پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۱۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۳

جلیل سامان: با سریال‌هایم گذشته را به یاد مردم می‌آورم

جلیل سامان - کارگردان سریال «نفس» - در نشستی که در فضای تلگرام و با حضور اهالی رسانه و همجنین برخی کاربران برگزار شد، به پرسش‌هایی درباره‌ شخصیت‌های اصلی داستان، اینکه چرا در سه‌گانه‌های او فقط یک برهه از تاریخ معاصر در نظر گرفته شده و اینکه این سه‌گانه را آثاری ایدئولوژیکی و برخاسته از مسائل عقیدتی می‌داند، به صورت آنلاین پاسخ داد.
کد خبر: ۱۶۳۸۰۵
به گزارش ایران اکونومیست؛  در پنجمین بحث آزاد گروه تلگرامی «سرزمین هنر»، در ابتدا سامان به مدت ۳۰ دقیقه به پرسش‌های سردبیر فصلنامه چند رسانه‌ای سرزمین هنر پاسخ داد. سپس به مدت ۹۰ دقیقه به صورت زنده و مستقیم با اعضای گروه «سرزمین هنر» و گروهی از بینندگان سریال «نفس» به گفت‌وگو پرداخت.

***

علیرضا دباغ، مدیرمسؤل وب‌سایت هنرلند و سردبیر فصلنامه سرزمین هنر ضمن تشکر از جلیل سامان و علیرضا کمالی - کارگردان و بازیگر نقش اول مرد سریال نفس - برای حضور در این نشست مجازی، این پرسش را مطرح کرد که آیا سه‌گانه‌های ارمغان تاریکی، پروانه و نفس را آثاری ایدئولوژیک و برخاسته از مسائل عقیدتی می‌داند؟

جلیل سامان در این زمینه گفت: من بیشتر به اندیشه و خصلت‌های بشری پرداخته‌ام، تصمیم‌های بزرگ … معتقدم بیشتر به اخلاق پرداخته‌ام. بقیه چیزها حاشیه است. اغلب ما بر اساس میلمان اعتقادات و ایدئولوژی را انتخاب می‌کنیم نه بر اساس حقیقت.

وی در پاسخ به اینکه چرا در سه‌گانه‌های شما فقط یک برهه از تاریخ معاصر ما در نظر گرفته شده است؟ آیا به این بخش از تاریخ تعهد بیشتری دارید؟ اظهار کرد: من به هیچ بخشی از تاریخ تعهد ندارم اما به هر مقطعی می پردازم سعی می کنم صادق باشم.

این کارگردان در پاسخ به اینکه با پایان سریال نفس تمرکز او از مقطع خاص انقلاب و تاریخ سازمان منافقین به سمت برهه دیگری از تاریخ خواهد رفت؟ گفت: این مقطع ناگفته بسیار دارد. شاید سراغ تاریخ نروم بستگی دارد شخصیت داستانی‌ام کی و کجا باشد. با این وجود که مطرح می‌شود، بعد از «ارمغان تاریکی» و «پروانه» لااقل دو فیلم سینمایی بلند دراین باره ساخته شده است که به حد نسبتا قابل قبولی به این موضوع پرداخته است، اما باز هم ناگفته بسیار داریم.




این کارگردان درباره‌ی شخصیت ناهید که با وجود اینکه دختر تحصیلکرده‌ای بود و در اجتماع به عنوان یک دانشجو و کارمند حضور فعال داشت، اما در مواجهه با بعضی مسائل گیج و گنگ بود و نمی‌توانست دروغ های سازمان و شخصیت روزبه رو تشخیص دهد و مورد سواستفاده قرار می‌گرفت، گفت: فقط ناهید نبود اکثر بیننده‌ها گول روزبه را خوردند. اصولا جریان نفاق مرزهای تند و تیزی ندارد. ناهید یک مادر بود که در قرنطینه قرار گرفت؛ قرنطینه ای که سازمان منافقین بعدها در اشرف هم اعمال کرد آنجا آدم‌های کم‌هوشی نبودند از همه طیف بود اما دیدید که چطور تسلیم ذهن بیمار رجوی شدند.

سامان در پاسخ به اینکه در تاریخ دنبال چه موضوعاتی است که در جامعه امروزی نمی‌توان یافت؟ اظهار کرد: دنبال آدم‌هایی هستم که عشق و آرمان داشته باشند.

این کارگردان درباره‌ی اینکه آیا محتوای این سریال بیشتر به نفاق شخصیت روزبه برمی‌گردد تا هر چیز دیگری و اینکه آیا عشق روزبه به ناهید هم در پرده همین نفاق است؟ توضیح داد: عشق کور است. این که چرا عشق ناهید به روزبه تا این حد سریع اتفاق می‌افتد و روند درگیر شدن ناهید با روزبه یک مقدار غیرقابل باور است، باید گفت این از آن دست عشق‌های سطحی است. ممکن است در یک نگاه باشد، در یک جمله یا دیالوگ. نمی‌توانیم بگوییم چرا عاشق شد. هیچوقت نمیتوانیم به کسی بگوییم چرا عاشق شدی. ناهید در مواجهه با روزبه، در موقعیتی قرار می‌گیرد که مادرش را کشف می‌کند. مادر به نوعی هویت آدم است. همه چیز آدم است. این چیز کمی نیست. در واقع معتقدید عمق این دلبستگی به دلیل شناختی است که ناهید در مواجهه با روزبه از مادرش به دست می‌آورد. عشق در همان لحظه اول که روزبه داخل آژانس مسافربری می‌شود، تلفن را قطع می‌کند و از بالای راه پله به ناهید نگاه می‌کند، شکل می‌گیرد. رگه‌هایی از محبت آنجا درون ناهید بیدار می‌شود. اما مساله شناخت مادر باعث عمق بیشتر این دلبستگی می‌شود. اما از همان ابتدا کاملا مشخص است که روزبه طبق یک الگوی قبلی وارد میدان شده و می‌خواهد ناهید را به خودش وابسته کند. بله اما عشق کور است. من در جاهای مختلفی از سریال کدهایی به مخاطب داده‌ام که این مساله را متوجه شود. مخاطب هوشمند متوجه شخصیت اصلی روزبه می‌شود اما مخاطبی که از جنس ناهید است چشمش را مثل او روی همه این نشانه ها می‌بندد.

سامان درباره‌ی دلایل انتخاب عنوان «نفس» برای این سریال، گفت: یکی از این دلایل این بود که من خفقان قبل از انقلاب و بحران را با تنگی نفس تداعی کردم.

وی درباره‌ی اینکه به نظر می‌رسد پرداخت بیش از حد به مجاهدین، نوعی کارکرد معکوس در مطرح‌شدگی کاذب آنها پیدا کرده است، گفت: اگر این طور بود، به نظر شما در انتخابات اخیر آیا بخشی از مردم به اعدام منافقین انتقاد می‌کردند؟ یا چهره این گروهک تروریستی را تطهیر می‌کردند؟ مردم ما متأسفانه از تاریخ دور هستند و اتفاقا این قبیل سریال‌ها و فیلم‌ها می‌تواند گذشته را به یادشان بیاورد.

***

علیرضا کمالی - بازیگر نقش روزبه - نیز در پاسخ به این پرسش که این نقش تا چه حد با روحیات وی سازگار یا ناسازگار بوده است؟ اظهار کرد: مطمئناً با ذات و نگاه من صد درصد منافات داشته است. اولین تصویر ذهنی حقیر از منافقین برمی‌گردد به سن چهار سالگی که شاهد ترور دو برادر دندانپزشک و دندان‌ساز توسط اعضای این گروهک بودم که تنها جرمشان داشتن ریش بود!

وی ادامه داد: به صورت گسترده‌ای در زمینه تاریخ مطالعه دارم. از ایجاد خوارج تا اتفاقات پیش از انقلاب. در واقع مطالعه من صرفاً جهت ایفای نقش در سریال نفس نبوده است. علاقه شخصی من مطالعه در زمینه تاریخ است.

وی درباره‌ی کاراکتر خود در «نفس» گفت: من به عنوان بازیگر اعتقاد دارم که نقش منفی را نباید منفی بازی کرد، چرا که هیچ شخصیت منفوری در تاریخ خودش را منفور نمی‌دانسته و نمی‌داند. بلکه تمام حق‌های جهان را به خودش می‌دهد. بطور مثال اگر معشوقه هیتلر از او می پرسید؛ داری چه کار می‌کنی؟ هیتلر یقیناً در جواب نمی‌گفت: دارم جنایت می کنم. من کاملاً حق به جانب و مُحق نقش روزبه را ایفا کردم. اما امیدوارم که روزبه از مسیری که رفته برگردد؛ چرا که درب بخشش پروردگار بر روی همه بندگانش باز است.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار