شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 20 - ۱۰ شوال ۱۴۴۵
۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۹

نسیه می‌فروشیم، وجه دستی هم می‌دهیم

یک داستان واقعی از یک کاسب قدیمی در بازار تهران نقل می‌شود که در نوع خود بی‌نظیر و حاوی نکات آموزشی است؛ وقتی «حاج احمد چلویی» متحول می‌شود...
کد خبر: ۱۳۱۵۶۷
می‌گویند؛ اوایل سال‌ها دهه اول 1300 شمسی، چلو فروش معروفی در بازار تهران بود که کسب و کارش رونق خوبی داشت، اما بعد از مدتی بازار او کساد می‌شود و مشتریان دیگر برای خرید غذا کمتر به وی مراجعه می‌کنند.

روزی حاج احمد آقا صاحب این چلو فروشی نزد شیخ رجبعلی خیاط برای مشورت و پرسیدن علت و چرایی بوجود آمدن این وضعیت مراجعه می‌کند، مرحوم شیخ با قدری تامل به وی می‌گوید: کاسب خرده‌پا که مشکلات مالی داشت و هر روز از تو کاسه‌ای چلو نسیه می‌گرفت و هر از گاهی با تو همه بدهی خود را تسویه می‌کرد را به یاد داری؟

-حاج احمد پاسخ می‌دهد: آری

-شیخ می‌گوید: از آن روز که تو از دادن غذا به وی خودداری کردی و غرور او را جلوی مشتریان دیگر شکستی و رفت، کسب و کار تو از رونق افتاد!

پس از آن روز تابلویی بر روی درب مغازه خود نصب کردی و نوشتی: «نسیه نمیفروشیم حتی به شما دوست عزیز !» برنامه کسب و کار تو بهم ریخت!

در واقع مشتری ها به چلو فروشی حاج احمدی می‌رفتند که مهربان بود و هوای آنها را داشت. غذای خوب به دست مردم می‌داد، خوش رو و خوش برخورد بود و اگر کسی دستش تنگ بود نسیه می‌داد و هر وقت مشتری بدهکار تسویه می‌کرد با وی کنار می‌آمد و...

حاج احمد پس از این مشورت دچار تحول و بیداری می‌شود و تابلوی روی درب مغازه چلویی خودش رو عوض می‌کند و می‌نویسد؛ «ما نسیه می‌فروشیم و وجه دستی هم در حد توانمان می دهیم!»

رونق کسب و کار حاج احمد به سرعت بازگشت و مشی اخلاقی و روش کسب کار این مرد بزرگ منش سرلوحه و سر مشق سایر کسبه بازار تهران در آن دوره و حتی در یاد و خاطره خیلی از کسبه دهه های بعد شد که در کودکی مشتری این چلویی بودند.

این واقعه «حاج احمد چلویی» کاسب متدین و با مرام را به جامعه کسبه تهران معرفی کرد و نشان داد که سنت مردم داری و احسان به یکدیگر ریشه در اخلاق و آموزه‌های اسلامی و فرهنگ غنی و پربار ایران دارد. مسلماً امثال حاج احمد چلویی در تاریخ کسب و کار ایران زمین بسیار بوده و هستند ولی ما آنها را نمی‌شناسیم.

توجه به روابط انسانی و مبانی مردم شناسی، روانشناسی، جامع شناسی در تعاملات اجتماعی ریشه در تاریخ ایران زمین دارد. در مطالعات تطبیقی می‌بینیم که نظریه پردازان مدیریت و بازاریابی رویکرد«مشتری مداری و مردم گرایی» را مطرح و در کسب و کار پیاده کردند. منشا رسیدن آنها به این رویکرد از نظریه‌های علمی دانشمندانی همچون دکتر «آبراهام مازلو» که «هرم سلسه نیازهای مازلو» را به جامعه انسانی معرفی نمود و نیز مطالعات دکتر «التون مایو» و تیم همکاران وی در کارخانجات «وسترن الکتریک» که به کشف و معرفی مکتب مدیریت «نهضت روابط انسانی» در دنیای کسب و کار منجر شد، نهفته است. با الگو برداری و کاربردی کردن این مطالعات شناخت دقیق نیازها و خواسته ها و شرایط مالی و ارزش ها و باورهای مشتریان کالاها و خدمات حاصل شد. تولید انبوه و رشد اقتصادی عظیم شرکت‌ها و کشورهای الگو بردار حاصل بنیان‌گذاری و پیاده‌سازی روابط انسانی در دنیای کسب و کار بوده است.

این الگو برداری در صنعت بیمه کشورهای توسعه یافته نیز پیاده سازی شد. آنها دریافتند؛ تا زمانی‌که شرکت های بیمه فقط به فکر سود و منافع سهامداران، مدیران و کارکنان خویش باشند و نگرش غیر سیستمی و غیر مشتری‌مدارنه داشته باشند هرگز موفق به رشد و جذب و جلب رضایت بیمه گذاران نخواهند شد و درب شرکت‌های بیمه سنتی کماکان بر روی همان پاشنه معضلات خواهد چرخید.

حاج احمد چلویی با نصب تابلو جدید «ما نسیه می‌فروشیم و در حد توانمان وجه دستی می‌دهیم» نه تنها ورشکست نشد بلکه به اسطوره‌ای از مردم داری و مشتری مداری در فضای کسب و کار کشورمان تبدیل شد. شایسته است با اتکا به شرایط و فرهنگ اسلامی و ملی ایرانیان، شیوه این مردان بزرگ را الگو برداری و در جامعه پیاده‌سازی کنیم.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار