جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۲۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۶

طب اسلامی یا طب سنتی مسأله این است؟

روزی نیست که در سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی که صرفاً کارشان تبلیغات یا پزشکی-زیبایی است، روایت و حدیثی از طرف ائمه اطهار و امامان (عهم) منتشر نشود. روایات و احادیثی که با ذکر منبع به بزرگان دین اسلام نسبت داده می‌شوند؛ اما آیا همه این احادیث و روایات درست‌اند؟ آیا این روایات منبع علمی دارند؟
کد خبر: ۱۷۵۱۲۰
به گزارش ایران اکونومیست؛  مسأله سلامت مسأله مهمی است، هیچ کسی نمی‌تواند بگوید که به این مهم بی‌توجه است. مسأله سلامت اما وقتی مهم‌تر می‌شود که پای امامان و پیامبران به این قضیه کشیده می‌شود. روایت‌های عجیب و غریب سلامتی به نام «طب اسلامی» و از زبان پیامبران و امامان، این روزها این قدر باب شده که حتی واکنش وزارت بهداشت، علمای دینی و انجمن طب سنتی ایران را هم در پی داشته‌است. از طرف دیگر ایران از دیرباز دارای
«طب سنتی» بوده است. قاطی شدن لفظ « طب سنتی» و «طب اسلامی» باعث شده که پای خیلی از سودجویان به سمت سوءاستفاده از این الفاظ کشیده شود.
 
وقتی پای وزارت به میان می‌آید
 
 
دکتر محمود خدادوست، مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت درباره لفظ طب سنتی می‌گوید: «موضوعی به نام طب اسلامی نداریم.» خدادوست با اشاره به انجام مطالعه‌ای که در خصوص صحت ادعاهایی درباره
طب اسلامی داشته، می‌گوید: «کارگروه نظام سلامت در اسلام که مدتی است در دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت تشکیل شده، سه سال روی موضوع طب ایرانی بررسی کارشناسی انجام داده‌است. ما برای تعیین تکلیف این موضوع به مراجع تقلید و حدیث شناسان پژوهشکده علوم قرآنی مراجعه کردیم.
 
نتیجه تمام این بررسی‌ها این بود که ما موضوعی به نام طب اسلامی نداریم». خدادوست معتقد است که روایات زیادی در حوزه بهداشت و توصیه‌های درمانی در اسلام وجود دارند که البته باید در پژوهشکده‌های علوم قرآنی و از نگاه علم رجال و علم دلالت بررسی شوند. او عقیده دارد: «علمای اهل فن و قرآن‌شناس گفته‌اند که پس از اثبات سندیت یک روایت، برای تعمیم آن به زمان، مکان و مردم حاضر، نیاز به کار تحقیقاتی و پژوهشی داریم.» البته مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت تأکید می‌کند که موضوع سلامت، ابعاد پیچیده‌ای از نظر جسمانی و روانی دارد: «ما می‌توانیم از ظرفیت دین اسلام به عنوان کامل‌ترین دین برای توسعه ابعاد فرشتگی و روحی انسان کمک بگیریم؛ اما این موضوع غیر از آن است که ما به نام و سوءاستفاده از دین به مردم داروی امام کاظم (ع)، بخور حضرت مریم (س) و داروی امام رضا (ع) تجویز کنیم؛ این کار به معنی مداخله جسمانی است.» خدادوست درباره ظهور جریانات خاصی در حوزه طب سنتی ایرانی با عناوین مختلفی از جمله طب اسلامی، طب روایی که در سال‌های اخیر روند رو به رشدی داشته است، اظهارنگرانی می‌کند: « این جریانات سلامت جامعه، باورها و اعتقادات دینی مردم را برانگیخته و طب سنتی ایرانی آکادمیک و قانون‌مند را نیز زیر سؤال برده است.» خدادوست معتقد است که افراد غیر پزشک به نام اسلام کاری خلاف قانون انجام می‌دهند: «این کار قطعاً بر اساس مبانی فقهی، خلاف شرع خواهد بود.»
 
نان خوری به نام اسلام
 
 
« طبق روایت امامان، عسل اصل را اگر در چشم بریزید نابینا هم بینا می‌شود.» این حرف اغلب فروشندگان عسل و عطاری‌هاست. آن‌ها به نام دین عموماً برای هر مشتری نسخه ویژه‌ای می‌پیچند که شاید چندان هم علمی نباشد، اما با ترفند سوءاستفاده از نام «اسلام» داروهایشان را تجویز می‌کنند. آن‌ها اغلب برای همه بیماری‌ها دارویی دارند و اگر بیماری، با داروی گران آن‌ها درمان نشود، دلیل را بر ضعف ایمان و سستی عقیده بیماران می‌دانند. خدادوست معتقد است: « برخی به نام طب اسلامی و سنتی، با بدیهی‌ترین مسائل پزشکی مانند واکسن و پیوند اعضا هم مخالفت می‌کنند که با این کار آن‌ها، برخی از مردم علاوه بر از دست دادن جان خود، مال خود را نیز از دست داده‌اند. بیشتر این افراد دام خود را برای کسانی که بیماری‌های صعب‌العلاج دارند،
پهن کرده و با منع بیماران از مراجعه به پزشکان طب رایج، آن‌ها را به استفاده از شیوه‌های درمانی نادرست و بدون مستندات علمی خود ترغیب می‌کنند.» انجمن علمی طب سنتی ایران هم ضمن اعلام برائت از جریاناتی که با سوء استفاده از نام اسلام و ائمه معصومین (عهم)، به حوزه طبابت و طب سنتی ایرانی وارد شده و سلامت شهروندان و اعتقادات دینی آنان را دست‌مایه خود قرار داده‌است، نظر علمی و کارشناسی مراجع تقلید، مسوولان حوزه علمیه و پژوهشکده‌های علوم قرآن و حدیث را برای آگاهی‌بخشی به جوامع علمی و عمومی خواستار شدند. البته انجمن در این خصوص بیانیه‌ای هم
منتشر کرد.
 
 
رییس انجمن طب ایرانی خانم دکتر نفیسه حسینی یکتا گفت: « آنچه امروز به نام طب اسلامی در جامعه ما رواج پیدا کرده، متأسفانه استنباط‌های شخصی از روایات توسط برخی افرادی است که حداقل‌های دانش شناخت از بدن را ندارند، اما با ادعای درمان بر اساس روایات به بیماران روش‌های درمانی توصیه می‌کنند.» حسینی یکتا با تعابیر نادرستی که از این روایات می‌شود، گفت:« تعریف دیگری از طب اسلامی در چند سال اخیر مطرح شده که آن را به عنوان یک مکتب درمانی جدا از طب سنتی و طب مدرن معرفی می‌کند و مبنای تشخیص و درمان را فقط روایات می‌دانند. این جریان ادعا می‌کند که می‌تواند تشخیص و درمان همه بیماری‌ها شامل بیماری‌های صعب‌العلاج و اورژانسی را تنها با تکیه بر روایات انجام دهد و یک نظام کامل سلامت را در بر می‌گیرد.» او در تکمیل گفته‌هایش می‌گوید:« دردین مبین اسلام آموزه‌های ارزشمندی در تمامی حوزه‌ها از جمله طب وجود دارد، حتی برخی احادیث با نام احادیث طبی شناخته می‌شوند. بررسی دقیق احادیث نشان می‌دهد که پیامبر اسلام و اهل بیت نه تنها از دانش پزشکی که از همه علوم از طریق الهام و وحی برخوردار بودند، اما فلسفه دین ورود به حرفه پزشکی نبوده است.»
 
طب اسلامی وجود ندارد
 
 
سخنرانی جدید حجت الاسلام سید عبدالله فاطمی نیا، مورخ اسلامی و کتاب‌شناس درباره لفظ طب سنتی آب پاکی را روی دست مدعیان استفاده از لفظ طب اسلامی ریخت. فاطمی نیا در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی تحقیق می‌کند. او سال‌هاست که درباره استفاده درست واژگانی اصرار دارد:« من سه سال پیش به صدا و سیما رفتم و گفتم که نگویید طب اسلامی، بگویید، طب سنتی. اخیراً هم در اخبار دیدم که معاون وزارت بهداشت گفت که نگویید طب اسلامی، بلکه بگویید طب سنتی.» او معتقد است:«باید اسلام را از اسارت این اطبای عزیز دربیاوریم. شما یک روایت دیدید که مربوط به طب اسلامی است چه می‌دانید که طب اسلامی است.» فاطمی نیا دلیل استفاده از این کلمه اشتباه را این طور توضیح می‌دهد:« شیخ صدوق می‌فرماید که بعضی از این روایت‌ها که به طب اسلامی نسبت داده می‌شود،اقلیمی است. در یک اقلیمی به درد می‌خورد و در یک اقلیم دیگر به درد نمی‌خورد و بعضی از آن‌ها ساختگی است. علم می‌خواهد، بصیرت می‌خواهد. قره قروت بخور، چون طب اسلامی می‌گوید و درمان می‌کند.»
 
فاطمی نیا با اشاره به رساله ذهبیه می‌گوید:« این رساله را امروز به امام رضا (ع) نسبت داده‌اند. من رفتم تحقیق کردم و دیدم که این رساله کاملاً ساختهو پرداخته است. این رساله یک راوی دارد به نام محمدبن جعفربن عمی که مقبول رجال نیست. در آن رساله آمده است که امام رضا (ع) به مأمون گفته است که عسل بخور که فلان اثر را داشته باشد. امام رضا بیکار بوده است که برای مأمون رساله بنویسد. این رساله از اول تا آخر دروغ است.» مورخ اسلامی در پایان سخنانش تأکید می‌کند:
« این‌ها درد دل بود، من باید به طور مفصل یک مقاله در این باره بنویسم تا همه از این اشتباه دربیایند.»
 

نظر شما در این رابطه چیست
نظرات بینندگان
خیرخواه
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸ آبان ۱۳۹۶ - ۰۲:۱۸
( درتبیین و تبلیغ صحیح طب اسلامی ) - واکنشی به کنایه ی تحقیرآمیز وزیر بهداشت به جامعه روحانیان آگاه به طب اسلامی ایرانی

بسم الله الرحمن الرحیم

درتبیین وتبلیغ صحیح طب اسلامی :

- قضاوتی آگاهانه و منصفانه درمورد بهترین نوع طب و اینکه آیابهترین طب ، طب سنتی ایرانی وشرقی هست یا طب جدید غربی یا طبی دیگر ؟

عقل وانصاف حکم میکندبه اینکه در جهت مقایسه انواع طب لازم هست :

عوارض مکانی و زمانی وشخصی انواع طب را از جمله شرقی و هندی وایرانی و چینی و غربی ،آن را لحاظ نکرد

و تنها در تاثیرات موثر و مفیدو مثبت آنها اعم از تاثیرات موقت ودائمی آنها و یا تاثیرات سوء آنها در زندگی دنیوی و اخروی انسانها ، نگریست .

وبااین دید به قضاوت در مورد آنها پرداخت تا از بیراهه های خودشیفتگی علمی و تعصب وخودمحوری وخودخواهی وکج اندیشی وکج فهمی ودر امان بود .وتا طرفداران از متخصصین هرکدام ازانواع طب تکبر وخودخواهی وغرور وعُجب علمی و وابستگی ها ودلبستگیهای افراطی مغایر باعقل ومنطق را برکناری نگذاشته اند حقیقت بر ایشان روشن نخواهد گشت و در این مقایسه به بیراهه های متعدد ومتوالی کشانده خواهند شد .



واما برخی از تاثیرات دنیوی و اخروی موثر در رجحان هر کدام از انواع طب را اینگونه می توان نام برد:

1-بهترین طب آنست که در آن نظم دائمی موجود در اعضای بدن و نظم کلی بدن وارتباط سیستمی یکپارچه وبه هم مرتبط جامع بدن که توسط الله متعال خالق هستی ونظم دهنده عالم ایجاد وقوام بخشیده شده ، در آن لحاظ شود وتا حدامکان امر طبابت وامور تداوی مخلط ومتداخل این نظم نباشد ،واموری همچون جراحی و تغییرات درسیستم دفاعی بدن وتغییرات در ژنهای انسان موکول به موارد آخرضروری گرددولاغیر.

2- طب یا طبابتی نیکو وارجح است که در تداوی و تغذیه جانب خیر هم دنیا وهم آخرت را باهم درنظر گیرد ،ودرصورت تعارض وعدم جمع آندو جانب آخرت را اصل قرار دهد و نیت ومبنای امورش بر عدالت و احسان و فراهم آوردن زمینه اینکه الله متعال خالق بشر وجهان به اراده وخواسته رحمانیش برسد ، باشد .

* مبنای امور اگر عدالت باشد، طبیب بایدهمواره درصدد رساندن حقوق هرصاحب حقی به حقوقی که خداوندمتعال معین کرده باشد ،البته آنهم به قدر استحقاق آن صاحب حق ، در زمان استحقاق آن حق وحقوق ، یعنی بهترین طبابت آنست که طبیت در طبابتش درحد وسع ومقدورش درصدد رعایت حق جسم وحق روح و حقوق انسانها وحتی حقوق گیاهان و حیوانات چه گیاهان و حیوانات بیمار وچه گیاهان و حیواناتی که استفاده دارویی دارند، باشد .

* اینکه خداوندمتعال رضایت واراده اش به اینست که حتی در یک لحظه ،هیچ گناه وحرامی حتی یک گناه از انس وجن سرنزند! لذا بهترین طب به اینست که طبیب در طبابتش اصل را به عمل به واجبات شرعی و دوری از محرمات اعم از عمل حرام در طبابت و استفاده واستعمال داروهای حرام قرار دهدو مبنا را برمحافظت از عرض وناموس و آبرو وحیثیت وجان ونسل آتی بیماران خود از مومنین قرار دهد. وبانهایت توان از تحقق عمل حرام و استفاده از دارو های حرام ودرمانهای مبتنی برحرام جدا دوری نموده و حتی بدین منظور به سراغ طرق درمانی دیگری غیر از مسلک درمانی خود برودو به دنبال درمان جایگزینی دراین خصوص باشد.(خالق بشر ،الله متعال همچنانکه بیماری را برای امتحان بیمار سبب نموده ، همانگونه بیماری را اسباب امتحان طبیب واطباء در دنیای کنونی قرار داده است و کسی طبیب حاذق و موفق وپیروز است که این امتحان را باموفقیت طی نماید،وصرفا جهت دلشادکردن خلق به هرطریقی از طرق حلال وحرام نباشد والا این درپی دنیابودن و چشم بستن از آخرت خود نوعی حماقت و کودنی و کندذهنی وبلاهت است واز اطباء کیس و زیرک وحاذق چنین عملی بعیدو دور از انتظار می باشد،حال طبیب وپزشک باشدوچه انترن وکارورز یا پرستار و چه مسول تشخیص علائم بیماری ومسول آزمایشهای تشخیصی ،به هیچ عنوان عاقلانه نیست که طبیب وبیمار دچارعمل حرامی گشته وبافرض رسیدن به سلامت دنیا ،سلامت آخرتشان را به خطرنابودی وهلاکت بیاندازند! ) . البته مقام اضطرار و ضرورت موضوع دیگری است که انتخاب طبیب ونوع تشخیص و طبابت بالاجبار ونه به توجیهات سهل انگارانه عرفی ، همراه با حرامی بوده باشد که در اینصورت در صورت ضرر جانی متنابه همین عمل جزو واجبات شرعی شمرده می شود .

3-بهترین طب آنست که داروهای تجویزی آن بیشترین تناسب وسازگاری تبدّل را با اعضای بدن وسریعترین حالت تحول به گوشت و اعضای طبیعی جانوری را داشته باشند،مثلا ازبین داروهای معدنی و گیاهی و حیوانی ، داروهای حیوانی بیشترین سازگاری را بابدن انسانها دارا میباشندوبعداز آن گیاهان که موجودات زنده وسلول دار هستندودرآخر موادمعدنی وفلزات وخاکهای استخراج شده از زمین.

4-بهترین طب آنست که بیماری را از اعماق اعضای بدن استخراج و بطورکامل دفع و درمان کرده ودرمانی دائمی ونه موقت داشته باشند .(هم درآن منضج و هم مسهل هردو کاربردحکیمانه داشته باشندوبه مسهل صرف بسنده نشود)

5- بهترین طب آنست که درحفظ جسم و جان از خطرات مهلکه سریعترین طبابت وروش درمانی را دارا باشد

6- بهترین طبابت آنست که بعداز اتمام هر مرحله درمانی، داروها و اشیاء وسموم وارد شده در اعضای بدن بلافاصله وسریعا بطور طبیعی ویا بواسطه ی دخالت طبیب ، ازبین رفته وبا انحلال یا به روشهایی همچون و اسهال و غیره ، از بدن استخراج و دفع گردد ولذا مانع بقاء یا رسوب آنها در بدن شده بطوری که اثری از آن داروها واشیاء در اعضای بدن باقی نماند،لذا هرنوع تغییر در ژن انسانی به دلیل بقاء آن الی الابد درطبیعت آدمی به هیچ عنوان قابل توصیه نبوده ونمی توان آنرا جزو طبابت های نیکو وراجح نام برد.وقطعا خداوندی که این سیستم راخلق کرده وبیماری را به انسان جهت آزمایش ودیعه داده، درمان آن را هم از طرق عادی بدون دستکاری آن سیستم که موجب اختلال دائمی آن نسل ان در نسل میشود رابرای انسان از راه طبیعی برای جوینگان طریق صحیح قرار داده است .وهمین مسئله درمورد تغذیه نیز جاری است و تغذیه غذاهای دستکاری ژنتیکی شده که موجب تغییرژنتیکی در انسان وحیوانات گرددسوای اینکه مضر سلامت خودفردهست وبه دلیل دستکاری نظم طبیعی بدن، موجب مهیا شدن اسباب وشرایط لازم، ابتلاء به بیماریهای ناشناخته میگردد، کاری مغایر سلامت نسلهای آتی میباشد.

7- بهترین طب سریعترین و دقیقترین وجامعترین ودر دسترس ترین روشهای تشخیص بیماریهارا خصوصا در مورد بیماریهای مهلک باید داشته باشد

8- بهترین طب آنست که در طبابت بیشتر از روشهای اسماء جمال الهی در آن پیروی کرد ونه اسماء جلال ،قطعا بیماریی که دراین دنیا روش درمانی از طریق ظهور اسماء جلال الهی برای بیمار دارد ، روش درمانی رحمانی وجمالی نیز در این خصوص داراست .(البته این مطلب جهت تنویر اذهان آن دسته از طبیبانیست که دستی در عرفان نظری یاعملی داشته اند)

9- بهترین طب ، طبی است که در آن حداکثر روشهای انسانی ومطابق فطرت وتمایلات درونی ونظم طبیعی بدن برای درمان بیماران استفاده شود تا روشهای چندش آور جلادانه و روشهایی که طبیعت وفطرت آدمی از آن متنفر است همچون درمان بیماری باخوراندن سوسک وحشرات وغیره.

10- بهترین طب آنست که روشهای درمانی جسمانی موجب صدمه به روح لطیف جسمانی و چاکراهای روحی افراد نشده و موجب تفرق و تنفر روح از بدن وتجردات روحی و باعث بیماریهای روحی در افراد نشودو تا می شود ملاحظه آرامش روحی افراد در آن شود البته نه درحد به خطر افتادن جان فرد!که گاه احساس درد موجب قبض گوشت ورگ شده ومانع خونریزیهای شدید گشته وبهتراز کرختی ایجادشده توسط بیهوش وبی حس گرهای دارویی است که این اثرراندارند.

11- بهترین طب آنست: تاوقتی که سیستم هماهنگ و دفاعی بدن خود توان مبارزه ومقابله وایستادگی در مقابل بیماری را دارد ،به هیچ عنوان درصدد دخالت و ورود به این چالش نباشد و تنها به توصیه های غذایی و درصورت نیاز به خوراک غذایی دوایی همچون انواع آش ها توصیه نماید وتجویز دارو و درمان وحتی مسکن ننماید ودرصورت نیازبه خوراکیهای تسکین دهنده دردها واستراحت توصیه نماید.چراکه داروها همواره در بیشتر مواقع خود خاصیت فرساینده بدن داشته ودرصورت استفاده مکرر درچنین مواقعی باعث تنبلی سیستم دفاعی بدن دربلندمدت خواهدشد

12- بهترین طب و طبیب آنست که سیستم محورباشد ونه صرفا عضو محور، طبیبی حاذق است که روش کار سیستم عمومی بدن واعضاء رئیسه بدن را بداند و منشاء اصلی بیماریها را تشخیص وتداوی کند ونه متخصص و متمرکز در عضو واحدی باشد که بسیار اتفاق می افتد که بیماری عضو عضو بدن عللی غیر از خود آن عضو دارند و علائم ظاهر شده در آن عضو تنها نشانه ای بر وجودبیماری اعضاء دیگر بدن همچون اعضاء رئیسه می باشد ولاغیر و با بهبودی بیماری مثلا اعضای رئیسه بدن ،آن عضو زیرمجموعه هم خودبخود بهبود پیدامیکند.





* حال انکه طب و طبیبی که مثلا بیشترین مراعات و اخذ ملاکها و روش از موارد مذکور بالا را داشته باشد طبعا بیشترین حفاظت از جسم وجان ونسل وشخصیت آدمی را دارا خواهد بود و بیشترین تطابق را با فرموده های الله متعال و رسول اکرم صل الله علیه وآله را خواهد داشت و بنابراین طبابت او اسلامی واخلاقی و طب او طب اسلامی خواهد بود .

واینکه ما آیات متعدد و هزاران روایت طبی از پیامبراکرم صل الله علیه وآله واوصیاء ایشان ،ائمه معصومین علیهم السلام در مورد طب داریم ، به دلیل اینکه آنها بیشترین تطابق را با روش اسلام که برخی از آنها را در بالا عرض کردیم دارند ، لذا آنها نیز جزو طب اسلامی شمرده می شوند وما به این معنا نیز آنها را طب اسلامی نیز می نامیم چرا که اسلام دین عدل و احسان است و عادلانه ترین توصیه های پزشکی که توجه همه جانبه به اعطاء حقوق جسم وجان وجامعه وجهان درآن شده ، همان توصیه های الله باریتعالی وائمه معصومین علیهم السلام می باشد .
۰
آخرین اخبار