به گزارش ایران اکونومیست؛ شاید برای من و شما عجیب باشد که یک نفر از هزاران کیلومتر آن طرفتر به ایران سفر کند که در راسته بازارهای تنگ و شلوغ اصفهان راه برود یا استادکارهای صنایع دستی را که گوشه حجرههای کوچیکشان نشسته اند، ببیند. ایسنا
چیزی که مشخص است این است که همه ما دوست داریم چیزها و جاهای جدید را تجربه کنیم. در واقع چیزهایی که داریم، اما ممکن است برای دیگران جدید باشد، نوعی پتانسیل بالقوه محسوب میشوند که باید با کمی درایت و هوشمندی به برتریهای بالفعل تبدیل شوند.
بازارها همیشه برای مردم جالب بوده و هستند. مالگردی و گردشگری در ساختمانهای عظیم تجاری که نمادی از زندگی لوکس و مدرن هستند به یک پدیده نوظهور تبدیل شده است که البته شهرهای بسیاری نیز از این پدیده استفاده کرده و با این مزیت نسبی سالانه انبوه قابل توجهی از گردشگران را جذب میکنند.
پدیده پرسهزنی و مالگردی آنقدر فراگیر و جذاب شده است که حتی ذهن بسیاری از جامعه شناسهای یا شهرسازهای بزرگ جهان را به خود مشغول کرده است. در واقع شاید مالها یا همان مجتمعهای عظیم تجاری- تفریحی توانسته باشند به یک نیاز نهفته بشر پاسخ بدهند؛ نیاز به تجملگرایی!
اما در مقابل هنوز بازارچههای محلی، هویتمند و تاریخی مشتریهایشان را از دست ندادهاند. فرهنگ، آداب و رسوم، هویت، صمیمیت، تاریخ و فضای مملو از تجارب جدید چیزی است که بازارچههای قدیمی را از مالهای لوکس امروزی جدا می کند.
بازار اصفهان، بازار شیراز، بازار تهران، یزد، کرمان، تبریز، بندر گناوه، قشم و همه راسته بازارهای ایران فضاهای منحصر به فردی هستند که سالانه گردشگران زیادی را به خودشان جذب میکنند. گردشگرانی که در واقع از تجمل گرایی اشباع و به همان سادی زیستی قدیمی متمایل شده اند. نیازی که قدری عمیق تر از تجملات در دل انسان ریشه دارد.
چیزی که مزیت نسبی ایران و اصفهان محسوب میشود همین بازارهای تاریخی و هویتمند قیصریه، نقش جهان و میدان کهن است، اما متاسفانه آنقدر مدیران شهر در ترس عقب ماندن از مالهای جهان دنبال جذب سرمایهگذار برای پروژههای بزرگ هستند که از آن طرف بوم افتادهاند. ابر پروژه هایی که همین امروز در کشورهای توسعه یافته به خاطر آسیبی که به بازارهای محلی می زنند رو به افول گذاشته اند.
بازارچههای اصفهان امروز به شکل غیرقابل پذیرشی پر از آلودگیهای بصری و بی نظمیهای ظاهری و مدیریتی شده اند. در اصل بازارهای اصفهان الماسهای درخشانی هستند که زیر یک لایه ضخیم از سوء مدیریت دفن شدهاند.
دیوارهای کثیف و دوده گرفته، نورپردازی ضعیف و هوای نمور، سیمهای برق و تلفنی که از دیوارهای این بازارهای تاریخی آویزان ماندهاند، کفسازی بی هویت آسفالت، عبور و مرور پردود و پرصدای موتور سیکلت، حصارهای قدیمی مغازهها و بسیاری دیگر از نامطلوبیتهای موجود در این بازارها باعث شده این پتانسیلهای بزرگ آن طور که باید درآمدزایی نداشته باشند و حتی از مکان هایی همچون سیتی سنتر عقب بمانند.
بنابرین شاید لازم باشد یک بار از ابتدا تکلیف خودمان را با خودمان روشن کنیم: اصفهان اگر شهر مالهای بزرگ باشد موفق خواهد بود یا اگر شهر بازارچههای تاریخی و هویتمند؟
انتهای پیام