اما در نهايت به نفع اقتصاد كشور ماست. در موضوع نرخ بيكاري كه توسط مركز آمار اعلام شده اما شك و ترديدهاي گوناگوني پديد آمده زيرا بيكاري بر دو نوع آشكار است و نهان: براي مثال براي توليد هر كالااستانداردي وجود دارد. براي توليد 25 هزار تن لاستيك مي توانيم آن را با حداكثر 200 نفر انجام دهيم اما يكي از كارخانه هاي لاستيك در شرق كشور با هشت هزار نفر پرسنل اين پروسه توليدي را انجام مي دهد يعني بيش از 7هزار و 800 نفر از آنها بيكار پنهان هستند. در ادارات دولتي نيز اين قضيه وجود دارد. در صدا و سيما هرازگاهي شاهد از بين بردن درخت هاي چندين ساله و ساخت ساختمان هاي جديد هستيم در حالي كه تلويزيون هايي مانند سي ان ان يا الجزيره كه پوشش بين الملل بر وقايع دارند تعداد كاركنان آنها بسيار كمتر از كارمندان رسانه ملي است. به همين دليل نمي توان اين افراد را شاغل ناميد زيرا شاغل كسي است كه روزي هشت ساعت به صورت مفيد كار كند. طي سال هاي اخير به علت بهبود شرايط پزشكي، كشورهاي گوناگون در حال افزايش تعداد سال هاي كاري هستند و كشورهايي چون فرانسه، اسپانيا و ايتاليا سن بازنشستگي را از 65 به 67 سال افزايش داده اند و ولي در ايران افرادي كه حتي 40 يا 45 ساله هستند بازخريد مي شوند به اين اميد كه دولت بتواند گره از وضعيت بيكاري بگشايد اما اين ايجاد اشتغال جديد، مولد و كارا نيست.
براساس تحقيقات انجام گرفته، شهرداري هاي كل كشور به علت فساد مالي ناشي از برون سپاري پروژه ها، شركت هايي را به كار گرفته اند تا خدمات مختلف فضاي سبز، تميزي خيابان ها و آسفالت را ارائه دهند. اما نه تنها هزينه انجام كار كاهش نيافته بلكه بر تعداد پرسنل افزوده و از كيفيت كار هم كاسته شده كه نمونه آن را در چگونگي اداره فضاي سبز حتي پايتخت مي بينيم كه به ساير شهرها هم سرايت كرده است. طبق آمار غيررسمي از حدود چهار ميليون درخت كاشته شده در پايتخت تقريبا 80 تا 90 درصد آنها به علت عدم نگهداري مناسب هدر مي روند و خشك مي شوند. اين مساله درباره برون سپاري غذا و سرويس هاي حمل و نقل نيز وجود دارد كه به طور مثال واگذاري سيستم ترابري درون شهري بخش خصوصي نه تنها موجب كاهش هزينه ها نشده بلكه به يك فساد اداري گسترده و كاهش كيفيت خدمات انجاميده است.
بنابراين براي تعيين اينكه نرخ بيكاري در كشور چقدر شده كافي است كه ما به اطراف خود نگاهي بيندازيم و فرضا به ميدان تجريش برويم كه يك ميدان اصلي شهر است. در آنجا افراد زيادي را مي بينيم كه به فروش كالاهاي مصرفي، سيگار و فيلم هاي ايراني و خارجي مشغولند. ممكن است دولت اين مساله را نوعي اشتغال بداند اما مولد نيست چرا كه اشتغال مولد، اشتغالي است كه بتواند در ازاي هر ساعت، حجم مشخصي از كار توليد كند نه اينكه كاركنان صبح ها ساعت بزنند و عصر ها به خانه بازگردند و در نهايت مشخص شود كه ميزان كار مفيد كارمندهاي دولت 20 دقيقه به جاي 8 ساعت كار است.
احمدی‌نژاد در روزهای آخر دولت دهم
ارزیابی از عملکرد رئیس‌جمهور در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری خود مورد توجه چند روزنامه قرار گرفته است. داريوش قنبري در مطلبی با عنوان «به جاي همه اينها» برای روزنامه اعتماد نوشته است:
برخلاف دولت هاي پيشين كه چند ماه مانده به پايان دوره آنها معمولاكابينه از تكاپو و افت و خيز مي افتد و دچار نوعي رخوت مي شود اما اين فرمول درباره دولت دهم صدق نمي كند و رييس جمهور در حال وعده هاي تازه و تاكيد بر اصلاحات آن هم با شيب تند است. با اين حال نگاهي گذرا به محتواي پيام هاي صادر شده در كلام محمود احمدي نژاد اين مساله را هويدا مي كند كه ادبيات و روش مواجهه او با برخي مسائل كه به صورت مشترك در جريان اصلاحات نيز به عنوان دغدغه مطرح بود همسان و نزديك شده است. دليل اين تكاپو و استارت غيرمنتظره دولت اما چيزي نيست جز در پيش بودن يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و تمايل دولتيان براي معرفي كانديدا. اما اين همه موضوع نيست و دولتي ها علاوه بر داشتن كانديداي مورد نظرشان تمايل دارند اين كانديدا پيروز انتخابات شود و دولت با همين روش و منش به كار خود ادامه دهد. آنها در اين روزها دست به هركاري مي زنند تا بتوانند كسب راي كنند تا جايي كه رييس دولت در مجموع بيش از آنچه رييس دولت باشد به عنوان دبيركل يك حزب سياسي به وعده هاي تبليغاتي مي پردازد و فراموش كرده كه به عنوان رييس دولت دو دوره كشور را در دست داشته و اكنون زمان ارائه بيلان كاري است.
حميدرضا طهماسبي پور نیز در ارزیابی میراث اقتصادی احمدی‌نژاد برای اعتماد نوشته است: اكنون و در سال هشتم سكانداري محمود احمدي نژاد كه ماه هاي پاياني دولت دهم است، نگاهي به آمار و ارقام رسمي اقتصاد كشور مويد اين نكته است كه ميراث دولت هاي او براي اقتصاد كشور و دولت بعدي ميراثي مشكل آفرين و ضعيف تر از دولت هاي تاريخ ايران است. چرا كه اكنون، اقتصاد ايران با تورم 40 درصدي (نقطه به نقطه) و نرخ 3500 توماني دلار (آزاد) روبه رو است به طوري كه بر هزينه هاي توليد اثر 37 درصدي گذاشته است و نرخ رشد اقتصادي كشور صفر يا منفي ارزيابي مي شود. نرخ بيكاري در پايان سال 91 با عدد 2/12 درصد اعلام شده و ميزان نقدينگي به 431هزار ميليارد تومان رسيده است تا شاخص ها از افزايش مشكلات در اقتصاد كشور خبر دهند. رييس جمهور كنوني، در حالي به سال تحويل دولت و پايان پرونده رياست جمهوري اش رسيده كه نهادهاي زير نظرش، ميزان سرمايه گذاري در كشور را از سال 87 به اين سو اعلام نداشته اند و او هم از اين نكته ياد نمي كند كه درآمدهاي نفتي ايران در سال هاي 84 تا 90 چه شده كه وضع شاخص ها چنين است و حدود 539 ميليارد و 367 ميليون دلار درآمد نفت چرا اقتصاد را شكوفا تر نكرده است.
روزنامه ابتکار در پایان مطلبی در مورد دشواری‌های این روزهای احمدی‌نژاد نوشته است: محمود احمدي نژاد روزهاي دشواري را مي‌گذارند. روزهايي که هيچ تحليل گر تيزبيني تا همين چهار سال پيش قادر به پيش بيني آن نبود. اما اصولگرايان نشان داده اند که فکر مي‌کننند مي‌توانند به راحتي سمت و سوي بازي را تغييير دهند و در اين راه نگران سؤالات پيش آمده در ذهن مردم نيز نباشد. آنان توضيح نمي‌دهند که چگونه در چند سال معجزه هزاره سوم به دامن جريان انحرافي سقوط مي‌کند ؟ چگونه دولت مدعي امام زمان به فاسد ترين دولت بعد از انقلاب تبديل شده است ؟چگونه سفرهاي استاني که روزي موجب فخر اصولگرايي به دولت‌هاي هاشمي و خاتمي خوانده مي‌شدبه مناطق محروم استفاده تبليغاتي از امکانات دولتي محسوب مي‌شود ؟ اصولگرايان نيازي به توضيح تغييرات رفتار خود نمي‌بينند.
علاوه بر این روزنامه تهران امروز در مطلبی با عنوان «افسانه اسفنديار» به بررسی پشت پرده بازي انتخاباتي دولت از دیدگاه خود پرداخته و در این مورد نوشته است: در اين ميان بازي انتخاباتي دولت از شگرد خاصي پيروي مي‌كند كه عمدتا متمركز بر برجسته‌سازي لیدر جریان خاص به عنوان كانديدای دولتي‌ها و از سوي ديگر برجسته‌سازي موضوع احتمال رد صلاحيت وي است تا هم از پاسخگویی درباره اوضاع فعلی طفره رفته باشد و هم فضای انتخاباتی کشور را به سمت اینکه بالاخره کاندیدای دولت تایید خواهد شد یا خیر؟ تغییر بدهد.
جالب در این میان رویکرد سه روزنامه نزدیک به دولت است. خورشید به سخنان رئیس جمهور اشاره کرده است که خبر داده اتفاق بزرگی در راه است؛ روزنامه شهروند به کندو کاو در نظرات رهبر انقلاب در مورد احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی پرداخته است و ایران از زبان احمدی‌نژاد گفته است که کسی نباید تصور کند بهتر از هفتاد میلیون نفر می‌داند. سخنی که معمولا به مساله بررسی صلاحیت‌ها و یا تلاش برای تاثیرگذاری بر انتخابات مربوز دانسته می‌شود.
کوتاه و خواندنی
روزنامه آرمان امروز گفتگویی با سید حسین مرعشی و با عنوان «حذف کردیم حذف شدیم!» را منتشر کرده است که وی در بخش پایانی آن و در پاسخ به درخواست خبرنگار برای نقل خاطره‌ای از دولت آقای هاشمی گفته است:
سال 74 بود که با آقای هاشمی به ارومیه رفتیم. در صف آخر جمعیت، یک پسر 12- 10 ساله که دچار عقب‌ماندگی ذهنی بود عکس آقای هاشمی را دست گرفته بود و دوست داشت ایشان را ببیند. من دست او را گرفتم و به جایگاه بردم. او تا به حال این جمعیت را ندیده بود و خیلی ذوق کرد. شاید بابت همین کار من را به بهشت ببرند. آقای هاشمی بعد سخنرانی این پسر را بوسید و هدیه‌‌ای داد. در آنجا آقای غرضی و ترکان و بشارتی و میرزاده و فروزش و .. ایستاده بودند و حاج آقا از من پرسید این پسر از کجا آمد؟ که من هم گفتم از همانجا که شما وزرایتان را آورید و آوردم که اگر خواستید ترمیم کابینه کنید، دستتان بسته نباشد. یک روز برای آقای خاتمی این خاطره را تعریف کردم که او از من پرسید درباره وزرای من چه می‌گویی که من گفتم اگر جسارت نباشد با این وزرا که شما آوردید، آن پسر هم دیگر نمی‌پذیرد در کابینه شما باشد. اتفاقات چند روز پیش باز هم صحبت آن پسره شد.
