پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25 - ۱۵ شوال ۱۴۴۵
۱۶ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۹

بازوی نفتی امنیت اقتصادی

برخلاف تصور برخی که عدم‌وابستگی به نفت را به معنای بی‌توجهی به این حوزه می‌دانند، کارشناسان معتقدند این منبع طبیعی می‌تواند به ابزاری قدرتمند برای تثبیت فضای کسب‌وکار تبدیل شود.
کد خبر: ۱۲۴۱۵۶
به‌عبارت دقیق‌تر، ایجاد منافع مشترک با اقتصادهای مختلف، قدرت چانه‌زنی کشورمان را در عرصه بین‌المللی افزایش می‌دهد. مشارکت با شرکت‌های بزرگ چندملیتی، ایجاد مسیرهای متنوع انتقال نفت نظیر سوآپ و افزایش سهم ایران در بازار جهانی نفت سه راهکار اصلی محسوب می‌شوند که پیشرفت در این حوزه‌ها جایگاه اقتصاد ایران را در عرصه جهانی توسعه می‌دهد.

 یکی از اخباری که این روزها توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است، سفر‌ بن‌سلمان، شاهزاده سعودی به دو کشور شرق آسیا یعنی چین و ژاپن است. «دنیای اقتصاد» پیش از این در گزارشی که با عنوان «تور آسیایی پسر سلمان» در 6 شهریور منتشر کرد زوایای مربوط به حوزه نفت و گاز به این سفر را بررسی کرد. بر‌اساس این گزارش، عربستان با توجه به تعدد عرضه‌کنندگان نفت، به دنبال این است که روابطش با مشتریان نفتی خود مستحکم کند و در پرتو آن، به امنیت تقاضا برای نفت خود دست‌یابد. از سویی یکی دیگر از اهداف سفر بن‌سلمان، فروش بخشی از سهام آرامکو به مشتریان شرقی خود است. در واقع عربستان قصد دارد دولت‌های شرق آسیا را در سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی خود شریک کند تا با اتصال بیشتر دولتی با این کشورها، تضمین بیشتری برای امنیت خود چه از لحاظ سیاسی و چه اقتصادی ایجاد کند.

این موضوع با توجه به رقابت ایران و عربستان در منطقه و اختلافات بین دو کشور که اخیرا تشدید نیز شده، موجب ایجاد دغدغه برای برخی در داخل کشور شده و سوالاتی مطرح کرده است. ایران در راستای امنیت تقاضا چه اقداماتی انجام داده است؟ آیا منابع عظیم نفت و گاز به غیر از ایجاد درآمد، می‌تواند مزایای دیگری برای کشور داشته باشد؟ آیا اصولا لازم است که ایران از نفت به‌عنوان ابزاری برای تقویت روابط سیاسی خود استفاده کند؟ در این راستا، موسسه بین‌المللی انرژی در شماره هشتم «هفته‌نامه تحليلي تحولات نفت و گاز موسسه مطالعات بين المللي انرژي» به بررسی این موضوع پرداخته است. بر اساس این گزارش، با توجه به مساله برگشت‌پذیری تحریم‌های غرب، الزام ایجاد منافع مشترک با کشورهای قدرتمند جهان، افزایش یافته است، از آنجا که ایران دارای منابع عظیم نفت و گاز است می‌تواند از وابستگی متقابل انرژی با دیگر کشورهای جهان براي تحقق اهداف عملياتي اقتصادي و راهبردي استفاده کند. این وابستگی متقابل در سه حوزه قابل بررسی است. اول) اشتراک در تولید دوم) گسترش سهم در بازارهای استراتژیک و سوم) استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک ایران برای انتقال انرژی.

 

ضرورت تقویت دیپلماسی انرژی

بر‌اساس توافق بین ایران و غرب بر سر مساله هسته‌ای کشورمان، قابليت‌هاي هسته‌اي کشورمان در برجام حفظ شده است، در مقابل نیز مساله Snap Back بودن تحريم‌ها وجود دارد. Snap Back بودن تحریم‌ها به این معنا است که تحريم‌هايي که پيش‌تر تصويب شده بودند و در حال حاضر در نتيجه برجام، اجراي آن متوقف شده است، بدون طي فرآيند تدويني آن به‌عنوان يک قانون جديد بازگشت‌پذیر هستند.

در واقع تاکنون عمده استراتژي‌ها و ابزارهاي مقابله‌ای ايران براي پاسخ به تهديدهاي همه جانبه طرف غربي بر محور ابزارهاي سياسي، فرهنگي و امنيتي بوده است. با وجود کارآمدی این ابزارها، با توجه به اینکه تهديدهاي طرف غربي داراي ابعاد مختلف نظامي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي و... است، ایران نیز از ابزارهاي مقابله‌ای متنوعی در راستای خنثی کردن این تهدید‌ها استفاده کند.يکي از ابزارهاي قدرت ايران، توانمندي‌هاي بالقوه حوزه اقتصاد به‌ويژه اقتصاد انرژي است و لازم است این توانمندی علاوه بر ايفاي نقش سنتي خود به‌عنوان پيشران رشد و توسعه اقتصادي کشور، نقش نوين راهبردي خود را نيز ايفا کند.

از همین رو در پیش گرفتن اقداماتی که بازگشت‌پذیری تحریم‌ها را دشوار کند، بسیار ضروری است. بر اساس گزارش موسسه بین‌المللی انرژی، یکی از این ابزارها که استفاده از آن تاکنون مغفول مانده است، ایجاد وابستگی متقابل در حوزه انرژی است. اقدامی که عربستان با وجود اینکه مانند ایران در خطر تحریم قرار ندارد، سال‌ها است دنبال می‌کند.

در ادبيات نظري روابط بين‌الملل، وابستگي متقابل را مي‌توان به‌عنوان پيوند مستقيم و مثبت منافع دولت‌ها در مواردي تعريف کرد که تغيير در موقعيت يک دولت، جايگاه سايرين را در همان جهت تغيير دهد.منافع کشورها به‌گونه‌اي به هم مرتبط مي‌شود که تقويت يا تضعيف منافع يک طرف منجر به تقويت و تضعيف منافع طرف ديگر شده و در نتيجه طرفين حداکثر تلاش خود را بر کاهش زمينه‌هاي تهديد منافع يکديگر متمركز خواهند کرد.

بنابراین وابستگی متقابل انرژی موجب می‌شود، ديگر کشورها به منابع، توليد، عرضه و مسير انتقال انرژي جمهوری اسلامی ايران چنان مرتبط شوند که به حاميان جدي تبدیل و متعهد عدم تهديد نظامي، اقتصادي و سياسي ايران شوند. نتيجه راهبردي ايجاد چنين وضعيتي، ايجاد هزينه مضاعف و غيرقابل تحمل براي کشورهاي مخالف ايران خواهد بود که اساسا «امکاني براي تهديد امنيت کشور از طريق بازگرداندن تحريم‌ها نخواهند داشت.» ديپلماسي انرژي عربستان و روسيه در داشتن سهم بالاي توليد و عرضه جهاني نفت و گاز و استفاده از اين مزيت در جلوگيري از رويه‌هاي تهديد خارجي عليه امنيت ملي خود از موارد تجربي اثرات مثبت وابستگي متقابل انرژي جهاني است.

 

وابستگی متقابل در حوزه تولید

سهم بالاي شرکت‌هاي چندمليتي در حوزه تولید انرژي جهان سبب شده است که اين شرکت‌ها توانايي گسترد‌ه‌اي در اثرگذاري بر رژيم‌هاي سياسي/ اقتصادي جهاني و نيز تصميمات ملي کشورهای متبوع خود داشته باشند. بنابراین، هرچه منافع اين شرکت‌ها با حوزه‌هاي توليد انرژي ايران ارتباط بيشتري داشته باشد، اثرگذاري این شرکت‌ها بر سياست‌هاي مختلف سياسي و اقتصادي دول متبوع خود در مورد ايران نيز بيشتر و همراستاتر خواهد بود. در این خصوص می‌توان به نقش فعالیت شرکت‌های چند ملیتی در روسیه و موضع‌گیری کشورهای متبوع آنها بر سر تحریم‌های روسیه اشاره کرد. در واقع بي‌ترديد مشارکت شرکت‌هاي او‌ام‌وي‌ اتريش و باسف آلمان در پروژه نورداستريم2 روسيه منجر به تفاوت موضع دولت‌هاي آلمان و اتريش نسبت به تعامل با روسيه و مخالفت با گسترش تحريم‌هاي اتحاديه اروپا عليه اين کشور بوده است.

نکته دیگر افزایش اثرگذاری شرکت‌های ملی شرق آسیا است که در سال‌های اخیر فرآیند بین‌المللی شدن را طی کرده‌اند. در واقع، بين‌المللي شدن شرکت‌هاي ملي CNPC چين و ONGC هند در تغيير سياست‌هاي کشورهاي چين و هند در مورد کشورهايي که اين شرکت‌هاي دولتي در آن فعال هستند، اثرگذار خواهد بود. به‌عنوان مثال، در صورت فعاليت شرکت ONGC هند در ميدان فرزاد بي، مي‌توان از توان تاثيرگذاري اين شرکت قدرتمند هندي در بازار داخلي انرژي هند بر سياست‌هاي دولت هند در مقابل اقدامات احتمالي اعمال فشار خارجي بهره گرفت.

 

امنیت و سهم از بازار مصرف

بررسی‌های مختلف نشان می‌دهد تا سال 2040 بيش از 80 درصد تقاضاي اوليه انرژي جهاني از سوخت‌هاي فسيلي و بيش از 50 درصد نفت و گاز تامین می‌شود. از همین رو بديهي است که به هر ميزان کشوري در عرضه حامل‌هاي مورد‌نياز جهاني جايگاه برجسته‌اي داشته باشد، اعمال تهديد عليه آن کشور سخت‌تر خواهد بود.

يکي از دلايل اینکه اتحاديه اروپا به راحتی توانست تحریم‌های خود را عليه ايران اجرایی کند و در فرصت 6 ماهه اول ژانويه تا ژوئيه 2012 واردات نفت خود از ایران را قطع کند، به سهم اندک و 600 هزار بشکه‌ای ایران از بازار اروپا باز می‌گردد. در صورتي که گاز ايران به اروپا متصل بود و سهم صادرات نفتي کشور به اروپا بيشتر بود، بي‌ترديد حمايت اروپا از تحريم‌هاي ايالات متحده به آساني صورت نمي‌پذيرفت. در مقابل حمایت اروپا از تحریم ایران، شاهد مقاومت کشورهای اروپایی در مورد تحریم‌ روسیه بودیم. مقاومت اروپا در جلوگيري از دامنه تحريم‌هاي روسيه که به شدت از سوي ايالات متحده بعد از تحولات اوکراين پيگيري مي‌شود، حاکي از اثرگذاري واردات 157 ميليارد مترمکعبي گاز اروپا از روسيه است.

نکته مهم در کسب سهم از بازار جهاني، کسب سهم از بازار واردات انرژي کشورهاي دارای نفوذ در سلسله مراتب قدرت جهاني است. تلاش عربستان براي حفظ جايگاه صادرات نفت خود به کشورهاي هند، چين، اتحاديه اروپا و آمريکاي شمالي نشان از اهميت نوع بازار در ديپلماسي انرژي دارد. عربستان بيش از آنکه به سرمايه‌گذاري صرفا اقتصادي در بخش پايين‌دستي کشورهاي متقاضي نظير ويتنام و اندونزي علاقه‌مند باشد، با جديت پيگير کسب سهم از بخش پالايشي فوجيان چين است که علاوه بر مزاياي اقتصادي، از مزایای افزایش سهم از بازار روبه رشد چين نیز برخوردار شود. از همين رو، دولت باید به بازار واردات کشورهاي اتحاديه اروپا به‌ويژه در بخش گاز طبيعي از مسیر كريدور جنوبي و بازار واردات نفت و گاز هند و چين توجه ویژه‌ای داشته باشد.

 

وابستگي متقابل در حوزه انتقال انرژي

يکي دیگر از ابعاد مهمي که با توجه به افزايش دغدغه امنيت انرژي در جهان برجسته شده، امنيت انتقال انرژي است. این در حالی است که ایران به دلیل اتصال جغرافيايي با چهار منطقه راهبردي جهان – آسياي مرکزي و قفقاز، جنوب آسيا، خلیج فارس، مديترانه شرقي- از مزيت‌ ویژه ژئوپليتيکي براي انتقال انرژي برخوردار است. سوآپ نفت قزاقستان و گاز ترکمنستان به بازارهاي جنوبي يا ترانزيت آن و نيز مسير ترانس ايران به جای ترانس کاسپين در عرضه گاز ترکمنستان به بازارهاي مازاد تقاضاي عرضه انرژي ايران، مي‌تواند از راهبردهاي وابستگي متقابل در حوزه انتقال انرژي باشد.

ترکیه یکی از کشورهایی است که تمرکز ویژه‌ای بر وابستگی انرژی در حوزه انتقال دارد. تبديل شدن به هاب ترانزيت انرژي جهاني يکي از اهداف امنيت ملي این کشور است. پيگيري خط لوله کريدور جنوبي، پروژه ترکيش استريم، تبديل شدن جيحان به هاب‌انرژي اروپا و اخيرا تلاش براي واردات ال‌ان‌جي و انتقال آن به کشورهاي اروپاي مرکزي و شرقي که دسترسي به درياي‌آزاد ندارند، از شاخص‌هاي اين بعد استراتژي وابستگي متقابل انرژي ترکيه با جهان برای تامين امنيت اقتصادي و سياسي ترکيه است.

 

تلاش وزارت نفت برای ایجاد وابستگی انرژی

ایجاد وابستگی انرژی موضوعی است که اخیرا وزارت نفت به آن توجه کرده است. وزارت نفت از ابتدای دولت یازدهم به دنبال تدوین مدل جدید قراردادی در ایران است که تا‌کنون اجرایی نشده است. این مدل جدید قراردادی به دلیل جذابیت‌هایی که گفته می‌شود دارد می‌تواند بخشی از اهداف ایران را در راستای وابستگی متقابل در حوزه انرژی تامین کند. در واقع با حضور شرکت‌های بین‌المللی در کشور علاوه بر اینکه نیاز صنعت نفت به سرمایه و تکنولوژی تامین می‌شود، ایران گام بلندی در راستای وابستگی متقابل در حوزه انرژی خواهد برداشت. با این حال برخی در داخل کشور به موضوع حضور شرکت‌های خارجی تنها از بعد توسعه صنعت نفت می‌نگرند. این افراد باتوجه به اینکه شرکت‌های بزرگ نفتی عمده توان تکنولوژیکی خود را از شرکت‌های کوچک نفتی تامین می‌کنند بر این باورند که ما می‌توانیم با استفاده از منابع داخلی از جمله انتشار اوراق قرضه یا استفاده از صندوق ذخیره ارزی به‌طور مستقل با شرکت‌های نفتی کوچک دارنده تکنولوژی و فناوری وارد مذاکره شویم و میادین نفتی خود را توسعه دهیم. این در حالی است که توان اصلي شركت‌هاي بزرگ بین‌المللی، صرفا روي قابليت ارتباطات تامين مالي و ارتباطات با لابي‌هاي قدرت نهفته است، توانی که نه ما در داخل کشور و نه شرکت‌های کوچک دارنده فناوری در خارج از کشور از آن برخوردار نیستند. موضوعی که بیش از نیاز صنعت نفت به توسعه در حال حاضر برای ایران ضرورت دارد.

انرژي، بي‌ترديد داراي نقش و كاركرد دوگانه اقتصادي و راهبردي سياسي/ امنيتي است و کشورهاي عرضه‌کننده‌اي که بتوانند تعادلي ظريف در استفاده از هر دو کارکرد انرژي بدون صرف‌نظر از ديگري داشته باشند، دارای بهينه‌ترين استراتژي را هستند. تلاش جديد وزارت نفت در توجه به هر دو کارکرد انرژي در استراتژي افزايش ارتباطات، تعاملات و وابستگي متقابل انرژي کشور با جهان قابل توجه بوده و لازم است که با تدوين استراتژي جامع در اين زمينه به حوزه‌هاي مختلف آن توجه شود. بنابر این در بررسي IPC نه تنها بايد به ابعاد دو‌گانه اقتصادي و راهبردي انرژي توجه کرد، بلکه باید حوزه‌هاي توليد، انتقال و سهم از بازار مصرف انرژي نيز در راستای ایجاد وابستگی متقابل انرژی در نظر داشت.

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار