جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29 - ۱۸ رمضان ۱۴۴۵
۳۰ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۵:۳۰

گزیده سرمقاله روزامه‌های صبح دوشنبه 11/30

ايران اكونوميست :روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله:مبارزه با فساد اقتصادی از حرف تا عمل، احتیاط ! شیاطین مشغول كارند !، پیامدهای تأخیر بودجه، نعمت انتخابات در مسیر صحیح و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.
کد خبر: ۱۵۹۱۶

جام جم: «مبارزه با فساد اقتصادی از حرف تا عمل»

«مبارزه با فساد اقتصادی از حرف تا عمل» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است كه در آن می خوانید:

استقرار «عدالت» مهم‌ترین هدف تشكیل نظام اسلامی است و «مبارزه با فساد»، خصوصا فساد اقتصادی از ضروری‌ترین ابعاد تحقق «عدالت» محسوب می‌شود و قطعا وقتی سخن از مبارزه با فساد اقتصادی به میان می‌آید، فسادهای كلان و فساد صاحبان قدرت اولویت پیدا می‌كند.

از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این بوده و هست كه بر مبارزه با فساد همواره تاكید شده است و علاوه بر رهبری نظام كه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاكنون سمبل ساده‌زیستی، پاكدستی و پرچمداری مبارزه با فساد بوده است، بسیاری از مسوولان عالی‌رتبه گذشته و حال این نظام، بر این مهم تاكید داشته و در عمل نیز به آن پایبند بوده‌اند البته این واقعیت را نیز نمی‌توان و نباید كتمان‌كرد كه بوده و هستند مسوولانی كه با سوءاستفاده از موقعیت خود آلوده به فساد گردیده‌اند و متاسفانه غالبا هم با برخورد قاطعی مواجه نشده‌اند.

از خواسته‌ها و مطالبات جدی مردم هم این است كه با مسوولان فاسد و با آقازاده‌ها و دیگر بستگان آنها كه از منصب پدر، برادر و... خویش سوءاستفاده كرده‌اند و موجبات بدبینی مردم را فراهم می‌سازند و سلامت نظام اسلامی را زیر سوال می‌برند در هر رده‌ای كه هستند، برخورد شود.

اهمیت مبارزه با فساد آنقدر بوده است كه در اردیبهشت سال 80 منجر به صدور فرمانی هشت ماده‌ای از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به سران سه قوه شد. برخی نكات مهم در آن فرمان كه خصوصا برای شرایط امروز توجه به آنها ضروری است، عبارتند از:

ـ حكومتی كه مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است، باید در همه حال تكلیف بزرگ خود را كم كردن فاصله طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند...

ـ قوه مجریه با نظارتی سازمان‌یافته و دقیق و بی‌اغماض از بروز و رشد فساد مالی در دستگاه‌ها پیشگیری كند.

ـ قوه قضاییه با استفاده از كارشناسان و قضات قاطع و پاكدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی كشور بردارد.

ـ بدیهی است نقش قوه مقننه در وضع قوانینی كه موجب تسهیل راهكارهای قانونی است و نیز در ایفای وظیفه نظارت، بسیار مهم و كارساز است.

ـ كار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوه قضاییه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی كه می‌خواهد با ناپاكی دربیفتد، باید خود پاك باشد و كسانی كه می‌خواهند در راه اصلاح عمل كنند، باید خود برخوردار از صلاح باشند.

ـ ضربه عدالت باید قاطع، ولی در عین حال دقیق و ظریف باشد. متهم كردن بی‌گناهان یا معامله یكسان میان خیانت و اشتباه یا یكسان گرفتن گناهان كوچك با گناهان بزرگ جایز نیست.

ـ در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود... هیچ شخص یا نهادی نمی‌تواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان كشور، خود را از حساب‌كشی معاف بشمارد.

ـ با این امر مهم و حیاتی نباید به گونه شعاری، تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. به جای تبلیغات باید آثار و بركات عمل مشهود شود.

ـ هرگونه اطلاع‌رسانی به افكار عمومی كه البته در جای خود لازم است، باید بدون اظهارات نسنجیده و تبلیغات‌گونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افكار عمومی را در نظر داشته باشد.

مفاد این فرمان كه به بخش‌هایی از آن اشاره شد، گویای این مساله است كه مبارزه با فساد باید قانونمند و توسط افراد سالم و امین و بدون تبعیض و به دور از هیاهو و تبلیغات انجام شود؛ بنابر این موضوع با افشاگری‌های خلاف شرع، قانون و اخلاق كه اخیرا آغاز شده،‌ هیچ تناسبی ندارد.

افشاگری از سوی هركس بویژه كسانی كه در آستانه انتخابات و با هدف خارج كردن رقبا از صحنه دست به این اقدام می‌زنند و خود برای اطرافیانشان خط قرمز قائل شده‌اند تا اتهامات آنها به همین فساد مالی مورد رسیدگی قرار نگیرد، فاقد ارزش است و بیشتر به استفاده ابزاری از مبارزه با فساد شبیه است تا اقدامی اصیل و با انگیزه‌های صحیح.

و همین رفتار است كه نارضایتی رهبر معظم انقلاب از روند این مبارزه را در پی داشت و در سخنان روز شنبه فرمودند: «مكرر می‌گویند فساد اقتصادی، اما این كار به زبان گفتن تمام نمی‌شود؛ بلكه نیازمند مبارزه عملی است. در عمل چه كار كردید؟»

مبارزه با فساد مالی همچنین باید قانونمند و با رعایت همه جوانب از جمله اخلاق صورت گیرد تا خود فسادهای دیگر را موجب نشود.

این نحو مبارزه با فساد نه‌تنها به استقرار عدالت منجر نمی‌شود؛ بلكه منجر به ظلم‌های دیگری خواهد شد. آموزه‌های اسلام ناب محمدی(ص) به ما فرمان می‌دهد كه امر به معروف و نهی از منكر هر دو باید به شیوه معروف انجام شود والا خود منكر دیگری است!

كیهان: «احتیاط ! شیاطین مشغول كارند !»

«احتیاط ! شیاطین مشغول كارند !» یادداشت روز كیهان به قلم حسین شریعتمداری است كه در آن می خوانید:

شیطان، راهزن است و مثل همه راهزن ها در گوشه های تاریك مسیر و نقاط نادیدنی به كمین می نشیند. بسیار مراقب است كه دیده نشود و ردپایی از خود باقی نگذارد. او، آدم ها را می بیند ولی خود، دیده نمی شود. «انه یراكم و قبیله من حیث لاترونهم- او و دارودسته اش شما را می بینند، از جایی كه شما آنها را نمی بینید». شیطان هم مانند بقیه راهزنان به كاروان می تازد و كاروانیان را لخت می كند. مگر پدر و مادرمان، حضرات آدم و حوا علیهم السلام را لخت نكرد؟! راهزنان به اموالی كه از كاروانیان می ربایند قناعت می كنند ولی شیطان دزد ایمان است و اصرار دارد كه آدم ها را بعد از لخت كردن در میانه میدان و در مقابل چشم این و آن رها كند تا آبرویی برای آنها باقی نماند.

اصلا كار شیطان، لخت كردن و بی آبرو كردن آدم هاست. شیطان زده ها برای نجات خویش راهی جز توبه ندارند و چنانچه به خدا پناه نبرده و در چنبره فریب شیطان باقی بمانند، نه فقط آخرت كه دنیای خود را نیز به تباهی می كشانند. اصلا، شیطان اصرار دارد شكار خود را در همین دنیا هم به خواری و ذلت بكشاند. شیطان، آنگونه كه تصویرسازان به تصویر می كشند، قیافه زشت و ترسناك ندارد یا اگر دارد، با ماسك دیگری به میدان می آید. اگر اینگونه نبود كه طعمه هایش به جای فرار، جذب او نمی شدند. شیطان پدر و مادر ما را هم با وعده «جاودانی»! فریب داد. نداد؟!

آمریكا به قول امام راحلمان- رضوان الله تعالی علیه- شیطان بزرگ است و مانند «ابلیس» پنهان نمی كند كه برای فریب مسئولان نظام الهی و مقدس جمهوری اسلامی ایران، هزاران ترفند در آستین و ده ها هزار دام در دست دارد و چه بسیار كسانی را می توان در عمر سی و چند ساله انقلاب اسلامی آدرس داد كه به فریب شیطان بزرگ فریفته شدند و در پی «سراب» كه شیطان در نظرشان، «آب» جلوه داده بود، به مرداب افتادند. بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران اسلامی بود، فرماندهی كل قوا را برعهده داشت اما، آنقدر منم منم زد و به توصیه پدرانه حضرت امام(ره) كه فرموده بود «این من، شیطان است» بی توجهی كرد تا... امروز به زحمت می توان حقارت و فلاكت او را توضیح داده و تشریح كرد!

چرا راه دور برویم، مگر همین شیطان بزرگ، در جریان فتنه آمریكایی-اسرائیلی 88، موسوی و كروبی و خاتمی را به «سراب قدرت» فریب نداد؟! و مگر آنچه از زشتی در دل نهفته داشتند «سواه پنهان» آنها را بیرون نریخت و برملا نكرد؟! و حالا هم كه كار از كار گذشته و شكار خویش را لخت و بی آبرو ساخته، آنها را در میانه میدان رها كرده و به «شاه» كار! خود پوزخند می زند.

«كمثل الشیطان، اذقال للانسان اكفر فلما كفر قال انی بری منك، انی اخاف الله رب العالمین- مانند شیطان كه به انسان گفت؛ كفر بورز (تا به آرزویت برسی) ولی هنگامی كه كفر ورزید، گفت؛ من از تو بیزارم، من از خداوندی كه پروردگار عالمیان است بیم دارم»(سوره مباركه حشر-آیه61).

یك نگاه دیگر به میدان بیندازید. چه می بینید؟... آمریكا یعنی همان شیطان بزرگ كه سران و عوامل فتنه را به «سراب قدرت» فریب داده و در آرزوی مقابله با نظام اسلامی ایران به میدان آورده بود، امروزه در پی شكست پروژه كودتای مخملی، عوامل شكار شده فتنه را با رسوایی و بی آبرویی در میانه میدان رها كرده و خود به گدایی مذاكره با ایران اسلامی آمده است. این همان شیطانی است كه وقتی بازار فتنه آمریكایی- اسرائیلی داغ بود، حمایت از فتنه گران را «یكی از اهداف استراتژیك» خود می دانست و چه رجزها كه نمی خواند!...

روز یكشنبه دو هفته پیش، برخی از مسئولان بلندپایه نظام با اقدام ناپسند خویش كام مردم را تلخ كردند و شیطان بزرگ و اعوان و انصار غربی و عبری و عربی آن را با ذوق زدگی به رقص آوردند.

نظریه پردازان آمریكایی، اروپایی و اسرائیلی هلهله كنان در رسانه های خود به تفسیر و تحلیل آن ماجرا نشستند. رادیو فردا- ارگان رسمی سیا- از آشفتگی زودرس قبل از انتخابات 29 خبر داد و اینكه شیرازه مدیریت نظام به هم ریخته است! دویچه وله، به شكاف در اقتدار ایران اسلامی اشاره كرد و صهیونیست های كودك كش، هریك از بداخلاقان روز یكشنبه را نماد و نماینده بخشی از مردم معرفی كرده و از این كه در همبستگی مردم با یكدیگر ترك افتاده است! ابراز خشنودی كردند و امیدوار بودند این ناهمخوانی میان مسئولان به ناهمدلی مردم تبدیل شده و در 22 بهمن، سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، نشانه های آن دیده شود.

اما، هیچیك از توده های عظیم مردم به هیچكدام از مسئولان بداخلاق «دمت گرم»! نگفتند و روز 22 بهمن كه از راه رسید، جمعیت از همه جای كشور جوشید. و حماسه ای بی نظیر با حضوری گسترده تر و متراكم تر از همیشه خلق شد. همه آمده بودند با تصاویری از امام راحل(ره) و خلف حاضر او كه روی دست برافراشته بودند. در حضور حماسی 22 بهمن امسال، علاوه بر شعارهای الله اكبر، مرگ بر آمریكا، مرگ بر اسرائیل كه شعارهای ثبت شده در شناسنامه اینگونه حماسه های حضور است، بیشترین شعار كه نشانه بصیرت و شعور عمیق مردم بود و با اصرار فریاد زده می شد این بود؛ «این همه لشكر آمده، به عشق رهبر آمده» یعنی آقایان مسئول، بداخلاقی های شما - صرفنظر از آن كه كدام كمتر و كدام بیشتر- در نگاه مردم به اسلام و انقلاب و نظام كمترین تاثیری ندارد و مردم مثل همیشه چشم به رهبری انقلاب دوخته و ایشان را قطب نمای صراط مستقیم می دانند. به بیان دیگر، مسئولان نظام در هر جایگاه و رده ای كه باشند فقط تا آنجا قابل احترامند كه همراه با توده های عظیم مردم، پیرو بی چون و چرای رهبری باشند.

خوشبختانه نهیب حضرت آقا و اتمام حجت آمیخته به نصیحت ایشان لبیك مسئولان محترم را درپی داشت و سران محترم سه قوه و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه و صدور بیانیه، بر همراهی خویش با مردم در پیروی از رهبر معظم انقلاب تاكید ورزیدند و با این اقدام خود، ملت را خشنود و خواب خوش دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها را به كابوس تبدیل كردند.

و بالاخره بعد از اقدام قابل انتظار مسئولان محترم و توبه آنان- كه در مواردی باید به صراحت اعلام می شد و نشد!- توقع آن است كه اكنون به قول حضرت آقا «همه توان و نیروها را برای حل مشكلات مردم متمركز كنند و حالا كه دشمنی های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقت هایشان را شدت دهند...» و این كلام خداوند تبارك و تعالی درباره پذیرش توبه را نصب العین خویش قرار داده و به آن جامه عمل بپوشانند كه؛ «الاالذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا... مگر آنان كه توبه كردند و به اصلاح آمدند و آنچه را پنهان داشته بودند، آشكار ساختند...»

جمهوری اسلامی: «پیامدهای تأخیر بودجه»

«پیامدهای تأخیر بودجه» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
تأخیر در ارائه لایحه بودجه سال 92 به مجلس همچنان ادامه دارد. سخنان مسئولان دولتی در این مورد هم چندان واضح نیست و گاه متناقض می‌نماید. رئیس‌جمهور از زیر چاپ بودن لایحه خبر می‌دهد ولی معاون معاونت راهبردی رئیس جمهور، ارائه لایحه تا آخر هفته جاری به مجلس شورای اسلامی را وعده داده است. در میان اینهمه ابهام و نااطمینانی آنچه مسلم و قطعی است، تأثیر ناگوار تأخیر ارائه لایحه بودجه بر اقتصاد كشور است.

این درست است كه در تعریف و رویكردی حداقلی، سند مالی و دخل و خرج دولت و سایر نهادهای حكومتی است و به این اعتبار شاید تأخیر در تصویب آن چندان دخلی به سایر اركان اقتصاد نداشته باشد اما واقعیت این است كه در اقتصاد ایران، بودجه جایگاه و نقش بسیار پررنگ‌تری دارد.

نقش غیرقابل تردید نفت و درآمد حاصل از صادرات آن در اقتصاد و بودجه ایران به حدی است كه عملاً بخش عمده‌ای از تبادلات مالی و اعتباری در اقتصاد كشور ما بدون درآمدهای نفتی قابل تصور و تعریف نیست. از این رو هرگونه تغییر معناداری در بودجه كشور،‌ تمامی اركان و لایه‌های اقتصادی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

به عنوان مثال می‌توان به موضوع پیمانكاران بخش خصوصی اشاره كرد؛ دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و حكومتی، بسیاری از طرح‌های عمرانی تعریف شده را با استفاده از توان اجرایی پیمانكاران بخش خصوصی انجام می‌دهند. بدیهی است كه تعداد طرح‌های تعریف شده، روند انجام طرح‌ها و... بستگی به اختیاراتی دارد كه دستگاه‌ها و نهادها در قالب ردیف هزینه‌های عمرانی مصوب در بودجه سالانه دریافت می‌كنند.

در سال‌هایی كه ردیف هزینه‌های عمرانی دستگاه‌ها در بودجه كاهش می‌یابد یا ثابت می‌ماند طبیعتاً امكان تعریف و اجرای طرح‌های عمرانی جدید محدود می‌شود و طرح‌های دردست اجرا نیز احتمالاً با دیركرد در پرداخت اعتبارات روبرو می‌شوند. به این ترتیب پیمانكاران بخش خصوصی و نیروی انسانی در استخدام مستقیم آنها دچار مشكل می‌شوند. از سوی دیگر مشاغل متعددی كه در ارتباط غیرمستقیم با این پیمانكاران قرار دارند هم از این كاهش اعتبارات عمرانی متضرر می‌شوند. ممكن است پیمانكارانی كه با احتساب دریافت به موقع طلب‌های خود از دولت به دریافت تسهیلات بانكی دست زده‌اند. با تأخیر در دریافت مطالبات از دولت، در بازپرداخت تسهیلات گرفته شده دچار مشكل شوند و...

به این ترتیب به راحتی می‌توان دید كه تحولات و تغییرات بودجه‌ای تأثیر فراوانی در سایر اركان و لایه‌های اقتصاد كشور دارد.

با این تفاصیل، تصور پیامدهای نامطلوب تصویب و ابلاغ بودجه كه از دیر ارائه شدن آن از سوی دولت نشأت می‌گیرد، چندان دشوار و پیچیده نیست.

به نظر می‌رسد با توجه به ادامه تأخیر دولت در ارائه لایحه بودجه و سخنانی كه رئیس و نمایندگان مجلس بیان می‌كنند، برای سال آینده باید علاوه بر لایحه كلی، لایحه‌ دیگری به مجلس ارائه شود كه برمبنای آن نمایندگان به دولت اجازه دهند حداقل دو ماه نخست سال 92 را با استناد به قانون بودجه سال 91 و به صورت تنخواه از خزانه برداشت كند تا بودجه تصویب و ابلاغ شود.

مجموعه این فرایند كه احتمالاً تا خرداد سال 92 به طول می‌انجامد معنایی جز بلاتكلیفی پیمانكاران بخش خصوصی، خواب سرمایه، افزایش مطالبات معوق شبكه بانكی، افزایش قراردادهای موقت سفید امضاء و... برای فعالان اقتصادی ندارد.

از این رو به نظر می‌رسد دولت باید با درك حساسیت و اهمیت اقدامات خود كه بی‌تردید یكی از عمده‌ترین آنها، تدوین بودجه است، هرچه سریع‌تر نسبت به ارائه لایحه بودجه سال آینده به مجلس اقدام كند چرا كه جلوی ضرر را هر وقت بتوان گرفت، منفعت است!

رسالت: «نعمت انتخابات در مسیر صحیح»

«نعمت انتخابات در مسیر صحیح» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دكتر حامد حاجی‌حیدری از دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است كه در آن می خوانید:

مقدمه: اكنون، در آغاز گشایش خطوط تبلیغاتی نیروهای سیاسی برای رقابت‌های انتخاباتی، خیلی مهم است كه عاملیت‌های این تبلیغات، ذهنیت درستی در مورد كار خود داشته باشند.

اصل ماجرا اینجاست كه انتخابات، مانند هر كار دیگر، موقعی درست و مثمر ثمر است كه در مجموع، در جهت تعالی امت باشد. هر چه فعالان این میدان، به این گزاره بدیهی متوجه باشند، آسیب‌های ناشی از رقابت منافع فردی تقلیل می‌یابد.

در مجموع، همه، قرار است كمك كنیم كه تراز انرژی این جامعه یك سطح بالا بیاید. نظام سیاسی نفس تازه‌ای بگیرد، ایده‌های تازه‌ای به میدان اجرا راه یابد و كاستی‌های همه دوره‌های پیشین، مرتفع گردند.

مطلب اول:
از این قرار، اولین كاركردی كه باید رقابت‌های انتخاباتی به بار آورد، افزایش آگاهی سیاسی است.

مردم، هر یك، در میدان كار خود اطلاعات خوبی دارند. یك آهنگر ماهر، اطلاعات گران‌قدری در مورد فلزات و ساختمان و حیطه‌های مرتبط دارد. یك جراح قلب، اطلاعات بسیاری در مورد جراحی و عضو صنوبری دارد ولی همه اینها كه در جای و گاه خود محترم‌اند، از سیاست اطلاعات محدودی دارند. این، در حالی است كه «اگر آنها با سیاست كار ندارند، سیاست با آنها كار دارد».

هنگامه‌های انتخابات، موقعیت‌هایی است كه سطح قابل ملاحظه‌ای از اطلاعات سیاسی به سوی مردم گسیل می‌شود. مردم در این زمینه لازم، اطلاعاتی را دریافت می‌كنند.

مهم‌تر از آگاهی از «اطلاعات»، آگاهی از جنس «دانش» است. در جریان رقابت‌های انتخاباتی، كاندیداها، كارشناسان، رسانه‌ها و گفتگوهای اتوبوسی به كار می‌افتند و اطلاعات سیاسی را در تار و پود ذهنیت‌ها و سنت‌ها و عقاید از پیش موجود افراد می‌بافند. پس از این تحلیل‌ها، سطح «دانش» سیاسی افراد بالا می‌آید، به این معنا كه آنها اطلاعات تازه‌ای از میدان سیاست دریافت می‌كنند و این اطلاعات را در جدول دانسته‌های قبلی خود جاسازی می‌نمایند.

در مورد بسیاری از افراد، این فرآیند آموزش سیاسی، آغاز یك خودآموزی سیاسی هم هست. این شانس هست كه افراد در جریان دخیل شدن در انتخابات، این واقعیت را كه «اگر تو با سیاست كار نداری، سیاست با تو كار دارد» درك كنند، و «اهتمام به امور مسلمین» را وارد برنامه هر روزه خود كنند.

‏‏مطلب دوم:
یك كاركرد دیگر، تبلیغات سیاسی سالم دم انتخاباتی، شناخت و «به ‌رسمیت ‌شناسی» هویت خود و دیگران است.

در جریان گفتگوهای پرشور، و در عین حال، پرتحمل و بالغ انتخاباتی، افراد، آزادانه و در چهارچوب‌های صحیح، عقاید خود را بیان می‌كنند و با حوصله، نظرات دیگران را می‌شنوند.

به این ترتیب، موسم انتخابات، هنگام طرح ایده‌های گران‌قدری در مورد سیاست است كه در مواقع عادی، شانس زیادی برای بیان و مورد توجه واقع شدن ندارند. خب؛ در مواقع معمول، اغلب، سیاستمداران و روزنامه‌نگاران، ایده‌های سیاسی را مطرح می‌كنند، ولی به وقت انتخابات، ایده‌های نابی از میان اقشار مختلف مردم ابراز می‌شود كه خوراك فكری سال‌های سال حرفه‌ای‌ها را تأمین می‌كند.

البته این شكوفایی به شرطی است كه همه، چه مردم غیر سیاسی و چه حرفه‌ای‌های سیاست، واقف باشند كه رقابت‌های انتخاباتی، نه برای حذف حریفان، بلكه برای چرخش سالم ایده‌ها برای ارتقاء امت است. در این صورت است كه افراد «به ‌رسمیت‌شناخته می‌شوند» ، حرف‌ها شنیده می‌شود، و نیت‌ها را به سنگ تهمت نمی‌زنند.

این موضوع، فقط برای شناخت بهتر دیگران مفید نیست، بلكه «خویشتن» خویش هم در این میان بهتر نمود می‌یابد، و تمایزها طوری روشن می‌شوند كه فرد می‌فهمد كه نقاط قوت و ضعف كارش كجاست. این، باعث تقویت ارزش‌های خود شخص می‌شود و دستیابی به الگوهای رفتاری را تسهیل می‌كند.

مطلب سوم:
با بالا آمدن سطح دانش سیاسی و اجتماعی مردم، و همچنین آشنایی بیشتر آنان با یكدیگر، و تفصیل یافتن دانش افراد از ارزش‌ها و ابعاد شخصیت خودشان، كاركرد دیگری سر بر می‌آورد؛ زندگی اجتماعی پر رونق‌تر و پر پیمان‌تر می‌شود.

اگر رقابت‌های انتخاباتی سالم باشند، به جای آن كه به خصومت منجر شوند، هماهنگی بیشتر افراد با یكدیگر را تسهیل می‌كند. علی‌الاصول، پس از انتخابات سالم، باید بنای دوستی‌های جدیدی گذاشته شود، نه آن كه دوستی‌های قدیم بگسلند.

افرادی كه دانش اجتماعی بیشتری دارند، بهتر می‌توانند همنوعان را درك كنند. می‌توانند علت رفتارهای دیگران را تجزیه و تحلیل نمایند، و منصفانه، خود را در موقعیت‌های سایر كنش‌گران تصور كنند. بدین ترتیب، فردگرایی‌ها ضعیف می‌شوند، و همدلی‌ها افزون می‌گردند.

‏‏فرجام كلام:
همه این‌ها به شرطی است كه عاملیت‌های رقابت‌های سیاسی انتخابات، در همین آغاز كار، دید مناسبی نسبت به موضوع اتخاذ كنند و برای مصالح امت قیام كنند. همین.‏

مردم سالاری: «لایحه بودجه 92 و مشكلات مردم»

«لایحه بودجه 92 و مشكلات مردم» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم ابوالقاسم كواكبیان است كه در آن می خوانید:

گر چه مسئولان باید همه، سخنان مقام معظم رهبری در دیدار پرشور مردم تبریز را با گوش جان شنیده ضمن تغییر رویه‌های غلط با اجرای دقیق راهكارهای ارائه شده سعی در اصلاح امور نمایند زیرا در بعضی مواقع با روش غلطی كه قبلا داشتند باعث هدر رفتن انرژی مثبت می‌شدند و به مسائل پوچ و حاشیه‌ای می‌پرداختند اكنون لازم است روش خود را تغییر دهند. به نظر نگارنده این سطور می‌رسد كه مهمترین مسئله ای كه نباید مغفول بماند همانا سفارش رهبری در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی است.

حال كه ایشان دستور دادند به جای بگومگوهای بی حاصل تلاش خود را متمركز مشكلات اقتصادی نمایید و گره‌های پیچیده اقتصاد كشور را باز كنید به طور قطع خواسته‌های مردم نیز همین است لذا اینك كه تورم و گرانی نفس اقشار كم درآمد را بریده و هم اكنون شكاف بین غنی و فقیر روز به روز عمیق‌تر می‌شود و آرامش روانی در برخی خانواده‌ها به علت فقر و مسائل اقتصادی حكم كیمیا پیدا كرده و در كنارش برخی از خدا بی‌خبران در فكر رانت و ویژه خواری هستند همه مسوولین باید عزم خود را جزم نموده تا علاوه بر مهار تورم و مبارزه با فساد، وضعیت موجود را به سمت وضعیت مطلوب ببرند.

صاحب این قلم از سه قوه كشور هر كدام تقاضایی دارد. درخواست از قوه محترم قضائیه این است حال كه حكم اعدام چهار متهم اول اختلاس 3000 میلیارد تومانی یعنی همان مه آفرید خسروی و همكاران وی تایید شده است برای عبرت تروریست‌های اقتصادی وی و چند تن دیگر از دزدان بیت المال در ملأ عام به دار مجازات آویخته شوند.

چرا كه اثر جرم اینگونه افراد خیلی بیشتر از زورگیران و ایجادكنندگان رعب و وحشت است. به هر حال اعدام آن زورگیران كه در ملأ عام اجرا شد چون مخل آرامش جامعه بودند كاری درست بود ولی نباید فراموش كنیم آنها افرادی جاهل و نادان بودند تصورشان این بود چون مردم را می‌ترسانند آدم‌های مهمی هستند ولی برخی تروریست‌های اقتصادی كه میلیاردر هستند و با فكر و اندیشه قبلی دست به اختلاس و دزدی زده‌اند و می‌زنند و موجب اخلال در بهداشت روانی جامعه می‌شوند با توجه به این ضرب‌المثل «چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد كالا» مجازات آنان ضروری است.

تقاضای دیگر ما از قوه مجریه است گرچه تاكنون قانون رعایت نشده و تقدیم لایحه بودجه به تاخیر افتاده ولی هر چه زودتر بودجه ای جهت بهبود وضع افراد كم درآمد و رونق اقتصادی آنان آماده و تقدیم مجلس نمایند.

بودجه ای كه تا حدودی فاصله‌های طبقاتی را كم كند و آنچه كه منظور نظر بزرگان ما و مردم است لحاظ شود. از قوه مقننه و نمایندگان تقاضا داریم حال كه ارائه بودجه اینهمه تاخیر دارد در صورت ارائه شما ایثار كنید از تعطیلات خود صرف نظر كنید و شبانه روز به حك و اصلاح آن پرداخته و تحویل شورای نگهبان دهید تا لااقل التیامی ‌باشد بر احساسات جریحه دار شده رهبر انقلاب و مردم شریف ایران.

تهران امروز: «راه پسندیده قوه قضائیه»

«راه پسندیده قوه قضائیه» عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم عزت‌الله یوسفیان‌ملا عضوكمیسیون برنامه و بودجه است كه در آن می خوانید:

اعلام مقامات قضایی مبنی بر تایید حكم متهمان پرونده فساد مالی بزرگ،خبر خوشی در راستای مبارزه قاطع و همه جانبه با مفاسد اقتصادی محسوب می‌شود. رسیدگی به اینگونه پرونده‌ها به لحاظ حجم و پراكندگی در شمار پرونده‌های سنگینی محسوب می‌شود كه زمانی بیشتر از آنچه صرف آن شد را می‌طلبد. قوه قضائیه با تمام توان در حل این پرونده كوشید تا با كامل كردن این پرونده سرانجام آن را زودتر مشخص كند.

از آنجا كه تخلفات در سطح كشور رخ داده است استعلامات این پرونده از شهرهای مختلف بسیار مشكل بوده است. متهمین پرونده در سمت‌های مختلف در جای جای كشورفعال بوده‌اند و مقدار وجوه جابه‌جا شده و از بین رفته نیز بسیار بوده است. تمام موارد به بی‌نظیربودن امر رسیدگی به این پرونده صحه می‌گذارد.

مسئله قابل توجه آن است كه وجود این حكم‌ها گرچه بسیار عادلانه و درست بوده است اما نباید این انتظار را به وجود آورد كه با تمام شدن كار رسیدگی به این پرونده دیگر ماجرای مبارزه با مفاسد اقتصادی تمام شده است بلكه این آغاز راهی است كه انتظار می‌رود دستگاه قضایی درخصوص پرونده‌های مشابه به كار گیرد و همانگونه كه رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی روز شنبه خود بدان اشاره كردند با جدیت و عملگرایی بیشتری به خشكاندن ریشه فساد مالی و اقتصادی در كشور اقدام كند البته ناگفته پیداست كه برای حل مشكل فساد مالی باید هر سه قوه در كنار هم اقدام كنند وهم‌پوشانی و هم‌افزایی داشته باشند و از قالب شعار خارج شوند. مشخص‌ترین را ه‌حل آن است كه یكسری از مسیر‌های اجرایی با سختگیری‌های بیشتری بسته شود.

به عنوان مثال اختیارات یك شعبه بانكی در یك شهرستان نباید به‌گونه‌ای باشد كه بتواند كل سرمایه این بانك را با استناد به سود فردی از چرخه بانكی خارج كند.از آنسو انتظار می‌رود،سیستم نظارتی سختگیرانه‌تری به اجرا گذاشته شود تا پیشگیری از وقوع جرم و تخلف به حداكثر ممكن برسد و نیاز كمتری به برخوردهای قانونی پس از وقوع جرم باشد.

پیش از این در مورد فساد‌های مالی با مواردی چون اختلاس 123 هزار میلیارد تومانی مواجه بوده‌ایم لیكن چون سیستم پیشگیری از وقوع جرم قوی نبوده است لذا تكرار آن را شدیدتر شاهد بودیم این نشان‌دهنده ضعف ما در پیشگیری از اینگونه مسائل است. در پرونده اخیر ضعف سیستم نظارتی و مكانیسم جلوگیری از وقوع تخلف و جرم دیده می‌شود و ای بسا اگر مكانیسم قوی داشتیم این تخلف رخ نمی‌داد یا دست‌كم ابعاد آن تا این حد گسترش پیدا نمی‌كرد و زودتر از اینها كشف و خنثی می‌شد.

دست آخر اینكه مبارزه همه‌جانبه و بدون توجه به جایگاه احتمالی متهمان می‌تواند امیدواری مردم به جدی بودن نظام برای پاكیزه كردن این سیستم اقتصادی كشور را بیش از پیش كند.

ابتكار: «عالمی را یك سخن ویران كند؟!»

«عالمی را یك سخن ویران كند؟!» سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم هادی وكیلی است كه در آن می خوانید:

چگونه سخن گفتن،كی گفتن،با كی گفتن مهمترین پیام آموزه‌های دینی و عرفانی است.چگونه سخن گفتن آنقدر مهم است كه به ملاك قضاوت پیرامون شخصیت تبدیل شده است.هنر آدمی به سخن گفتن او گره خورده است. بر غم این اهمیت در كشور ما ایران سخن گفتن هیچ هزینه ای ندارد هر كس هر جوری می‌خواهد می‌گوید و همه جور می‌گویند.

بخش مهمی از محتوای روزانه روزنامه‌ها به تكذیب،توجیه و تفسیر سخنانی اختصاص پیدا می‌كند كه اصولاً نباید گفته می‌شدند و حالا كه پیامدشان دامن كشور را گرفته، مجبور به توجیه و تكذیب می‌شوند جالب است كه دیواری كوتاه برای حاشای مسئولان كشور ما وجود دارد.

خبرنگاران و رسانه‌ها دیوار حاشای آنان می‌باشند گوینده سخن، پشت این جماعت بی پناه سنگر می‌گیرد و با متهم كردن آنان به تحریف، خود را مبرا و انگشت هارا به سمتشان نشانه می‌رود.در هفته گذشته سخن عجیب یكی از نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری در خصوص الحاق كشورهای آسیای میانه به ایران، موجی از اعتراض همسایگان را بر انگیخت.

این جمله حساب نشده و نسنجیده آثار زیانباری برای منافع ملی به همراه دارد و عجیب است كه هیچ مرجعی برای نظارت و بازخواست این سخنان وجود ندارد. در هیچ كجا كسی اجازه ندارد به این شیوه برای منافع ملی یك كشور هزینه سازی نمایدو بهانه به دست دیگران دهد. باز در هفته گذشته مقایسه ای عجیب از جناب طائب در خصوص سوریه و خوزستان موجی از نگرانی،حیرت و واكنش را در جامعه ایجاد كرده است.

اگر چه او تلاش كرد به شكلی توجیه كند و تقصیر را بر گردن رسانه‌ها بیندازد ولی متاسفانه سخن تاثیر خود را گذاشته و تلاشهای بعدی موضوع را پیچیده تر می‌كند. این جناب شیخ اگر ذره ای توجه می‌كردند كه در ابتدای دفاع مقدس هنگامی كه عده ای از پاسداران تصمیم گرفتند برای دفاع از لبنان در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی به آن كشور سفر نمایند با مخالفت تند و صریح امام(ره) روبرو شدند و فرمودند راه قدس از كربلا می‌گذرد.

به هر حال بی توجهی به آثار سخن و هرج و مرج در سخن گفتن و اینكه هر كس اجازه داشته باشد پیرامون هر موضوعی به اظهار نظر بنشیند،بسیار زیانبار، غیر حكیمانه و دودش به چشم منافع ملت است خلاصه درشت گویی،همه چیز گویی،هر جور گویی سنت رایجی است كه باید با آن مقابله كرد.

در پایان بهتر است در محضر مولانا بنشینیم و خسارت بی توجهی به سخن گفتن را بشنویم:
این زبان چون سنگ و هم آهن وش است
و آنچه بجهد از زبان چون آتش است
زآن كه تاریك است و هر سو پنبه زار
در میان چون باشد شرار
ضالم آن قومی كه چشمان دوختند
زان سخنها عالمی راسوختند
عالمی را یك سخن ویران كند
رو بهان مرده را شیران كند
جانها در اصل خود عیسی دم اند
یك زمان زخم اند و گاهی مرهم اند
گر حجاب از جانها برخاستی
گفت هر جانی مسیح آساستی
گر سخن خواهی كه گویی چون شكر
صبر كن از حرص این حلوا مخور
صبر باشد مشتهای زیر كان
هست حلوا آرزوی كودكان
هر كه صبر آورد گردون بررود
هر كه حلوا خورد و اپس تر

دستگاه تكلم مانند سنگ آتش زن و آهن است كه از برخورد آنها جرقه بر می‌خیزد.یك سخن می‌تواند بیجا گفته شود و عالمی را ویران كند و یا بجا گفته شود و از وجود ناتوان یك سالك (روباه مرده) شیر مرد راه حق بسازد.

حمایت: «فصل الخطابی برای پایان تنش‌ها»

«فصل الخطابی برای پایان تنش‌ها» عنوان یادداشت روزنامه حمایت به قلم سید علی‌محمد بزرگواری است كه در آن می خوانید:

فرمایش‌های اخیر مقام معظم رهبری حاوی نكات مهم و ارزشمند فراوانی است، اما یكی از مهم‌ترین بخش‌های صحبت‌های ایشان آن بخش بود كه برای بار چندم از مسئولان قوا خواستند از اختلافات دست بردارند و وحدت بین خود را بیش از گذشته كنند.

متأسفانه اتفاقاتی كه اخیرا در كشور به وجود آمده است، باعث نگرانی مردم و دلسوزان نظام شده است؛ مردم از ما سؤال می‌كنند چرا با وجود هجمه‌های دشمنان برای ضربه زدن به نظام و تاكید مقام معظم رهبری به وحدت و همدلی، مسئولان اختلافات و بگومگوهای بین خود را كنار نمی‌گذارند و به مشكل اصلی كشور كه حل معضلات اقتصادی است رسیدگی نمی‌كنند؟ مقام معظم رهبری كه از حدود یك ‌سال پیش نصیحت به مسئولان را آغاز كرده‌‌اند و در هر سخنرانی بر وحدت و انسجام تاكید داشته‌اند، در دیدار اخیر خود با مردم تبریز هم برای بار آخر مسئولان را نصیحت كردند كه دست از این بگومگوها كه هیچ نفعی جز سوءاستفاده دشمنان ندارد، بردارند.

مقام معظم رهبری در این سخنان حجت را بر همه تمام و آخرین نصایح و نكات خود را درباره ضرورت وحدت مسئولان گوشزد كردند؛ بنابراین اگر مسئولان به این رفتارهای خود ادامه دهند مقام معظم رهبری تكلیف دیگری خواهد داشت و ممكن است برخورد متفاوتی داشته باشند. البته باید این نكته را خاطر نشان كرد كه مجلس شورای اسلامی در مقایسه با دولت معقول‌تر و منطقی‌تر رفتار كرده است و حتی‌المقدور كوشیده از رفتارهای تنش‌زا پرهیز كند.

اگرچه در این میان گاهی مجلس نیز مقصر بوده است و مانند استیضاح اخیر نباید به مباحثی ورود پیدا می‌كرد، در مجموع می‌توان ادعا كرد كه مجلس عملكرد قابل‌قبول‌تری داشته است و از این به بعد هم با عمل به دستورات رهبری با احتیاط ‌‌تر و عاقلانه‌تر عمل خواهد كرد تا چند ماه باقی مانده به عمر دولت تمام شود و ان‌شاءالله دولت بعدی كه با رای مردم بر سر كار می‌آید قانون‌مدارتر باشد و حیطه وظایف و اختیارات خود را به درستی تشخیص دهد.

بعد از توصیه مقام معظم رهبری به وحدت و همدلی قوا كه فصل‌الخطابی برای پایان اختلافات و تنش‌هاست، همه نمایندگان مجلس به ندای ایشان لبیك گفتند و بر این اساس مشخص است كه مجلس در این مدت تا جایی كه به منافع ملی و مصالح كشور اجازه دهد دیگر دست به استیضاح یا دیگر اقدام‌های تنشزا كه موجب بروز اختلاف میان دو قوه مجریه و مقننه شود نخواهد زد.

دنیای اقتصاد: «پیامدهای تصمیمات غیرمنتظره»

«پیامدهای تصمیمات غیرمنتظره» عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمدصادق جنان‌صفت است كه در آن می خوانید:

نهاد دولت در ایران بر اساس ماهیت قانون اساسی وظایف و تكالیف دشوار و پرشماری دارد. دولت نهم و دهم اما علاوه بر تكالیف قانونی قانون اساسی، به شهروندان ایرانی وعده‌های فراتری هم داده است. از جمله این وعده‌ها كه دولت نهم در شروع كارش داد كاهش ...

... نرخ تورم به زیر 10 درصد بود كه البته تكلیف قانون برنامه چهارم توسعه نیز به شمار می‌رفت. روند تحولات كسب و كار و اقتصاد كلان اما به دلایل گوناگون بر خلاف وعده‌های ارائه شده از سوی دولت شده است. در حالی كه دولت دهم پنج ماه پایانی فعالیت خود را سپری می‌كند و نرخ تورم با شتاب فوق‌العاده‌ای به سمت بالا حركت می‌كند و معیشت شهروندان با دشواری مواجه شده است، دولت تلاش می‌كند با استفاده از ابزارهای مختلف بخش خصوصی را در شرایط فراتر از توانایی‌های این بخش قرار دهد.

تصمیم‌سازان اقتصادی، روزی به صادركنندگان فرمان می‌دهند باید ارز حاصل از صادرات خود را با قیمت دستوری بفروشند، روزی به واردكنندگان دستور می‌دهند باید كالایی را كه وارد كرده‌اند زیر نظر و تحت اراده دستگاه‌های دولتی و با شرایطی كه دولت می‌خواهد بفروشند، روزی به دریافت‌كنندگان وام ارزی امر می‌كنند برای پرداخت وام خود باید نرخ ارز مبادله‌ای را مبنای محاسبه قرار دهند و غیره.

در روزهای اخیر و پس از آنكه نرخ دلار به ریال ایران در بازار آزاد در وضع جهش تازه قرار گرفته است و هزینه تولید افزایش یافته و نرخ جانشینی كالاها در تعادل جدید و سطحی بالاتر از تعادل قبلی ایستاده است، ناگهان دستور توقف صادرات مرغ، تخم‌مرغ و پسته صادر می‌شود.

هدف از این اقدام تحت‌فشار قرار دادن تولیدكنندگان برای كاهش قیمت محصولات یاد شده در بازار داخل است تا از این مسیر امكان اعلام كاهش قیمت فراهم شود. این تصمیم غیرمنتظره اما پیامدهای اقتصادی‌ای دارد كه شاید آثار آن در پنج ماه آینده دیده نشود؛ اما حتما در بلندمدت به فضای كسب‌وكار آسیب می‌رساند. مهم‌ترین و بدترین پیامد رفتارهای پرفرازوفرود و متناقض، كاهش و سلب اعتماد فعالان اقتصادی و كاهش سرمایه‌گذاری است كه البته این اتفاق افتاده و در آینده ژرف خواهد شد.

تجربه همه سال‌های اخیر نشان می‌دهد كه فشار و اجبار و فرمان دادن به سازوكار قیمت‌ها، به افزایش رانت‌خواری و حتی كاهش رفاه مصرف‌كنندگان منجر خواهد شد. تصمیم‌سازان اقتصادی نباید در جهت خرید محبوبیت به هر قیمت، دستورات اداری متناقض، بازدارنده و سردرگم‌كننده بدهند. بخش خصوصی باید ثبات را تجربه كند تا اتفاق مثبتی رخ دهد. داستان این روزهای پسته، داستانی غم‌انگیز از بی‌ثباتی و تصمیم‌های آنی است كه می‌تواند آثار نامطلوب و غیرقابل‌ محاسبه داشته باشد.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار